• صفحه اول
  • English
  • کانال تلگرامی
  • آلبوم عکس
  • اطلاعات تماس
  • تدريس
  • پيشينه علمي

✍️قلم و نوستالژی نوشتن: آیا هوش مصنوعی تهدیدی برای نویسندگان و هویت نوشتاری است؟

ارسال شده توسط محمود بابايي در 25th آگوست 2025

دکتر محمود بابائی

Mahmoud.babaie@gmail.com

چکیده: پیشرفت فناوری، ابزار نوشتن را از قلم به صفحه‌کلید و میکروفن، و اکنون به هوش مصنوعی سپرده است. این انتقال، نه تنها شیوه تولید محتوا، بلکه خود مفهوم نویسندگی و هویت نوشتاری را به پرسش گرفته است. در این نوشتار به بررسی این پرسش محوری می‌پردازیم که پیدایش «هوش مصنوعی» به‌عنوان یک «نویسنده»  و »تولیدکننده محتوای متنی« چه تهدیدها و چه فرصت‌هایی را برای نویسندگان انسانی و کیفیت محتوا به همراه آورده است.

گذار از قلم به الگوریتم!

قلم، هزاران سال سمبل ثبت رخدادها و اندیشه‌ها و الزام‌های زندگی روزانه بشر بود. کامپیوتر قلم را از دست بشر گرفت و به ابزارهایی سپرد که نه همچون قلم وضعیت پایداری دارند و نه به آن سادگی و همه‌جایی هستند. صفحه‌کلید، میکروفن، قلم نوری… این‌ها شده‌اند ابزار نوین و رایج نوشتن.

درست است که کسی اجباری به کنار گذاشتن قلم و با دست نوشتن نمی‌کند، و کسانی هستند که هنوز به قلم و «دست‌نویسی» وفادارند، اما جریان غالب و رو به‌پیش، این گمان را پدید می‌آورد که دیر نیست رسیدن زمانی که نوشتن با قلم تنها در حد نوستالژی، در خاطره‌ها بماند و به تاریخ بپیوندد! چراکه سرعت تغییرات تکنولوژیک و ابزارهای آن به‌قدری سریع است که بسیاری از دستاوردها و آثار تولید شده در این حوزه به‌سرعت «قدیمی» شده و حالت «نوستالژیک» پیدا می‌کند (به یاد بیاورید پلتفرم چت متنی‌ «یاهو»، وبلاگ‌نویسی، مسنجرهای ساده و…).

نکته اینجاست که باید ببینیم آیا انزوای تدریجی قلم و رواج روزافزون دیگر ابزارهای نوشتن، بر روی کیفیت و کمیت و گونه‌های نوشته تأثیر گذارده است یا خیر؟ این پرسشی است که دریافت پاسخ آن، نیازمند مطالعه‌ای گسترده و ژرف است. اما، رخداد دیگری که به شکل سراسیمه عرصه نوشتن را دستخوش دگرگونی کرده است، «رقیبی دست‌ساز» به نام هوش مصنوعی (Artificial Intelligence: AI)  است. رقیبی که این‌چنین می‌نمایاند که «همه‌فن‌حریف» است و از پس تولید هر نوع نوشته‌ای که به او سفارش داده شود، برمی‌آید! اینجاست که بحث از تغییر «ابزار» (tool) به تغییر «فاعل» (agent) نوشتن کشیده می‌شود.

 به تعبیر دیگر، ما وارد یک دوران عصر طلایی تولید متن شده‌ایم که امکان تولید متن همراه با جعل و تقلب زیاد است. چنین وانمود می‌شود یک هویت مصنوعی، جای نویسنده را گرفته و با استفاده از ویژگی‌های نوشتاری گذشته و تقلید الگوی نوشتن، به بازتولید محتوا و متن مصنوعی می‌پردازد؛ سپس، باافتخار امضای خود را پای نوشته می‌گذارد «هوش مصنوعی…»!

هوش مصنوعی چگونه می‌نویسد؟ از یادگیری تا تولید

هوش مصنوعی به حوزه‌ای از علوم کامپیوتر گفته می‌شود که به ایجاد سیستم‌هایی می‌پردازد که می‌توانند وظایف هوش انسانی (مانند استدلال، یادگیری و حل مسئله) را انجام دهند. توانایی یادگیری و سازگاری، کلید اصلی کاربردهای گسترده هوش مصنوعی است.

مکانیسم یادگیری و تولید متن: هوش مصنوعی برای نوشتن، عمدتاً بر پایه «مدل‌های زبانی بزرگ» (LLM: Large language models) عمل می‌کند. فرآیند کار آن را می‌توان در دو مرحله کلی خلاصه کرد:

آموزش (Training): مدل بر روی مجموعه‌ای عظیم و متنوع از متون شامل کتاب‌ها، مقالات، وبلاگ‌ها و گفتگوهای آنلاین آموزش داده می‌شود. هدف در این مرحله یادگیری الگوهای زبانی، ساختار جملات، سبک‌های مختلف نوشتاری و حتی مفاهیم انتزاعی مانند طنز یا اندوه است. این سیستم خواندن را آغاز می‌کند و به‌تدریج یاد می‌گیرد که:

–  ساختار یک جمله خبری که توسط انسان نوشته می‌شود، چگونه است؛

– سبک نوشتاری گونه‌های متن چگونه است؛ مثلاً متنی که در یک‌یک روزنامه نوشته می‌شود با یک رمان عاشقانه چه تفاوتی دارد.

– مفاهیم پیچیده‌ای مانند طنز، اندوه، شادی، هیجان، مهربانی، خشم، و یا نوستالژی چگونه با کلمات بیان می‌شوند.

استنتاج (inference): هنگامی‌که کاربر یک «پرسش» (prompt) وارد می‌کند، مدل با توجه به الگوهای آموخته‌شده، محتمل‌ترین کلمه بعدی را پیش‌بینی می‌کند. این فرآیند به‌صورت تکراری ادامه می‌یابد تا یک پاسخ کامل تولید شود. برای مثال، برای تکمیل جمله «هوا ابری است و…»، مدل ممکن است به ترتیب کلمات «باد»، «می‌وزد» و «باران می‌آید» را پیشنهاد دهد.

نکته کلیدی این است که هوش مصنوعی متون را «کپی» نمی‌کند، بلکه بر اساس الگوها، متنی «بازتولید» می‌کند. این همان نقطه قوت و ضعف بزرگ آن است: فقدان «فهم» واقعی. هوش مصنوعی یک ماشین آماری پیشرفته است که معنای واقعی کلمات مانند «سردی» یا «باران» را درک نمی‌کند و همین امر می‌تواند به بروز «خطا» (errors) یا «هذیان‌گویی» (hallucination) منجر شود.

الگوی تولید نوشته توسط هوش مصنوعی: هوش مصنوعی (مانند مدل‌های زبانی ( GPTبا تحلیل داده‌های آموزشی عظیم، الگوهای زبانی را یاد می‌گیرد و متن را بر اساس احتمال آماری کلمات و جملات تولید می‌کند. این فرآیند شامل پیش‌بینی کلمه بعدی در یک توالی و تنظیم خروجی بر اساس دستورات (prompt) است. خروجی معمولاً روان و گرامری درست است اما ممکن است فاقد عمق احساسی، خلاقیت بدیع یا زمینه‌های فرهنگی خاص باشد.

مثال: هوش مصنوعی چگونه «قصه‌سرایی» می‌کند؟

پلتفرم‌های هوش مصنوعی مانند مدل‌های زبانی GPT یا Grok برای تولید قصه از الگوهای زبانی آموخته‌شده از داده‌های عظیم (کتاب‌ها، داستان‌ها، و متون داستانی) استفاده می‌کند. فرآیند به‌صورت زیر است:

دریافت دستور (Prompt) : هوش مصنوعی با دریافت یک دستور اولیه (مثلاً «یک قصه درباره اژدها بنویس») شروع می‌کند. این دستور تعیین‌کننده سبک، موضوع، و ساختار قصه است.

پیش‌بینی و تولید متن:  مدل با استفاده از الگوهای آماری، کلمات و جملات بعدی را پیش‌بینی می‌کند. این کار، بر اساس احتمالاتی است که از داده‌های آموزشی آموخته‌شده، مثلاً چه نوع جملاتی معمولاً در یک قصه فانتزی می‌آیند.

ساختاردهی قصه: هوش مصنوعی سعی می‌کند عناصر داستانی مثل شخصیت‌ها، مکان، تعارض، و پایان را از الگوهای رایج داستان‌ها (مانند ساختار سه‌قسمتی: آغاز، میانه، پایان) تقلید کند. اما این ساختار اغلب کلیشه‌ای است، چون مدل به داده‌های قبلی وابسته است.

تطبیق با سبک و لحن: اگر دستور خاصی درباره لحن (مثلاً طنز یا تراژیک) داده شود، مدل سعی می‌کند واژگان و جمله‌بندی را با آن هماهنگ کند، اما ممکن است در عمق و اصالت محدودیت داشته باشد.

محدودیت‌ها: قصه‌های تولیدشده ممکن است فاقد خلاقیت بدیع، احساسات عمیق، یا جزئیات فرهنگی خاص باشند. همچنین، گاهی داستان‌ها پیش‌بینی‌پذیر یا فاقد انسجام کامل هستند، چون مدل به‌جای درک واقعی، بر اساس الگوهای آماری عمل می‌کند.

تفاوت‌های بنیادین: نوشتار انسان در برابر نوشتار ماشین

نوشته‌های تولیدشده توسط هوش مصنوعی (مانند مدل‌هایی چون ChatGPT یا ( GPT-4 و متن‌های نوشتة انسان، تفاوت‌های ساختاری، زبانی و محتوایی دارند. این تفاوت‌ها اغلب ناشی از نحوه عملکرد هوش مصنوعی است. با پیشرفت مدل‌های هوش مصنوعی، این تفاوت‌ها به تدریج کمتر شده است، اما همچنان قابل‌شناسایی هستند. مقایسه نوشته‌های انسان و هوش مصنوعی، تفاوت‌های آشکاری را نشان می‌دهد:

ویژگی نوشتار انسانی

– تجربه زیسته، تخیل، احساسات و شهود

– دارای سبک منحصربه‌فرد، امضا و دیدگاه شخصی

– قادر به انتقال احساسات اصیل، همدلی و پیچیدگی‌های هیجانی.

– دارای دقت و اعتبار مبتنی بر تحقیق، استدلال و ارجاع به منابع (با احتمال خطای انسانی)

– برخوردار از درک زمینه فرهنگی اجتماعی و طنزی که در نوشته‌های انسان است (با مثال‌های واقعی از تجربه خود و دیگران)

– تعریف نوشتن: نوشتن برای من، نفس کشیدن است. قلم براده‌ای از وجودم است بر کاغذ

 نوشتار هوش مصنوعی

– پیروی از الگوهای آماری استخراج‌شده از داده‌های موجود؛ نوشتار کلیشه‌ای، استاندارد، بدون خطا

 – فاقد هویت و ویژگی خاص و مستقل؛ تقلیدکننده (مقلد) و تلفیقی از سبک‌های نوشتاری

– سطحی و کلیشه‌ای؛ فاقد پتانسیل هیجانی واقعی

– مستعد برای ارائه اطلاعات نادرست در نوشتار یا امکان تولید منبع ساختگی  برای نوشتار!

– ناتوان در درک ظرایف نوشتاری و ادبی

– تعریف نوشتن: نوشتن یک فرآیند خلاقانه است که به افراد اجازه می‌دهد افکار خود را بیان کنند.

نمونه‌ای از نوشته توسط انسان در برابر نوشته‌ای از هوش مصنوعی

انسان: من اولین بار قورمه‌سبزی رو وقتی بچه بودم خوردم، بوی سبزی تازه‌اش از آشپزخونه مادربزرگم توی کوچه هم پخش می‌شد. مزه ترش و کمی تلخش همیشه برام یادآور دورهمی‌های خانوادگیه. قورمه‌سبزی فقط یک خورش نیست، یه خاطره‌ست؛ هر بار که درست می‌کنم حس می‌کنم دوباره سر سفره‌ی قدیمی جمع شدیم.

هوش مصنوعی: قورمه‌سبزی یکی از غذاهای سنتی ایران است که با ترکیبی از سبزیجات معطر، لوبیا قرمز، گوشت و لیموعمانی تهیه می‌شود. این خورش معمولاً با برنج سرو می‌شود و به دلیل طعم منحصربه‌فرد و جایگاه فرهنگی‌اش، یکی از محبوب‌ترین غذاهای ایرانی به شمار می‌آید.

ابزارهای تشخیص نوشته‌های مصنوعی

ابزارهایی برای تشخیص متن دست‌نویس انسان با متنی که هوش مصنوعی تولید کرده وجود دارد، هم به شکل دستی و هم خودکار؛ اما هیچ روشی ۱۰۰٪ دقیق نیست. زیرا هوش مصنوعی روزبه‌روز طبیعی‌تر می‌شود و تلاش می‌شود که هیچ تفاوتی در بین نباشد! اگر بنا به تشخیص این دو گونه محتوای متنی باشد، بهترین راه ترکیب روش‌های دستی و ابزارهای خودکار است.

آینده نوشتن: تهدید، همزیستی، یا همکاری؟

صحبت از جایگزینی کامل نویسندگان انسانی باهوش مصنوعی، بیش‌ازحد خوش‌بینانه یا بدبینانه به نظر می‌رسد. آینده محتمل‌تر، سناریوی «همکاری» است.

تهدیدها و چالش‌ها: درحالی‌که قابلیت‌های محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی چشمگیر است، ضروری است که چالش‌هایی را که با آن همراه است، بپذیریم. درست مانند هر ابزاری، هوش مصنوعی کامل نیست – و گاهی اوقات ممکن است محتوایی تولید کند که خوانندگان را به تعجب واداشته یا چشمانشان را گرد کند.

تولید انبوه محتوا با کیفیت پایین و یکنواخت و کلیشه‌ای می‌تواند ارزش نوشتار اصیل را پایین بیاورد، رواج اطلاعات نادرست و جعلی شود (misinformation & deepfakes)؛ همچنین تعیین مالکیت فکری محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی و احتمال نقض حق کپی‌رایت منابع آموزشی آن، از چالش‌های جدی است.

ابزارهای هوش مصنوعی اگرچه  قابلیت تولید سریع محتوا را دارند، اما خطر سرقت ادبی را هم ایجاد می‌کنند. سرقت ادبی فقط کپی کردن متن نیست؛ بلکه ایجاد محتوای اقتباسی فاقد اصالت نیز هست.  

فرصت‌ها و کاربردها: هوش مصنوعی می‌تواند در تولید پیش‌نویس، خلاصه‌نویسی، تولید ایده (طوفان فکری)، ترجمه و تصحیح متن به نویسنده کمک کند تا بر جنبه‌های خلاقانه‌تر کار تمرکز کند و نوشته خود را برای مخاطبان گوناگون بهینه‌سازی و سفارشی کند. همچنین امکان تولید محتوا را برای افرادی که با نوشتن راحت نیستند، یا در بیان ایده‌های خود مشکل دارند، یا به زبان دیگری مسلط هستند، فراهم می‌کند. در ادامه بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.

کاربردهای هوش مصنوعی در تولید محتوا

با توجه به‌سرعت بی‌‌همانند هوش مصنوعی،  تولید محتوا را با سرعتی بسیار زیاد تولید می‌شود. و سبک یکنواختی بر نوشته حاکم می‌شود. از سوی دیگر، نوشتن و نوشته، این مزیت را پیدا می‌کند که «ارزان» باشد. در ضمن، این نوشتارهای استاندارد و بهینه‌شده، در ارتقاء جایگاه در موتورهای جستجو کمک می‌کنند. نوشته‌ای که توسط هوش مصنوعی تولید می‌شود برای انتشار هم دارای ویژگی ممتازی دارد. پیشنهاد تیتر یا برجسته‌سازی اجزای متن، برای جذب مخاطب، ازجمله این عملکردها است.

کاربرهای دیگری مانند ایجاد طوفان فکری، برنامه‌ریزی برای ساختار و طرح کلی، ایجاد پیش‌نویس، امکان تجزیه‌وتحلیل داده‌ها، خلاصه‌سازی و چکیده‌نویسی، و ویرایش متن‌های گوناگون بر پایه دستور کاربر،  از دیگر ویژگی‌های برجسته استفاده از هوش مصنوعی برای تولید نوشتار است. هوش مصنوعی می‌تواند به معنای واقعی کلمه، یک «دستیار زبل» برای نویسندگان و تولیدکنندگان محتوای متنی باشد و نوعی نویسندگی مشارکتی (انسان-ماشین) را رواج دهد.

نگرانی‌های اخلاقی مرتبط با محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی

هرچقدر هم که فناوری هوش مصنوعی، هیجان‌انگیز و مفید باشد، برای نویسندگان و مدیران محتوا بسیار مهم است که به شیوه و کیفیت استفاده از آن توجه داشته باشند. یکی از نگرانی‌هایی که وجود دارد، سهولت و دسترسی به هوش مصنوعی بر معیشت و درآمد نویسندگان واقعی نیز تأثیر می‌گذارد، بنابراین به نفع همه است که به استفاده اخلاقی و مسئولانه از ابزارهای هوش مصنوعی متعهد شوند. استفاده از هوش مصنوعی برای تقلید از سبک‌های دیگر نویسندگان، هنرمندان یا سازندگان هم نکته مهمی در حوزه اخلاقی کاربرد هوش مصنوعی است. چنین کاری جعل و تقلب را بیشتر می‌کند و سردرگمی مخاطبان را.

هوش مصنوعی باید به‌عنوان یک بازیگر پشتیبان در روال تولید محتوا، قلمدادشود، نه بازیگر اصلی. هوش مصنوعی زمانی اخلاقی‌ترین استفاده را دارد که پشتیبان خلاقیت انسان باشد نه کاندیدای جایگزین آن! محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی باید همیشه قبل از انتشار از دست انسان عبور کند، به این معنی که حداقل باید توسط یک ویراستار ماهر انسانی اصلاح و کاملاً صیقل داده شود.   اگر هم محتوای تولید شده ۱۰۰٪ هوش مصنوعی است یا حاوی مقدار قابل‌توجهی از مطالب تولید شده توسط هوش مصنوعی است، اخلاقی و شایسته است که این موضوع را برای مخاطبان، مشتریان، ناشر و غیره خود – هرکسی که علاقه‌ای به منشأ آنچه نوشته‌شده است دارد – فاش شود. تولیدکنندگان محتوا، باید محتوای متنی هوش مصنوعی را قبل از استفاده گسترده، ازنظر دقت واقعی، مشکلات احتمالی سرقت ادبی، تعصبات فرهنگی، قومی یا جنسیتی و دیگر ویژگیها، بررسی کنند.

آینده هوش مصنوعی در تولید محتوا

همان‌گونه که فناوری با سرعت سرسام‌آوری در حال تکامل است، ما در آستانه تغییرات دگرگون‌کننده‌ای هستیم که کیفیت تولید و استفاده از محتوا را از نو تعریف می‌کند.

تکامل قابلیت‌های هوش مصنوعی: هوش مصنوعی ایستا  نیست و دچار سکون نمی‌شود؛ بلکه هرروز در حال یادگیری و پیشرفت است. با پیشرفت در یادگیری برای تولید متن، ابزارهای نوشتاری هوش مصنوعی آینده به‌طور فزاینده‌ای در تولید محتوای با کیفیت بالا و مرتبط با متن مهارت پیدا می‌کنند. در اینجا انتظاراتی وجود دارد:

پردازش زبان طبیعی بهینه‌سازی شده: مدل‌های هوش مصنوعی آینده، ظرافت‌های زبان را بهتر درک خواهند کرد و امکان استفاده از لحن‌های احساسی پیچیده‌تر و روایت‌های غنی، ازنظر متن را فراهم می‌کنند.

تأکید بیشتر بر روایت: داستان‌سرایی مبتنی بر هوش مصنوعی تکامل خواهد یافت و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها را با تکنیک‌های روایت ترکیب می‌کند تا داستان‌هایی تولید کند که مخاطبان را در سطح عمیق‌تری مجذوب خود کند.

نقش نویسندگان: بحث آینده هوش مصنوعی، درباره جایگزینی آن با انسان‌ها نیست، بلکه افزایش قابلیت‌های آن‌هاست. با انجام وظایف تکراری مانند بهینه‌سازی کلمات کلیدی و تولید پیش‌نویس توسط هوش مصنوعی، نویسندگان می‌توانند بر کاری که در آن بهترین هستند تمرکز کنند – ایجاد روایت‌های جذاب که با مخاطبان ارتباط برقرار می‌کند. مانند ویرایش مشارکتی؛ نویسندگان از پیش‌نویس‌های تولید شده توسط هوش مصنوعی به‌عنوان نقاط شروع استفاده می‌کنند و آن‌ها را با بینش‌های منحصربه‌فرد و استعداد خلاقانه اصلاح می‌کنند. هوش مصنوعی می‌تواند موضوعات یا زمینه‌هایی را پیشنهاد دهد که ممکن است به ذهن نویسنده خطور نکرده باشد (طوفان فکری)!

باز هم جنبه‌های اخلاقی!: چالش‌های مهمی در زمینه اعتبار محتوای متنی، حقوق مالکیت محتوای تولید شده، انتشار اطلاعات نادرست، توجه به تفاوت‌های فرهنگی و زیستی جنبه حیاتی که نمی‌توانیم از آن‌ها غافل شویم.

جمع‌بندی: نوشتن به‌مثابه هویت

نوشتن، در ذات خود، عمیقاً یک فعالیت انسانی است؛ بازتابی از تجربه، احساس و هویت بشر. هوش مصنوعی می‌تواند تقلیدی از فعالیت‌های بشر ارائه دهد، اما هرگز نمی‌تواند جایگزین واقعی آن شود. به نظر می‌رسد هوش مصنوعی نه یک «جایگزین» برای تولید محتوای متنی، بلکه یک «ابزار» جدید و قدرتمند، در این حوزه است. تهدید اصلی برای نوشتن و تولید متن، خود هوش مصنوعی نیست، بلکه چگونگی نگاه و نیز استفاده ما از آن است. اکنون قلم، که نماد هویت و اصالت فردی نویسنده بود، توسط هوش مصنوعی به چالش کشیده شده است. آینده نوشتن به توانایی ما در تلفیق توانمندی بالا و سرعت عمل هوش مصنوعی با بینش انسان بستگی خواهد داشت. نویسنده در این عصر جدید، نه صرفاً به‌عنوان یک تولیدکننده متن، بلکه به‌عنوان یک صحنه‌گردان، ویراستار، اندیشمند و نهایتاً، به‌عنوان کسی که به ماشین «معنا» می‌بخشد، تعریف خواهد شد.

منابع:

Daniel Felix (2024) AI for Writing: Revolutionizing Content Creation. https://www.yomu.ai/resources/ai-for-writing-revolutionizing-content-creation

David Armaah (2023) How Artificial Intelligence Will Reshape Content Creation by 2030. https://www.thefuturelist.com/how-artificial-intelligence-will-reshape-content-creation-by-2030/

Emeric Brard (2024) The Role of Artificial Intelligence (AI) in Content Creation. https://honchosearch.com/blogs/news/the-role-of-artificial-intelligence-ai-in-content-creation

NVIDIA (2025) What is Generative AI?  https://www.nvidia.com/en-us/glossary/generative-ai/

Ranklytics (2025) What is AI Content Writing and How Does It Work? https://ranklytics.ai/what-is-ai-content-writing-and-how-does-it-work/

Rick Leach (2025) Will AI Replace Writers? What Today’s Content Creators and Digital Marketers Should Know. https://www.stellarcontent.com/blog/ai-content-creation/will-ai-replace-writers-what-todays-content-creators-and-digital-marketers-should-know/

Riley Walz (2025) 5 Top Generative AI Content Creation Tools You Should Know About This Year. https://numerous.ai/blog/generative-ai-content-creation

Tim Mucci (2024) What is AI-Generated Content? https://www.ibm.com/think/insights/ai-generated-content

Univio (2024) How Does Artificial Intelligence Learn? https://www.univio.com/blog/how-does-artificial-intelligence-learn/

the_pen-_and_the-nostalgia_of_writingدریافت

⌨مطالب مرتبط:

✍️ رسانه‌های اجتماعی و «نوشتن»

✍️ آینده‌ «خواندن» امیدوار کننده است

✍️ مهارتهاي مورد نياز براي نشر الكترونيكي

✍️ مهارتهای نشر الکترونیکی

تولید محتوا, نشر الکترونيکي نظر دهید

✍️ هوش مصنوعی: بیم و امید

ارسال شده توسط محمود بابايي در 28th جولای 2025

دکتر محمود بابائی

 (mahmoud.babaie@gmail.com)

مقدمه

ترس از تکنولوژی‌های نوین و مقاومت در برابر پذیرش و کاربرد آن‌ها، عمری به درازای همه تکنولوژیهای نوین  دارد. این گمان وجود داشته و دارد که همیشه پایداری وضع کنونی بهترین گزینه است و حتی شاید برخی چنین بپندارند که گذشته «بدون تکنولوژی‌های نوین» بهتر بوده! این فقط یک گمان عامیانه نیست؛ در بین برخی متفکران علوم انسانی نیز چنین برداشتی وجود دارد. آنان، همانند عوام، کاری باحالت نوستالژیک گذشته ندارند؛ بلکه جنبه‌هایی از کاربرد تکنولوژی‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی را تهدیدآمیز می‌دانند.یکی از این اندیشمندان، نیل پستمن (Neil Postman) است.  در اندیشه پستمن، گونه‌های تكنولوژی مانند تلگراف، صنعت چاپ ، تلویزیون ، كامپیوتر و اینترنت، تنها یک ابزار نیستند، بلکه به‌تدریج بر زندگی و ذهن بشر سلطه پیدا می‌کنند و حتی مفاهیم خوب و بد و فرهنگ و سبک زیست بشر را تحت تأثیر قرار می‌دهند. او چنین می‌اندیشد که سلطه تکنولوژی، منجر به تسلیم فرهنگ و «تکنوپولی» (سلطه تکنولوژی بر فرهنگ) می‌شود. او نقدهای فراوانی بر این روند داشت و در این زمینه بسیار هشدار داد. برخی نیز از دیدگاه جامعه‌شناسانه به سلطه تکنولوژی هشدار داده‌اند و درباره اثرات منفی تکنولوژی‌‌ها و رسانه‌های نوین و فضای مجازی بر نظام خانواده و کیفیت پیوستگی اجتماعی، به طرح دیدگاه‌های خود پرداخته‌اند.

کوتاه ‌سخن آن‌که ترس از اثرات مخرب تکنولوژی، چه از نگاه عامیانه و چه به لحاظ توجه به آن از دیدگاه اندیشمندان برجسته، مقوله‌ای همیشگی بوده و هنوز هم این نگرانی‌ها و هشدارها و ترس وجود دارد؛ تا آنجا که  به‌تازگی جفری هینتون (Geoffrey E. Hinton) معروف به «پدرخوانده‌ی هوش مصنوعی» گفته است که: «اکثر شرکت‌ها خطر هوش مصنوعی (Artificial Iintelligence: AI)  را دست‌کم می‌گیرند و اقدامی برای ایمنی آن نمی‌کنند».

بدین‌سان، نگرانی از سلطه تکنولوژی و مهار نشدن آن، یک پدیده همیشگی بوده است. اما اکنون با ظهور تکنولوژی‌هایی مانند هوش مصنوعی، ترس از مهار نشدن آثار اجتماعی و روانی آن، تبدیل به یک دغدغه جدی و همیشگی شده است. آشکار است که نگاه منتقدان کاربرد بی‌حساب‌وکتاب تکنولوژی‌های نوین را نمی‌توان با زدن «برچسب» و متهم کردنشان به «ضدیت» با تکنولوژی‌های نوین نادیده گرفت و سخنشان را نشنید!

هوش مصنوعی (Artificial Iintelligence: AI)

برای توصیف هوش مصنوعی از چند تعبیر استفاده‌شده است، ازجمله پیشکار هوشمند، رفتار هوشمند، سیستم‌های هوشمند، هوش ماشینی، یادگیری ماشینی و الگوریتم‌ها. پیش‌ازاین، هوش مصنوعی به‌عنوان ماشینی تصور می‌شد که می‌تواند ازنظر تفکر و تصمیم‌گیری، هوش بشر را تقلید کند. به‌هرحال، اکنون هوش مصنوعی یک پیشرفت تکنولوژیکی است که تأثیرات عمیقی بر حوزه‌های آموزشی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، و نظامی دارد. هوش مصنوعی به سیستم‌های کامپیوتری اجازه می‌دهد تا از تجربیات خود بیاموزند، با ورودی‌های جدید سازگار شوند و وظایفی را که معمولاً توسط انسان‌ها انجام می‌شود، مانند تجزیه‌وتحلیل اطلاعات بصری و تصمیم‌گیری، خودکار کنند. انتظار می‌رود تأثیر هوش مصنوعی بر جنبه‌های زندگی انسان، همانند تأثیر اختراع‌هایی چون موتورهای بخار و برق باشد.

این پلتفرم‌ها بخش‌های مختلف هوش مصنوعی، از پردازش زبان و یادگیری ماشین تا تولید محتوا و تحلیل داده را پوشش می‌دهند. انتخاب بهترین پلتفرم بستگی به نیاز شما دارد: 

– تحقیقاتی/ آکادمیک → PyTorch, TensorFlow 

– تولید محتوا/ چت‌بات‌ها → OpenAI, Hugging Face 

– تولید تصویر → MidJourney, Stable Diffusion 

– هوش مصنوعی سازمانی → IBM Watson, Azure AI 

نیازی نیست که به معرفی یکایک ابزارها و اپلیکیشن‌های هوش مصنوعی اشاره بپردازیم، این مهم با یک پرسش از اپلیکیشن‌های هوش مصنوعی رایج مانند ChatGPT یا GrokT یا Gemini یا deepSeek کاملاً ‌میسر است. شما می‌توانید با درج عبارت فارسی : «اپلیکیشن‌های عمومی هوش مصنوعی را معرفی کن» اطلاعات کاملی در این زمینه کسب کنید.

واقعیت و آینده هوش مصنوعی

بر پایه مطالعات انجام‌شده، هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که تا سال ۲۰۳۵ سودآوری را در ۱۶ صنعت و ۱۲ اقتصاد به‌طور متوسط ۳۸ درصد افزایش دهد و منجر به افزایش اقتصادی ۱۴ تریلیون دلاری شود. ازآنجایی‌که انتظار می‌رود هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰، ۱۵ تریلیون دلار به اقتصاد جهانی کمک کند، بسیاری از رهبران کسب‌وکار ترکیبی از اشتیاق و نگرانی در مورد تأثیر بالقوه آن را تجربه می‌کنند. در خاورمیانه، انتظار می‌رود که هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰ بر اقتصاد به ارزش ۳۲۰ میلیارد دلار یا ۱۱ درصد از تولید ناخالص داخلی تأثیر بگذارد. آمادگی هوش مصنوعی برای برنامه‌ریزی سازمان‌ها جهت پیاده‌سازی در سازمان‌های مختلف دولتی و خصوصی، عوامل مهمی هستند. ایالات‌متحده، چین و هند از رشد اقتصادی مبتنی بر هوش مصنوعی بهره‌مند خواهند شد. طبق یک نظرسنجی، هوش مصنوعی می‌تواند خروجی اقتصادی جهانی را ۱۴ درصد افزایش دهد که تقریباً ۱۵ تریلیون دلار آمریکا است. هوش مصنوعی تأثیر قابل‌توجهی بر اقتصاد، به‌ویژه در بخش‌های خدمات مالی، صنایع تولیدی، صنایع زنجیره تأمین، مراقبت‌های بهداشتی و فناوری اطلاعات و ارتباطات خواهد داشت.

پژوهشگران بر لزوم بررسی آمادگی چنین ابتکاراتی قبل از اجرای آن‌ها تأکید کرده‌اند. عوامل مؤثر بر آمادگی در کشورهای درحال‌توسعه باید بررسی شوند. پیاده‌سازی موفقیت‌آمیز هوش مصنوعی برای مدیریت ارشد سازمان‌های دولتی و خصوصی چالش‌برانگیز است. پیاده‌سازی هوش مصنوعی بدون بررسی جنبه‌های آمادگی ممکن است همه تلاش‌ها را با شکست روبرو کند.

هوش مصنوعی و برخی عرصه‌های کاربرد

سینما و فیلم

هوش مصنوعی، بسیاری از معادلات سنتی را دگرگون کرده است. نسل قبلی و نسلی که اکنون در دوران بزرگسالی است، فراموش نکرده است که هنگام تماشای فیلم‌‌های تاریخی روی پرده سینما، از انبوه سیاهی‌لشکر حاضر در صحنه‌های جنگی و حماسی فیلم‌ها به وجد می‌آمد و از چگونگی مدیریت این‌همه انسان برای فیلمبرداری از یک صحنه دچار شگفتی می‌شدند. «بن‌هور» یک نمونه خوبی است. سیاهی‌لشکری بی‌پایان و صحنه‌هایی فراموش نشدنی برای بازآفرینی یک واقعیت تاریخی! اکنون، این سیاهی‌لشکر، بسیار زیباتر، باشکوهتر، با رنگ و لعاب بهتری در فیلم‌های این زمانه به پرده سینما می‌نشیند.! اما نه بدون سیاهی‌لشکر واقعی. در استودیوهای تولید فیلم، با استفاده از جلوه‌های ویژه کامپیوتری و هوش مصنوعی، تصویری بی‌نقص ازآنچه می‌خواهید، آفریده می‌شود. سیاهی‌لشکرهایی از جنس پیکسل!

آنچه گفته شد، یک مورد هیجان‌انگیز از کاربرد هوش مصنوعی در سینما نیست، پدیده‌های هیجان‌انگیز استفاده از این پدیده هنوز در راه‌اند. امروز دیگر، اینکه سیستم هوش مصنوعی، فیلم‌نامه و اطلاعات شخصیت‌های فیلم را بگیرد و از آن‌سوی خط تولید، فیلم آماده اکران تحویل بدهد، کسی را چندان شگفت‌زده نمی‌کند.

جستجو در کاوشگرهای محتوا

یک نگرانی جدی و قابل‌توجه درباره ادامه کار پلتفرم‌های سنتی جستجو وجود دارد. نشریه اکونومیست در 14 جولای 2025 هشدار می‌دهد که  هوش مصنوعی در حال نابودی وب است.  چه چیزی می‌تواند وب را نجات دهد؟ ظهور پدیده هوش مصنوعی مانند  ChatGPT و رقبایش، ارزش اقتصادی اینترنت را تضعیف می‌کند. سایت‌های علمی و آموزشی ۱۰٪ از بازدیدکنندگان خود را ازدست‌داده‌اند. سایت‌های مرجع ۱۵٪ و سایت‌های بهداشت و سلامت ۳۱٪ از بازدیدکنندگان خود را ازدست‌داده‌اند.

هوش مصنوعی در حال تغییر نحوه پیمایش وب توسط افراد است. ازآنجایی‌که کاربران به‌جای موتورهای جستجوی معمولی، پرسش‌های خود را برای چت‌بات‌ها مطرح می‌کنند، به‌جای لینک‌هایی که باید دنبال کنند، به آن‌ها پاسخ داده می‌شود. نتیجه این است که ناشران «محتوا»، از ارائه‌دهندگان اخبار و انجمن‌های آنلاین گرفته تا سایت‌های مرجع مانند ویکی‌پدیا، شاهد کاهش نگران‌کننده‌ای در ترافیک خود هستند.

با تغییر نحوه مرور افراد توسط هوش مصنوعی، معامله اقتصادی در قلب اینترنت نیز تغییر می‌کند. ترافیک انسانی مدت‌هاست که با استفاده از تبلیغات آنلاین درآمدزایی می‌شود؛ اکنون‌که ترافیک در حال کاهش است. تولیدکنندگان محتوا به‌سرعت در تلاش‌اند تا راه‌های جدیدی برای وادار کردن شرکت‌های هوش مصنوعی به پرداخت هزینه برای اطلاعات به آن‌ها پیدا کنند.

از زمان راه‌اندازی ChatGPT در اواخر سال 2022، مردم روش جدیدی را برای جستجوی اطلاعات آنلاین پذیرفته‌اند. OpenAI، سازنده ChatGPT، می‌گوید که حدود 800 میلیون نفر از این چت‌بات استفاده می‌کنند. این محبوب‌ترین دانلود در فروشگاه برنامه آیفون است. اپل اعلام کرد که جستجوهای معمولی در مرورگر وب سافاری آن برای اولین بار در ماه آوریل کاهش یافته است، زیرا مردم به‌جای آن پرسش‌های خود را از هوش مصنوعی می‌پرسند. انتظار می‌رود OpenAI به‌زودی مرورگر خود را عرضه کند. پیشرفت آن‌چنان چشمگیر است که اقتباسی هالیوودی از آن در دست ‌ساخت است.

رفتار اطلاع‌یابی کاربران اینترنت، آشکارا و به دلایلی کاملاً قابل‌فهم، به سمت جایگزین کردن پلتفرم‌های هوش مصنوعی به‌جای کاوشگرهای سنتی اینترنت مانند گوگل است. خوب، این فقط یکی از تهدیدهای هوش مصنوعی  برای کسب‌وکارهای دنیای کنونی است. کسب‌وکارهای زیادی دستخوش تغییر و جابجایی نیروی کار و تغییر فرایندهای انجام کار می‌شوند.

آموزش

بخش آموزش، بسیار زود و حتی شتاب‌زده، وارد حوزه استفاده از هوش مصنوعی شد. چه در بخش فرایندها و طراحی سیستم آموزشی و چه در بخش دسترسی و تولید و استفاده از محتوا. نوعی بیم و امید در استفاده دانش‌آموزان و دانشجویان از هوش مصنوعی وجود دارد. وابستگی، تنبلی فکری، خمودگی و ولنگاری جامه مخاطب در بخش آموزش، ازجمله تهدیدهایی است که وجود دارد و نیازمند بررسی و آینده‌نگری است.

رواج درک سطحی، تضعیف مهارت حل مسئله، فراگیر شدن تخلف علمی، نابودی مهارت‌های نوشتاری و ارتباطی، کاهش انگیزه و از بین رفتن اعتمادبه‌نفس دانشجویان و دانش‌آموزان، می‌تواند ازجمله پیامدهای منفی تکیه صرف به پلتفرم‌های هوش مصنوعی باشد. در مورد استادان و معلمان هم انتظار می‌رود با پیامدهای ناخواسته و زیان‌آوری همراه باشد؛  زوال نوآوری، کاهش کیفیت راهنمایی و غفلت از ظرافت‌های کار یادگیری، زیان‌های اعتماد بی‌چون‌وچرا به صحت اطلاعات سیستم هوش مصنوعی، ضعیف شدن رهبری فکری و نقادی، و ازدست‌رفتن ارتباط و تعامل دوسویه انسانی در آموزش (آنچه دغدغه «دریفوس» بود).

  سازمان‌ها و دولت

استفاده از هوش مصنوعی در تصمیم‌گیری، مزایا و چالش‌هایی را به همراه دارد. اجازه دادن به یک مدل هوش مصنوعی برای تصمیم‌گیری خودکار، چالش‌های متعددی را در جامعه معاصر ایجاد می‌کند. بااین‌حال، استفاده از هوش مصنوعی به‌عنوان یک ابزار پشتیبانی تصمیم‌گیری می‌تواند مفید باشد. کاربرد این پدیده در بخش دولتی، دارای جنبه‌های بسیار مهمی است که باید در یکایک آن‌ها دقت کرد.

پذیرش هوش مصنوعی در بخش دولتی نویدبخش صرفه‌جویی در هزینه‌های بلندمدت است. سرمایه‌گذاری در آینده و تشخیص اینکه پذیرش و اجرا به زمان نیاز دارد، بسیار مهم است، اما مزایای بلندمدت باید در اولویت قرار گیرند.استفاده از هوش مصنوعی می‌تواند تأثیر مثبتی بر ایجاد ارزش در بخش دولتی داشته باشد. در بخش دولتی، مدل‌های هوش مصنوعی می‌توانند وظایف تکراری را ساده و خودکار کنند  و منجر به افزایش کارایی کارکنان شود.. هنگامی‌که دولت‌ها هوش مصنوعی را در طراحی خدمات عمومی ادغام می‌کنند، می‌تواند کارایی و کیفیت خدمات عمومی را افزایش دهد.

مدل‌های هوش مصنوعی می‌توانند در جمع‌آوری اطلاعات و استدلال‌های مرتبط برای تسهیل فرآیندهای تصمیم‌گیری برای کارمندان بخش دولتی کمک کنند. هوش مصنوعی اگرچه می‌تواند فرآیندهای اداری را بهبود و ساده می‌کند، اما این تحول در منطق تصمیم‌گیری، نگرانی‌هایی را در مورد پاسخگویی ایجاد می‌کند، زیرا نتایج تولیدشده توسط هوش مصنوعی ممکن است به‌طور دقیق منعکس‌کننده شرایط دنیای واقعی نباشد. به‌هر‌حال، قرار است که هوش مصنوعی به انسان‌ها در فرآیندهای تصمیم‌گیری کمک ‌کند، از‌این‌رو، یک رویکرد متعادل، همراه بهینه‌سازی مداوم  سیستم‌های هوش مصنوعی بهترین گزینه است.

در عمل، کاربرد هوش مصنوعی در بخش دولتی، با چالش‌هایی همراه است: نخستین چالش، کاربرد مناسب و اجرا و پیاده‌سازی درست سیستم هوش مصنوعی است. عوامل گوناگون درون‌سازمانی، بیرونی و محیطی باید برای کاربرد هوش مصنوعی آمادگی داشته باشند و فرهنگ‌سازمانی آن را بپذیرد و قابلیت‌های هوش مصنوعی که قرار است به خدمت فرایندها درآیند، به‌درستی درک شود. مقاومتی در برابر کاربرد هوش مصنوعی در بین کارکنان وجود نداشته باشد. گاهی ممکن است ادغام فناوری‌های جدید با سیستم‌های موجود و اغلب قدیمی، چالش‌هایی را ایجاد کند. اعتماد عامل مهمی در پذیرش هوش مصنوعی در بخش دولتی است. هویت فرهنگی بر سطح اعتماد در این زمینه تأثیر می‌گذارد.

دورانی که تازه آغاز شده است

عرصه استفاده از هوش مصنوعی، در سطحی که موردبحث ما است، به‌سرعت در حال تغییر است. رفتار کاربران، با توجه به قابلیت‌های سیستم‌های هوش مصنوعی، مدام تغییر می‌کند. در این عرصه به‌شدت متلاطم، لازم است، با حفظ تعادل هوشمندانه خود، و از این دستاورد بزرگ بشر یک هیولا نسازیم. یادمان باشد که هنگام ظهور اینترنت و وب، غوغای برخی شیفتگان و فریادهای برخی مخالفان متوهم، چه فضای تیره‌وتاری را ایجاد کرده بود! آن فضا اکنون پشت سر بشر است!

باید راهی یافت تا استفاده از هوش مصنوعی محدود به برای ایده‌پردازی اولیه و  الهام گرفتن استفاده شود، نه به‌عنوان  جایگزین فکر کردن و اندیشه‌ورزی. در این چاره‌جوئی، باید این گمان را تقویت کرد که هیچ سیستم هوش مصنوعی کامل و بی‌نقص نیست. هوش مصنوعی «خدا» نیست. پس از دریافت ایده‌ها، و راه‌کارها از هوش مصنوعی، این انسان است که باید آن‌ها را توسعه داده، نقد کند و بهبود بخشد. 

کلنجار رفتن با پلتفرم‌های کنونی هوش مصنوعی این واقعیت را نمایان می‌کند که این سیستم‌ها هم در موارد زیادی دچار «توهم همه‌چیزدانی» می‌شوند. ادعاهای واهی و بدون پشتوانه می‌کنند از توانایی‌هایی که ندارند سخن می‌گویند! یکی از این پلتفرم‌ها، آشکارا خود را خادم حزب حاکم کشور خود می‌داند و داده‌ها و تحلیل‌های واقعی را از سانسور عبور می‌دهد. دیگری، بلوف گزاف می‌زند و مدت‌ها کاربران را معطل کارها و عملیاتی که از عهده آن برنمی‌آیند می‌کنند. به شما دروغ  پاسخ نادرست می‌دهند، سپس با تواضع باورنکردنی، پوزش می‌خواهند. گفتن این واقعیات برای انکار کارآمدی و توانمندی هوش مصنوعی نیست، برای این است که موضع «تفکر انتقادی» را فراموش نکنید. صفر و صد به موضوع نگاه نکنید. هوش مصنوعی، جایگزین تفکر نمی‌شود، با بالا بردن سرعت پردازش، دستیار خوبی برای بشر خواهد بود.

https://www.mbabaei.com

منابع:

Tveita, Leif Jonas and Hustad, Eli (2025) Benefits and Challenges of Artificial Intelligence in Public sector: A Literature Review. Procedia Computer Science, volume 256, pages 222-229. Jan 2025. DOI: 10.1016/j.procs.2025.02.115

Ekellem, E.A.F., 2023. Strategic Alchemy: the Role of AI in transforming business decision-making [master’s thesis]. Jönköping University, Jönköping.

Jain, S., 2018. US $320 Billion by 2030? The Potential Impact of AI in the Middle East. PwC. https://www.pwc.com/m1/en/publications/potential-impact-artificial-in telligence-middle-east.html.  (Accessed 1 January 2024).

The Economist (2025) AI is killing the web. Can anything save it? Jul 14th 2025. https://www.economist.com/business/2025/07/14/ai-is-killing-the-web-can-anything-save-it


artificial_intelligence
دریافت

⌨مطالب مرتبط:

✍️قلم و نوستالژی نوشتن: آیا هوش مصنوعی تهدیدی برای نویسندگان و هویت نوشتاری است؟

ارتباطات و رسانه, فضاي سايبر, نشر الکترونيکي, يادگيري الکترونيکي نظر دهید

✍️ رسانه‌های اجتماعی و «نوشتن»

ارسال شده توسط محمود بابايي در 22nd ژانویه 2025

دکتر محمود بابائی

آیا رسانه‌های اجتماعی، ساختار زبان را تغییر می‌دهند؟

نوشتن یک محصول و تولید فرهنگی است و سبک نوشتاری ما منعکس کننده درک ما از زبان و همچنین بافت اجتماعی و ارزش های ما است.

ويژگي‌هاي فرهنگ سايبر و رسانه‌های اجتماعی موجب تغييراتي در ادبيات نوشتاري است. مانند قواعد نوشتن، کاربرد زبان مخفي/عاميانه، لحن، استفاده از شکلک‌ها در متن، خطي يا غيرخطی بودن نوشتار.

ساختار متني که در رسانه‌های اجتماعی شکل مي‌گيرد، شامل نوع و اندازه قلم، فاصله سطرها، پاراگراف‌ها، و  رنگ‌بندي متن است. این‌ها ازجمله اجزاء و عناصر اين ساختار هستند.

آنچه بیش از هر چیز جای  تأمل دارد،  سبک نگارش قالب‌هاي محتوايي متني است. آيا در نوشتارها/پست‌ها، پیام‌ها، از زبان رسمي استفاده مي‌شود يا زبان محاوره‌اي؟ بر پایه مطالعه‌ای که پیش از رواج فراگیر رسانه‌های اجتماعی انجام‌شده، سبک نوشتاري رسمي، بر سبک نوشتاری محاوره‌ای غلبه داشته است. اما این وضعیت اکنون کاملاً دگرگون‌شده و سبک نوشتاری عامیانه/غیررسمی،  در رسانه‌ای اجتماعی بیشتر خودنمایی می‌کند. به  رويکرد ديگری هم باید اشاره کرد که نوعي تلفيق بين سبک محاوره‌اي در نوشتار و سبک رسمي است. این چالش‌ها و دگرگونی‌ها در ادامه این نوشتار پی می‌گیریم.

رسانه‌های اجتماعی و «نوشتن»

آنچه رخ داده است:

رسانه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های گوناگون، هرکدام به شکلی، روی سبک نوشتن کاربران اثر گذاشته‌اند. ما می‌توانیم این اثرها را این‌چنین جمع‌بندی کنیم:

پیشگیری از پرگویی و رواج نوشتن «مختصر و مفید».

ترغیب به کوتاه و شیرین و شفاف نوشتن یک قاعده در رسانه‌های اجتماعی است. به‌طورمعمول، کمتر رسانه‌ای هست که به کاربرانش اجازه محتوای بسیار طولانی بدهد. در رسانه‌های اجتماعی، کاربران تشویق می‌شوند که «کم گویند وگزیده گویند». برخی مانند شبکه اجتماعی ایکس یا توییتر، کاربران را وامی‌دارند که در این پلتفرم، سخن/ پیام خود را در قالب جملات و کوتاه واژه‌‌های کمتری منتشر کنند. در سایر رسانه‌های اجتماعی هم کم‌وبیش این محدودیت، موجب تغییر در سبک نوشتاری بسیاری از کاربران شده است. زیرا باید مقصود خود را در قالب واژه‌های کمتر و مناسب‌تری بیان کنند.

رواج زبان غیررسمی و عامیانه

ممکن است در برخی از زبان‌ها، مفهوم «عامیانه نویسی» متفاوت باشد. در یک زبان ممکن است عامیانه نویسی به معنی استفاده از واژه‌های عامیانه (slang) و زبان و لحن کوچه‌بازاری باشد ولی ازنظر دستوری، در ساختار واژه و جمله تغییر ایجاد نشود؛ اما در زبان دیگر، مانند فارسی، غیررسمی و عامیانه نوشتن، کلاً سبک نوشتار و واژه‌ها و گرامر زبان دستخوش تغییر می‌شود.

ازاین‌رو، باید پیامدهای تغییرات شگرفی که نوشتن در رسانه‌های اجتماعی از این دیدگاه موردتوجه قرار داد. تغییرات سبک و شیوه و گرامر نوشتن، در همه زبان‌ها یکسان نیست. 

فراگیر شدن نوشتن

چنین وضعیتی، در تاریخ بشر، بدون پیشینه است. در پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی، همه، به‌نوعی  ناگزیرند بنویسند؛ حتی اگر کم! کاری که پیش‌ازاین با زبان انجام می‌شد، اکنون باید با ذهن انجام شود (با فرض استفاده نکردن از مبد‌ل‌های صوتی و متنی). همه‌کسانی که در رسانه‌های اجتماعی عضویت و حضور دارند، مهم‌ترین نقش مشارکتی‌شان، نوشتن است. و این پیامد ظهور شبکه‌های اجتماعی است. نوشتن پیام، یا نوشتن برای پاسخ دادن و واکنش به پیام‌های دیگران و رخدادهایی که در جریان است. این اشتراک‌گذاری و بازخوردهای آن، قطعاً یک جریان ایجاد می‌کند جریانی که ممکن است منجر به غلبه یک سبک نوشتن و لحن و کلیدواژه‌ها و اصطلاح‌های ویژه خودش باشد. این بستگی به زبان و پتانسیل آن دارد.  

نوشتن در رسانه‌های اجتماعی

سایر اجزای پیام متنی

اکنون، نوشتن در پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی، فقط متن نیست که حامل پیام است. رنگ، علائم سجاوندی (اگر آن‌ها را جزو متن ندانیم)، ایموجی‌ها، عکس، ویدیو، و صوت هم در خدمت پیام هستند. برای شرح مقصود خود از دیگر رسانه‌ها کمک گرفت. گاهی به‌جای نوشتن یک جمله، برای بیان دیدگاه یا ابراز احساس، درج یک ایموجی کافی است.  صرف‌نظر از جلوه زیبایی‌شناختی این کار، انتقال پیام و مفهوم ترکیبی، از عمق و گستره بسیار برخوردار می‌شود.

پس، اکنون، سبک نوشتن، با این ترکیب و تلفیق، و با توجه به عناصر دیگر یک پیام ،می‌تواند متفاوت باشد. یعنی در نوشتن، نگاهی به جزء دیگر رسانه داشت که به درک یا تکمیل پیام کمک می‌کند.

آسان شدن تولید محتوای متنی

اشاره به اینکه می‌توان صدا انسان را به متن تبدیل کرد (و برعکس نیز) و تولید متن از طریق گفتار را در رسانه‌های اجتماعی به خدمت گرفت، حاکی از تأثیر قطعی و مستقیم گفتار بر نوشتار است. این، معنی‌اش، رواج نوشتن عامیانه و غیررسمی است. پیش‌ازاین، به کیفیت و عمق این تغییر، اشاره کردیم.

نکته مهم دیگر، رواج گسترده بهره‌برداری از «هوش مصنوعی» و ابزارهایی که در دسترس عموم است، می‌تواند شاهد دیگری باشد بر اینکه تولید محتوای متنی بسیار آسان شده است. اما آیا الگوی نوشتاری ابزارهای هوش مصنوعی غلبه پیدا می‌کند یا خیر، نمی‌توان پیش‌بینی قطعی کرد.

مشارکتی شدن نوشتن و الگوی هماهنگ‌سازی متن

در رسانه‌های اجتماعی، تبادل پیام به زبان مشترک بین کاربران، این پیامد را دارد که رعایت سبک نوشتاری که با پیام یا پیام‌های دیگر سازگاری و هماهنگی داشته باشد، نوعی الزام عقلی و اخلاقی می‌شود. این سبک مشارکت در تبادل پیام، چه‌بسا که به خلق الگوهای نوشتاری ویژه‌ای منجر شود. بازهم، اشاره‌کنیم که در این زمینه باید پتانسیل را در نظر گرفت. در اینجا، سلیقه‌های شخصی نوشتن، ممکن است به حاشیه رانده شوند و گزینه‌ها و ترجیح‌های شخصی، محدود گردند.

سرعت نوشتن

در رسانه‌های اجتماعی، گردش اطلاعات از چنان سرعتی برخوردار است که کاربران کمتر فرصت می‌یابند نوشته‌های خود را به لحاظ گرامری و درست‌نویسی، بازبینی کنند.

ویراستاری هم در بین نیست. این ویژگی می‌تواند برای آسیب‌رساندن به زبان و خدشه‌دار کردن آن هشدارآمیز باشد

از این رو، پیداست که این سرعت بالای تولید محتوای متنی، بر روی کیفیت و شبک نگارش تأثیر می‌گذارد و ضرباهنگ ویژه‌ای بدان می‌بخشد که شاید در زبان‌های گوناگون، این ضرباهنگ متفاوت باشد.

سبک روایت

فضا و امکانات رسانه‌های اجتماعی، نویسنده را در سبک روایت گزارش و داستانش، تحت تأثیر قرار می‌دهد. دگیر نمی‌توان انتظار داشت، کاربر رسانه‌های اجتماعی، حوصله خواندن مقدمه‌های توضیحی و مطالب کشدار را دارند. ماندگاری در این فضا، نیازمند رعایت ملزومات آن است؛ این ملزومات چیزی است که بر روی سبک نوشتاری نویسنده تأثیز بی‌چون و جرا می‌گذارد و او را ناگزیر می‌کند از سایر رسانه‌ها نیز برای روایت داستان و افکار خود، بهره گیرد. آن‌چنان‌که نویسنده قادر شود، کاربر رسانه اجتماعی را درگیر نوشته و فضای داستان یا محتوای کند.

تأثیرهای فرازبانی

تبادل محتوای متنی در رسانه‌های اجتماعی، محدود به یک زبان خاص نمی‌شود. مراوده بین زبانی و فرازبانی هم که موجب تأثیر بر نوشتن و نوشتار می‌شود هم رخ می‌دهد. مراوده‌های بین زبانی، اکنون به در دسترس بودن «مترجم‌های ماشینی» مانند «مترجم گوگل» بسیار آسان شده است. واژه‌ها وام داده می‌شوند و وام گرفته می‌شوند و در درازمدت، شاهد تغییراتی شگرفی در نوشتن خواهیم بود.

نوشتن در شبکه های اجتماعی

یکی از فعالیت‌هایی که فارغ از حوزه زبانی و نوشتاری خاص انجام می‌شود، رونق هشتگ‌ها (hashtags) و کلیدواژه‌ها (keywords) است که موجب آفرینش عبارات و کوتاه-نوشت‌ها واژگان نو، بیان کوتاه مفاهیم، خلق هویت، فراگیر شدن مفاهیم می‌شود.

چه‌بسا، چنین پدیده‌ای از نگاه خوش‌بینانه هم قابل‌ تأمل باشد؛ بدین لحاظ که این پروسه را یک گام برای تکامل زبان با کمک سازوکارهای فناوری اطلاعات بدانیم. سخن گفتن در این زمینه، با توجه به گوناگونی و قدرت هر زبان، کار آسانی نیست و کاری است در حوزه تخصصی زبان‌شناسان و حوزه‌ ادبیات.

سخن پایانی

اکنون می‌توانیم بگوییم انحراف از ساختار سفت و سخت برای نوشتن روایت تا حد زیادی تحت تأثیر رسانه‌ای است که برای درج و فرستادن پیام استفاده می شود. ممکن است واژه‌های کلید یک زبان، به دلیل ساده‌نویسی مفرط، حذف شوند؛ ساختار ظاهری نوشته‌ها دگرگون و تیترگذاری و فصل‌بندی دستخوش تغییر شود؛  نوشته‌های زمخت ویرایش نشده بر رسانه‌های اجتماعی سلطه پیدا کنند؛ لحن و شیوه روایت‌گری را دچار محدودیت کنند؛  و در پایان تغییرات را شکل دهند که باید آن را در بستر کلان «تغییرات فرهنگی» مورد توجه قرار داد.

آیا این تغییرات در سبک نوشتن، ما را در آستانه تغییر در عرصه‌های دیگر قرار داده است؟

منابع

بابائي، محمود (آذر 1391). گزارش نهايي طرح پژوهشی: توليد محتوا در فضاي سايبر.  مورد مطالعه: وبلاگستان فارسي. صندوق حمايت از پژوهشگران و فناوران کشور. معاونت علمي و فناوري. رياست جمهوری.

Harris, Joel Mark (2023) Social Media Writing: How Has Social Media Impacted Writing? In: https://ghostwritersandco.com/social-media-writing/ (retrieved: 20-1-2025).

Mailchimp Content Style Guide (2023) Writing for Social Media. In https://styleguide.mailchimp.com/writing-for-social-media/ (retrieved: 22-1-2025).

social_media_writting-1دریافت فایل PDF
خلاصه انگلیسی : Abstract

Social Media and Writing

Dr. Mahmoud Babaei

Does Social Media Change the Structure of Language?

Writing is a cultural product, and our writing style reflects our understanding of language as well as our social context and values. The characteristics of cyberculture and social media have led to notable changes in written communication, including shifts in writing rules, the use of slang or colloquial language, tone, the use of emoticons of text.

The structure of text formed in social media encompasses various elements, such as font type and size, line spacing, paragraph structure, and text color. These components play a critical role in shaping communication on these platforms.

A significant aspect to consider is the style of writing used in different content formats. Are formal language and styles being utilized in posts and messages, or is colloquial language more prevalent? Prior to the rise of social media, formal writing predominated over informal styles. However, this trend has reversed; the informal, colloquial style is now more prominent in social media communications. Additionally, many writings now blend colloquial and formal styles.

In this article, we will explore the following challenges and changes brought about by social media:

-The shift from verbosity to “brief and useful” writing

The increased use of informal and slang language

The impact of social networks on writing practices

The role of other message components in writing

The ease of producing textual content

The collaborative nature of writing and text coordination

The speed of writing

The narrative style

Metalinguistic effects

These elements collectively illustrate the evolving landscape of writing in the context of social media.


⌨مطالب مرتبط:

✍️قلم و نوستالژی نوشتن: آیا هوش مصنوعی تهدیدی برای نویسندگان و هویت نوشتاری است؟

✍️ آینده‌ «خواندن» امیدوار کننده است

✍️ مهارتهاي مورد نياز براي نشر الكترونيكي

✍️ مهارتهای نشر الکترونیکی

ارتباطات و رسانه, تولید محتوا, فضاي سايبر, نشر الکترونيکي نظر دهید

✍️ «پژوهش قلابی» در مقیاس جهانی!

ارسال شده توسط محمود بابايي در 8th مارس 2021

مروری بر عملکرد  گلوبال ریسرچ  در زمانه  پاندمی کرونا

محمود بابائی

■ مقدمه

در عصر اطلاعات، گرفتاری بشر فقط افزونگی و بار اضافه اطلاعات نیست! «آلودگی هدفمند» اطلاعات هم هست. سازوکار مناسب و سرعت انتقال اطلاعات، این امکان را به بدخواهان بشر یا بازیگران تمامیت‌خواه و دیکتاتور می‌دهد که با تیره و تار کردن فضای اطلاع‌رسانی، هدفهای خود را دنبال کنند.

رنج بشر در یکسال و اندی که از پاندمی کرونا گذشته بسیار زیادتر شده است. بنا بر قاعده، باید همه چیز در خدمت کاهش این رنج و مقابله با مصیبت شیوع ویروس کرونا قرار می‌گرفت. اما چنین نشد که هیچ؛ در مواردی کسانی، سازمان‌هایی و کشورهایی با تولید اطلاعات دروغ و بی‌پایه، به دنبال سردرگمی بیشتر مردم بودند. انصاف نیست، تلاش این «هیولاهای نقابدار» را آشکار نسازیم و بگذاریم در این زمانه گرفتاری بشر، به جای تولید محتوای اطلاعاتی، به «تولید سم اطلاعاتی» ادامه دهند.

■ گلوبال ریسرچ

«گلوبال ریسرچ» (Global Research) وب‌سایت اطلاع‌رسانی مرکز تحقیقات جهانی سازی (Center for Research and Globalization: CRG)  است که در سال2001 در کانادا بنیانگذاری شد. این سایت  توسط مرکز غیرانتفاعی مطالعات جهانی در مونترال اداره می‌شود. بنیانگذار آن میشل چاساداوسکی، استاد بازنشسته اقتصاد در دانشگاه اتاوا در کانادا است.

گلوبال‌ریسرچ خود را «یکی از رسانه‌های خبری پیشروی آلترناتیو در آمریکای شمالی» می‌داند و مسئولیت خود را اینگونه تعریف می‌کند: «پوشش مقالات خبری، گزارش‌های عمیق و تحلیل‌هایی که موضوعات آن به ندرت از سوی رسانه‌های جریان اصلی پوشش داده می‌شوند».

■ بنیانگذار و سلوک فکری‌اش

میشل چاساداوسکی (متولد 1946) اقتصاددان، بنیانگذار و رئیس مرکز تحقیقات جهانی ، استاد بازنشسته‌ای است که از رهبران ضدامریکایی و ضدغرب جهان حمایت می‌کند. در سال 2004  او داوطلبانه به عنوان شاهد رئیس جمهور سابق یوگسلاوی اسلوبودان میلوسویچ در دادگاه  رسیدگی به جرایم و جنایات جنگی از جمله نسل کشی و جنایات علیه بشریت خطاب به او گفت: «شما منبع الهام فوق العاده ای هستید.» پس از آنکه  چاساداوسکی در سال 2010 با کاسترو ملاقات کرد، وی گفت: من مردی با صداقت فوق‌العاده ، با ذهنی فعال و شوخ‌طبع را کشف کردم که در جزئیات دقیق سخنان خود، به پیشرفت اجتماعی و پیشرفت کلی بشریت متعهد بود …. فیدل، روزانه چندین ساعت را صرف خواندن تعداد زیادی از گزارش های دقیق مطبوعات بین‌المللی می‌کند. کاسترو به او گفته است که از مقاله‌های «گلوبال ریسرچ» هم استفاده می‌کند!

نگرش متمایل به ایدئولوژی مارکسیسم در نوشته‌ها و کنش‌های بنیانگذار «گلوبال ریسرچ» کاملاً آشکار است. ضدیت ایدئولوژیک با غرب، تقدیس نهادها و رژیم‌های تمامیت‌خواه، رویه  ثابت این مرکز از آغاز تا کنون بوده است. در ده سال نخست فعالیت خود، تعداد زیادی نویسنده از سراسر جهان پیرامون خود گرد آورد و عملاً به پای ثابت پروپاگاندای روسیه شد و  بازیگری نقابدار که در اکوسیستم ضداطلاعات روسیه تنفس می‌کند. نویسندگان اصلی(شاید هفت نویسنده) گلوبال ریسرچ، با گرایش‌های آشکار به روسیه و هسته‌های پروپاگاندای روسی، از  بیش از یکصد مقاله منتشر شده در این سایت را نوشته‌اند! استعدادهایی که چاساداوسکی در «گلوبال ریسرچ» گرد‌هم آورده، در تئوری توطئه و نظریه‌پردازی متوهمانه سرآمد هستند.

Michel Chossudovsky

میشل چاساداوسکی

چاساداوسکی هرگز از «رفیق» دیگر آسیایی یعنی چین کمونیست هم غافل نبوده و بطور مستمر به لحاظ تولید محتوا و همکاریهای فکری، با حزب کمونیست چین و «روزنامه مردم» پیوند داشته است.

آنها بسته‌های جالبی از «نظریه‌های توطئه» (افسانه‌های جعلی) را در آرشیو خود دارند. همانند نئومارکسیست‌های سرخورده و خیالاتی، به پرورش اندیشه‌هایی رو آوردند تا همانند سلف خود در احزاب کمونیست، بشر را از واقعیت دور و به سراب توهم مارکسیستی و جنون غرب‌ستیزی بکشاند.

■ تولید توهم و جعل

آنها بر پایه تئوری‌های توطئه ویژه خود،  اطلاعات انبوهی درباره رخدادهایی مانند 11 سپتامبر، پدیده گرم شدن کره زمین، جهانی‌سازی و ویروس کرونا تولید کردند. حتی درباره چرایی و ریشه‌های انقلاب اسلامی 1357 ایران، گرونگانگیری دیپلمات‌های امریکایی در ایران،  هم نکات عجیبی منتشر کرده است. مقاله‌ها و کتاب‌های چاساداوسکی نیز پر است از اندیشه‌هایی که کاملاً از واقعیت دور است و مستند به «شبه‌فکت»هایی است فقط برای خودش قابل دسترس است نه همگان! گمانه‌زنی نامعتبر درباره تغییرات اقلیمی و گرم شدن زمین، که آن را  یک پروپاگاندای رسانه‌ای می‌داند و واقعیت ندارد. کره شمالی را سرزمین دستاوردهای انسانی، عشق و لذت دانسته و  ۷۵ درصد آب‌های نوشیدنی آمریکا به ماده سرطان‌زادی کرومینیوم ۶ آلوده است و… . ادعاهایی مانند این که واکسیناسیون تلاشی برای از بین بردن مردم است و دولت‌ها با همکاری شرکت‌های بزرگ داروسازی، با مخفی‌کردن حقایق درباره واکسیناسیون، جان شهروندان را به خطر می‌اندازند!

رویکردهای چاساداوسکی و همکارانش که معطوف به ضدیت با جهانی‌سازی است، طرفدارانی پیدا کرده که نه به لحاظ منطق و ژرفنگری وزنه‌ای هستند و نه به لحاظ کمیت، دارای اهمیت!

روایت‌های عجیب و ناسازگار با واقعیت که نه قابل راستی آزمایی هستند و نه مستند، یک اصل ثابت در تولید محتوای این سایت و رویکرد کلی مرکز است. جالب آن است که تئوری‌ةای توطئه نویسندگان و اندیشه‌ورزان این مرکز، تا کنون هیچ کاندیدای خاصی را در چین، روسیه، کوبا، کره شمالی، ونزوئلا نیافته‌اند که مسبب آلام بشر باشد. همه خوابهای کابوسی این تیم، درباره غرب و امریکا است. طبیعی است که مخاطبان این سایت که با همکاری مراکز و هسته‌های پیدا و ناپیدا، مطالبش بازنشر می‌شود، از واقعیت‌های مربوط به گلوبال ریسرچ و گردانندگان بی‌خبر هستند و شاید این بی‌خبری، ضرورت انتشار واقعیت‌ا را درباره فعالیت‌های این مرکز و وب‌سایت آن بیشتر می‌کند.

در هنگامه شیوع کرونا با منشأ کشور چین و غافلگیر شدن جهان، به خاطر پنهان کردن واقعیت توسط دولت چین کمونیست، و اطلاع‌رسانی بسیار دیرهنگام این کشور، گلوبال ریسرچ ، تلاش کرد، نورافکن خود را به سویی بتاباند که هیچ ردی از حزب کمونیست چین نیست. به جای نورافکندن به هیولای واقعی، به توهم‌پراکنی و نشان دادن سایه‌های هیولاهای ذهنی‌شان رو آوردند.

■ پرسش‌های جالب

آنان پرسش‌هایی را مطرح کردند که بدبختانه، مورد استناد هم قرار گرفت و بخشی دیگر از واقعیت فعالیت‌های گلوبال ریسرچ روشن شد. مثلاً استناد به سخنان رئیس مرکز کنترل و پیشگیری بیماری‌ها در امریکا که در در کنگره گفته بود، از نظر علمی ممکن است بیمارانی که قبلاً فکر می‌کردیم به آنفلوانزا مبتلا شده‌اند، کرونا داشته‌اند اما ما تشخیص نداده‌ایم، گلوبال ریسرچ همین را شاهدی بر ادعای خود مبنی بر «جنگ بیولوژیک» امریکا می‌داند! و در ادامه این پرسش که چرا با اینهمه فناوری پیشرفته، تشخیص نداده‌اند؟! چرا تیم اعزامی به مسابقات ارتش‌های جهان در ووهان چین نتیجه خوبی کسب نکرده؟! چرا امریکا در سال 2۰19 مانور مبارزه با پاندمی برگزار کرده؟! چرا برخی بیماران کشورهای کره جنوبی، ژاپن، ایتالیا و ایران هیچ تماسی با چین نداشته‌اند؛ پس، از کجا این ویروس به آنها منتقل شده؟! و در پایان به این پرسش می‌پردازد که اگر امریکا در فیلمهای هالیوودی‌اش به نجات‌بخش بودن و قهرمان بودنش در نجات جهان می‌پردازد، حالا این قهرمان نجات‌بخش کجاست؟ که این آخری پرسش خنده‌داری هم هست. البته استعداد توهم‌زایی‌شان در همین حد است. اساساً پرسشها، بی‌نیاز از پاسخ هستند!

پایگاه «رشنال‌ویکی» (Rationalwiki) که به دنبال معرفی منابع شبه‌علم و ضدعلم است، درباره‌اش می‌نویسد: «گلوبال‌ریسرچ یک وب‌سایت «ضدغرب» است که نمی‌تواند تحلیل‌های جدی و مزخرفات بی‌اعتبار را از هم تشخیص دهد؛ بنابراین هر دو را منتشر می‌کند.».

از مراحل اولیه شیوع ویروس کرونا ، تئوری های توطئه در مورد منشا و مقیاس بیماری در سیستم عامل های آنلاین منتشر شد.در این میان ادعای دروغین مبنی بر اینکه این ویروس بخشی از «برنامه مخفی سلاح های بیولوژیکی» چینی است، و ادعای بی پایه مبنی بر فرستادن ویروس کرونا به ووهان توسط یک تیم جاسوسی کانادایی-چینی بود.

این ادعا که ویروس توسط بشر ساخته شده است توسط گروه های متوهم و  توطئه گر گونانی در فیسبوک مطرح شده است ، در توییتر هم موجب سردرگمی شد و حتی به تلویزیون دولتی روسیه رسید. ماه ها پس از شیوع، این نظریه‌ها نه تنها فروکش نکردند بلکه ادعاهای جدید و تأیید نشده‌ای نیز توسط مقامات دولتی ، سیاستمداران ارشد و رسانه های چین و هسته‌های پروپاگاندای آنها مطرح شده‌اند.

ژائو لیجیان ، سخنگوی «عصبانی مزاج» وزارت امور خارجه چین ، بارها و بارها این ایده بدون سند را تبلیغ کرده است، مبنی بر اینکه کووید-19 (Covid-19 ) ممکن است از ایالات متحده باشد. در تاریخ 12 مارس 2020، وی در توییتی گفت که شاید این ارتش ایالات متحده بوده است که ویروس را به ووهان چین آورده است .

یک روز بعد ، وی در توئیتی مقاله ای را از وب سایت گلوبال ریسرچ با عنوان «شواهد دیگری مبنی بر ایجاد ویروس در ایالات متحده» منتشر کرد و از کاربران خواست آن را بخوانند و به اشتراک بگذارند. جالب است بدانید که مقاله آن زمان حذف شد.

سیکل جالبی طراحی شده: عمال پروپاگاندا، برای سیاستمداران محتوا تولید می‌کنند و لابد سیاستمداران هم به دنبال پشتیبانی و جبران محبت هستند! روزنامه چینی گلوبال تایمز نیز همان حرفهای آقای ژائو را منتشر کرد. ادعاهای آقای ژائو همچنین توسط تعدادی از سفارتخانه های چین و کاربران شبکه های اجتماعی در مناطق مختلف جهان مطرح شده است.

چرخه اطلاعات، هنگامی که از دالانهای تاریک و مخوف سیاست و سیاست‌زدگی و جاسوسی و جاسوس‌بازی می‌گذرد، وقتی پادوهای پروپاگاندای دولتی، برای انحراف فکر و ذهن مردم، محتوای دروغ و غیرواقعی تولید می‌کنند، ذره‌بین‌های پژوهشگران باید قوی‌تر شود و نگذارند به نام پژوهش، محتوای دلخواه دولت‌های سرکوبگر نشر و بازنشر شود. مرکز پژوهش برای جهانی‌سازی، به نظر می‌رسد بیشتر یک پاتوق کارگزاران دانشگاهی اردوگاه مارکسیسم، نئومارکسیم، فرانکفورتیسم و روسیه و چین کمونیست است و نه یک مرکز پژوهشی. یک مرکز پژوهشی، کارش تکیه بر اسناد غیرقابل انکار است نه داده‌های از پیش دیکته شده.

چنین است که این مرکز پژوهش قلابی، تبدیل به یکی از هسته‌های بدنام تولید اطلاعات نادرست درباره پدیده‌ها و رخدادهای جهانی شده است. ممکن است کسانی همانند گردانندگان این مرکز و رسانه متعلق به آن فکر کنند؛ اما، بدانند که استناد به محتوای تولید شده توسط این منبع، زیانش بیش از نفع آن است.

گلوبال ریسرچ یک مجموعه وابسته و منشأ اطلاعات دروغ  است با چاشنی فریبکاری. با آگاهی‌دهی، چرخه ناسالم اطلاعات را قطع کنیم.

منابع اصلی:

 

  • Global Research: Center for research on Globalization

https://www.globalresearch.ca/

  • GEC Special Report: August 2020 Pillars of Russia’s Disinformation and Propaganda Ecosystem

https://www.state.gov/wp-content/uploads/2020/08/Pillars-of-Russia%E2%80%99s-Disinformation-and-Propaganda-Ecosystem_08-04-20.pdf

  • Coronavirus: US and China trade conspiracy theories

https://www.bbc.com/news/world-52224331

  • Rationalwiki

https://rationalwiki.org/wiki/Globalresearch

ارتباطات و رسانه, تولید محتوا, فضاي سايبر, نشر الکترونيکي یک نظر

✍️ پایان اجرای طرح « تحلیل و طراحی سامانه ملی مدیریت اطلاعات تحقیقاتی (سمات) برای پیشتیبانی…

ارسال شده توسط محمود بابايي در 30th جولای 2020

■ پایان اجرای طرح « تحلیل و طراحی سامانه ملی مدیریت اطلاعات تحقیقاتی (سمات) برای پیشتیبانی بند‌های «ب»، «پ»، و «ت» ماده ۶۴ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺑﺮﻧﺎمه پنج‌ساله ﺷﺸﻢ ﺗﻮسعه ﺍﻗﺘﺼﺎﺩی، ﺍﺟﺘﻤﺎعی، ﻭ ﻓﺮﻫﻨگی ج. ﺍ. ﺍﻳﺮﺍن و بند «س» ماده ۱۳۲ قانون مالیات‌های مستقیم با رویکرد چابک»

دبیرخانه شورای عالی عتف برخی از وظیفه‌های اجرایی و قانونی شورا را که در مواد ۶۴ و ۱۳۲ قانون تکلیف شده است، با بهره‌برداری از سامانه مشهور به سمات انجام می‌دهد. برای این کار تحلیل نیازمندی‌ها و طراحی سامانه ملی مدیریت اطلاعات تحقیقاتی (سمات) برای پشتیبانی انجام بندهای «ب»، «پ»، و «ت» ماده ۶۴ قانون برنامه ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (برنامه ششم) و ماده یک دستورعمل اجرایی بند «س» ماده ۱۳۲ قانون مالیات‌های مستقیم (موضوع ماده ۳۱ قانون موانع تولید رقابت‌پذیرو ارتقای نظام مالی کشور) انجام می‌شود.

این سامانه برای پاسخگویی به نیازهای شورای‌عالی عتف نیاز به دو بخش سیستم مدیریت فرایندهای کسب‌وکار و سیستم مدیریت مستندات دارد که نیازمندی‌ها و ویژگی‌های آن در زمان انجام طرح روشن خواهد شد.

این سیستم بر پایه دیدگاه بهره‌بردار، بر توسعه سریع آن و با رویکرد چابک، تحلیل و طراحی می‌شود. در این رویکرد گروه طراحی توسعه و بهره‌بردار سامانه در پیوندی پیوسته به درک مشترک از سامانه می‌رسند و در این فرایند، مستندات طراحی را تولید می‌کنند. شناسایی و بررسی نیازهای شورای‌عالی عتف، قوانین و مقررات بالادست این سامانه، طراحی و مدل سازی فرایندهای کاری سیستم، طراحی مفهومی پایگاه داده، طراحی فرم‌های اصلی و ساخت نمونه سامانه از برون‌دادهای کلیدی این طرح است.

کارفرما: پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران ( ایرانداک )
مجری: محمود بابائی
همکار(ان): منصور شیدائی
بهمن ۱۳۹۸
نوع طرح پژوهشی: توسعه‌ای
وضعیت: پایان‌یافته

منبع: ایرانداک

تولید محتوا, نشر الکترونيکي نظر دهید

✍️ این‌روزها و آن‌روزها

ارسال شده توسط محمود بابايي در 29th می 2020

خاطرات محمود بابایی

کتاب این‌روزها و آن‌روزها، دربرگیرنده «یادمانده‌ها»ی من از دوران کودکی تا اکنون است. این نوشته، به گونه‌ای پراکنده، پیش از این به‌گونه دیجیتالی منتشر شده بود. آن نوشته‌های پراکنده، پس از ویرایش و تکمیل و افزودن نوشته‌های نو، اکنون به این شکل در 370  صفحه منتشر می‌شود.

تولید محتوا, نشر الکترونيکي, يادداشتها نظر دهید

✍️ تحلیل رفتار اصلاح پرس و جوی کاربر براساس ویژگی‌های معنایی: تحلیل لاگ کاربران پایگاه اطلاعات گنج (ایرانداک)

ارسال شده توسط محمود بابايي در 3rd سپتامبر 2019

المیرا کریمی، محمود بابایی، ملوک السادات حسینی بهشتی
پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران

چکیده:
هدف: نظام‌های اطلاع‌رسانی را بدون یافتن درکی روشن از مقوله‌هایی چون نیازهای استفاده‌کنندگان، چگونگی جستجوی اطلاعات توسط آنها، و چگونگی ارزیابی اطلاعاتی که دریافت می‌کنند، نمی‌توان به نحو مطلوبی طراحی کرد یا توسعه داد. این پژوهش به منظور بررسی رفتار اطلاع‌یابی کاربران، به تحلیل لاگ کاربران پایگاه اطلاعات گنج( ایرانداک) پرداخته است. آن چه در این پژوهش برای بررسی در نظر گرفته شده است،‌ ویژگی‌های معنایی جستجو و اصلاح جستجو در میان کاربران گنج است.
روش/رویکرد: روش این پژوهش، تحلیل گزارش‌های تراکنش است که یکی از روش‌های تجزیه و تحلیل پایگاه‌های اطلاعاتی به شمار می‌رود. در این پژوهش، لاگ کاربران پایگاه اطلاعات گنج در بازه زمانی سه ماهه ( از اردیبهشت تا مرداد 1395)از نظر ویژگی‌های معنایی تحلیل شد. ابزار این پژوهش سیاهه وارسی بود که ویژگی‌های معنایی را مدنظر قرار داده و به روش مشاهده انجام شد. تعداد کل جستجوهای دریافتی ده میلیون رکورد بود که آنها به جستجوهای حوزه علم اطلاعات ( با محدودسازی با اصطلاحات اصطلاحنامه در این حوزه) محدود شد. تعداد کل جستجوهای حوزه علم اطلاعات 106641 بود که تحلیل بر روی آنها انجام گرفت.
یافته‌های پژوهش: تحلیل معنایی جستجوها، وجود رابطه‌های معنایی را بین جفت‌های اصطلاحات مبتنی بر اصطلاحنامه در جستجوهای کاربر نشان داد. نتایج نشان داد که کاربران برای رسیدن به پاسخ مطلوب خود در پایگاه گنج جستجوهای خود را براساس روابط معنایی اصلاح می‌کنند.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش می‌تواند در بهبود سیستم گنج برای پاسخگویی به کاربر و برای پیشنهاد برای جستجو به کاربر به کار رود. به گونه‌ای که با آگاهی از این مسئله که کاربران اغلب تاکتیک‌های خاصی را در اصلاح پرس‌وجوی خود به کار می‌برند و از روابط معنایی خاصی در آن استفاده می‌کنند می‌توان پیشنهادات مناسبی را به آنها ارائه داد. به طوری که با جستجوی یک مفهوم خاص در موارد مشابه مفهوم دارای رابطه معنایی که اغلب مورد استفاده کاربران قرار می‌گیرد به آنها پیشنهاد شود.

واژه‌های کلیدی: رفتار اطلاعاتی کاربر، مطالعه کاربر، تحلیل لاگ، پایگاه اطلاعات گنج، روابط معنایی، هستی‌شناسی

متن کامل [PDF 475 kb]

اطلاعات و دانش‌شناسی, نشر الکترونيکي نظر دهید

✍️ دانش ایران: مشارکت ایرانیان در دانش جهان سال ۲۰۱۴

ارسال شده توسط محمود بابايي در 31st ژانویه 2018

کتاب «دانش ایران: مشارکت ایرانیان در دانش جهان، سال ۲۰۱۴» در بردارنده اطلاعات ۳۱ هزار و ۴۸۸ رکورد علمی انتشارات ایرانیان منتشر شد. این کتاب با تلاش ریحانه انصافی، دکتر محمود بابایی و دکتر سیروس علیدوستی به نگارش در آمده است

نسخه جدید دانش ایران اطلاعات ۳۱ هزار و ۴۸۸ رکورد علمی انتشارات ایرانیان را از دیدگاه‌های گوناگون و بر پایه نمایه‌نامه‌های استنادی موسسه اطلاعات علمی آمریکا (آی. اس. آی.) برای بازنمایی دانش ایران در جهان در بر دارد.دانش ایران: مشارکت ایرانیان در دانش جهان سال 2014

آنچه در این کتاب سنجش می‌شود وضعیت انتشارات علمی ایران به تفکیک نوع مدرک، زبان، گروه و رشته تحصیلی، نقش دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها، و مراکز آموزش عالی، پژوهشی و فناوری، نقش اعضای هیئت علمی، دانشجویان و دانش‌آموختگان تحصیلات تکمیلی، مراجع و نسبت شمار استناد به انتشارات علمی، مقایسه انتشارات علمی کشورهای منطقه و توسعه‌یافته، سهم ایران و هر یک از کشورهای منطقه و توسعه‌یافته از انتشارات علمی جهان، و مقایسه شاخص‌های پایه و انتشارات علمی شامل جمعیت، GDP، نیروی انسانی و بودجه تحقیق و توسعه است.

گفتنی است، نخستین کتاب دانش ایران، در سال ۱۳۸۱ از سوی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) منتشر شد که انتشارات علمی ایران را در سال ۱۹۹۹ میلادی (۹۶۸ رکورد علمی) در بر داشت و پس از آن دانش ایران برای سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ میلادی نیز منتشر شد.

در سال ۱۳۹۴، دانش ایران در سال ۲۰۱۳ میلادی منتشر شد و نسخه تازه، دانش ایران در سال ۲۰۱۴ میلادی است که اطلاعات ۳۱ هزار و ۴۸۸ رکورد علمی ایران را از دیدگاه‌های گوناگون ارائه می‌کند

این کتاب در شش فصل ضمن طرح مقدمه، انتشارات علمی ایران، مشارکت علمی ایران در جهان، مقایسه شاخص‌های پایه و انتشارات علمی و نقش دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها در انتشارات علمی را بیان کرده و در پایان خلاصه مباحث مطرح شده را  در قالب جدول‌ها و نمودارها مطرح می‌کند.

افزودنی است، این کتاب در ۱۴۰ صفحه و توسط پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران و دبیرخانه شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری به چاپ رسیده است.

 

اطلاعات و دانش‌شناسی, نشر الکترونيکي نظر دهید

✍️ متن کامل سه کتاب نيازسنجي اطلاعات، نشر الکترونيکي، يادگيري الکترونيکي

ارسال شده توسط محمود بابايي در 3rd ژوئن 2015

خبرگزاري ايسنا» سرویس: علمي و فناوري – علم و فناوري ايران

ایرانداک نسخه الکترونیکی کتاب‌های خود را منتشر کرد

پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) برای بهره‌مندی بیشتر جامعه علمی کشور از دستاوردهای علمی و پژوهشی پژوهشگاه، پروژه نشر الکترونیکی کتاب‌های خود را به پایان رساند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دکتر محمود بابایی معاون پژوهش پژوهشگاه و مجری این پروژه با اعلام این خبر گفت: در گام نخست، نزدیک به 200 عنوان کتاب در پایگاه وب ایرانداک به ‌صورت تمام متن و رایگان در قالب‌های «پی. دی‌. اف» و «ایی‌.پاپ» منتشر شده است و تا نیمه نخست اسفند ماه نیز متن کامل همه کتاب‌های این پژوهشگاه تا پایان سال 1392 در قالب این پروژه در دسترس همگان گذاشته خواهند شد.

عضو هیئت علمی ایرانداک تصریح کرد: این مجموعه، نخستین کتاب‌های ایرانداک را از آغاز کار خود سال 1348 تاکنون در بر می‌گیرد که برخی از آنها، تنها جنبه آرشیوی دارند.

وی افزود: بر پایه سیاست نشر الکترونیکی پژوهشگاه، این روند در آینده نیز ادامه خواهد یافت.

بابایی خاطرنشان کرد: در ارائه برونداد‌های این طرح، به دسترسی آسان و سریع به فایل تمام‌ متن کتاب‌ها با توجه به امکانات فنی موجود کاربران ایرانی توجه شده است و برای این منظور، پردازش‌هایی شامل افزودن فراداده، بوک‌ مارک و پیوندهای فرامتنی فهرست مندرجات در فایل‌ها اعمال شدند که این پردازش‌ها آسانی دسترسی و کاربرد کتاب‌ها را در پی داشته است.

وی تاکید کرد: با توجه به امکانات موجود، بیشتر کتاب‌هایی که در دهه گذشته منتشر شده‌اند، با قالب استاندارد «ایی. پاب» نیز در دسترس قرارگرفته است که با توجه به امکانات و نوع نرم‌افزار مشاهده این قالب فایلی، می‌توان از قابلیت‌های آن بهره برد.

کد خبر: 93112815699
سه‌شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۳ – ۱۳:۴۹

_____________________________________

متن کامل سه کتاب نيازسنجي اطلاعات، نشر الکترونيکي، و مقدمه‌اي بر يادگيري الکترونيکي با دو قالب الکترونيکي«پي دي اف» و «يي پاب»  به طور رايگان در دسترس قرار گرفت.

دريافت متن کامل:
مقدمه‌اي بريادگيري الکترونيکي
نيازسنجي اطلاعات
نشر الکترونيکي
اطلاعات و دانش‌شناسی, نشر الکترونيکي, يادداشتها, يادگيري الکترونيکي نظر دهید

✍️ سخنراني مروري بر نشر الکترونيک در جهان

ارسال شده توسط محمود بابايي در 22nd نوامبر 2014

خبرنگار خبرگزاري مهر، محتواي سخنراني من را در پژوهشگاه علوم و فناوري اطلاعات ايران اينگونه منعکس کرده است. البته اگر نظر من را بخواهيد بايد عرض کنم، از خبرنگار چابک و فعال اين خبرگزاري بايد سپاسگزار باشيم، اما اين خبر خيلي سريع و با عجله تنظيم شده و به ويژه تيتر اصلي آن محتواي سخنراني را منعکس نمي‌کند.

■ اين هم اسلايدهاي اين سخنراني (PDF)

_____________________________________________

خبرگزاري مهر . شناسه‌ی خبر: 2426070 تاریخ مخابره: شنبه ۱ آذر ۱۳۹۳ – ۱۲:۵۱
فرهنگ > تازه های نشر جهان
مروری بر وضعیت نشر الکترونیک در جهان؛

سهم 75 درصدی تبلت‌ها در سرانه مطالعه/ فروش آنلاین رمان از مرز 430 میلیون دلار گذشت

بر اساس تازه‌ترین آمارهای جهانی و تا 14 جولای 2014 (23 مهر 1393)، بالغ بر ۴۳۰ میلیون دلار کتاب رمان به صورت آنلاین در جهان به فروش رفته است.

به گزارش خبرنگار مهر، محمود بابایی معاون پژوهش پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات (ایرانداک) صبح امروز شنبه ۱ آذر در یک سخنرانی در تالار سخن این پژوهشگاه که به مناسبت آخرین روز از هفته کتاب امسال که «روز کتاب و فناوری‌های نوین» نام گرفته است، با مروری بر وضعیت نشر الکترونیک در جهان، تلفن‌های هوشمند را ابزارهایی که بیشترین کاربرد را در دسترسی به محتوای متنی و کتاب‌های الکترونیک فراهم کرده اند، عنوان کرد.نشر الکترونیکی

وی گفت: در صورت فراهم شدن بهتر امکان انتقال محتوا با این ابزارها، قطعاً استفاده از تلفن‌های هوشمند بیشتر خواهد شد. در حال حاضر تولید محتوا در سیستم‌های الکترونیکی بسیار برجسته و پررنگ شده است به گونه‌ای که حتی کسانی که خارج از حوزه نشر الکترونیک فعالیت می‌کنند مانند کارشناسان روانشناسی و امور زیبایی‌شناسی و هنری، نکات و ایده‌های جالب و تازه‌ای درباره روانشناسی متن و یا زیبایی شناسی آن ارائه می‌کنند و قطع به یقین این عرصه در آینده‌ای نزدیک دچار تحولات بیشتری هم خواهد شد.

بابایی با اشاره به عرضه سخت افزارهای محتواخوان در یک دهه اخیر و تاثیر آنها بر تحولات نشر الکترونیک در جهان، گفت: از مهمترین این سخت افزارها می‌توان به «نوک» متعلق به شرکت نوبل و «کیندل» متعلق به آمازون اشاره کرد که البته فعالیت «نوک» بعد از مدتی متوقف و در واقع دچار تغییراتی شد. در این حوزه شرکت سونی هم البته در یک اقدام عجولانه، ورود پیدا کرد و سخت افزاری را عرضه کرد که به دلیل مشکلات نرم‌افزاری آن، چندان پرکاربرد نشد.

مدیر گروه پژوهشی جامعه اطلاعاتی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) سپس به ارائه اطلاعاتی از پروژه رو به گسترش کتابخانه جهانی گوگل پرداخت و گفت: گوگل از سال ۲۰۰۲ کتابخانه جهانی خود را با بودجه ۲.۵ میلیون دلاری بنیان گذاشت و عزمش را جزم کرد که از طریق تصویربرداری و اسکن منابع کتابخانه‌های جهان، پروژه عطیم خود را به پیش ببرد. در حال حاضر هم حدود ۱۰ هزار ناشر و نویسنده از ۱۰۰ کشور جهان در پروژه کتابخانه جهانی گوگل مشارکت دارند.

به گفته این پژوهشگر ارشد حوزه فناوری اطلاعات و بر اساس تازه‌ترین آمار مربوط به این پروژه، در سال ۲۰۱۳ تعداد کتاب‌های دیجیتال موجود در کتابخانه جهانی گوگل به ۳۰ میلیون عنوان رسیده که این موجودی از موجودی فروشگاه آمازون هم بیشتر است.

بابایی در عین حال گفت: البته این پروژه با مشکلات حقوقی و در واقع مسئله رعایت شدن یا نشدن کپی رایت هم مواجه بوده اما به جرات می‌توان گفت که امکان جلوگیری از توسعه کتابخانه جهانی گوگل به دلیل محبوبیت و مقبولیت آن دیگر وجود ندارد.

معاون پژوهش پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات (ایرانداک) همچنین به رونق فروشگاه‌های آنلاین کتاب به جهت برطرف کردن نیاز متقاضیان به مراجعه مستقیم به محل جهت خرید کتاب مورد نیازشان اشاره کرد و در عین حال تاکید کرد: البته این نوع رفتار خرید تنها مختص برخی افراد است ضمن اینکه در حال حاضر همه کتاب‌ها را نمی‌توان به صورت آنلاین خریداری کرد.

وی در ادامه با ارائه آماری دیگر به سهم فناوری‌های نوین در مطالعه کتابهای الکترونیک اشاره کرد و یادآور شد: در حال حاضر ۷۵ درصد مطالعه کتاب‌های الکترونیک با استفاده از تبلت‌ها، ۲۳ درصد با استفاده از اسمارت فون‌ها و 2 درصد توسط کنسول‌های گازی که در واقع نوع خاصی از سخت‌افزارها هستند و چندان هم پرکاربرد نشده‌اند، انجام می‌شود.

همچنین بر اساس آماری که این پژوهشگر ایرانی ارائه کرد، سهم ناشران الکترونیک مستقل در فروش آنلاین کتاب‌ها در جهان ۳۱ درصد، سهم ناشران متوسط و کوچک ۲۰ درصد، سهم آمازون  ۶ درصد، سهم ائتلاف ۵ ناشر الکترونیک بزرگ از جمله مشتمل بر پنگوئن و مک میلان ۳۸ درصد و سهم ناشران دیگر و غیره ۵ درصد است.

بابایی سهم ناشران مستقل از فروش ۴۳۰ میلیون دلاری رمان‌های الکترونیک در جهان را تا ۱۴ جولای ۲۰۱۴ نیز  ۶۶ درصد و سهم آمازون را ۷ درصد برآورد کرد.

وی در جمع‌بندی این موضوع، جدی‌ترین تهدید در عرصه نشر الکترونیک را در جهان، مسئله کپی‌رایت عنوان کرد و با طرح این سئوال که نشر الکترونیک به کجا خواهد رفت؟، استفاده از فناوری «علامت دیجیتال» به جای جوهر الکترونیک، افزایش نشر آنلاین محتوا، تولید ای‌بوک، قابلیت دانلود محتوا و کوتاه شدن نوشتارها، فعالیت دوگانه در حوزه نشر، تضمین موفقیت مدل‌هایی مانند آمازون و پایداری الگوی هاروارد و شانس ارتباط با خوانندگان را از تحولات پیش بینی شده برای حوزه نشر الکترونیک در جهان در آینده نزدیک برشمرد.

پيوند به منبع خبر (خبرگزاري مهر)

بازنشر در  روزنامه دنياي اقتصاد

پيوند به گزارش ديگر خبرگزاري ايسنا

نشر الکترونيکي نظر دهید

✍️ اعتماد در فضاي سايبر

ارسال شده توسط محمود بابايي در 19th اکتبر 2013
دكتر محمود بابايي

مقدمه

در انقلاب علمي قرن هفدهم ميلادي، «اعتماد[1]» را مقوله‌اي در تضاد با علوم سودمند مي‌دانستند. علوم عرصه شكاكيت و طرح پرسش بود، نه اعتماد. اين ديدگاه درستي نبود. يافته‌هاي علمي مي‌توانست مبنايي براي اعتماد و پله‌اي براي صعود و رشد علمي باشد. در نظريه‌هاي آماري، اعتماد به شكل عددي و بر اساس محاسبات مورد توجه بود (Shadish, Thomas and Campbell, 2002).

اكنون كه حجم عظيمي از گردش اطلاعات، مبادلات بازرگاني و تعامل‌هاي انساني  در بستر اينترنت انجام مي‌گيرد، اعتماد مي‌تواند يكي از مهم‌ترين دغدغه‌هاي فعاليت در اين فضاي نوين باشد.  اگر در تعامل‌هاي سنتي -چهره به چهره – کنشگران/كاربران با استفاده از شاخص‌ها و رويه‌هاي رايج به اعتماد طرفيني دست مي‌يافتند يا در ميزان اعتماد خود در شبكه روابط اجتماعي از عنصر تجربه، آزمون، کند و کاو بهره مي‌بردند، اجتماع‌هاي آنلاين، با توجه به ويژگي‌هاي خاص خود، راه را بر چنين روش‌هايي بسته‌اند. اعتماد، نه به واسطه شناخت مستقيم و در فرايند ارتباطات و تعامل‌هاي چهره به چهره، بلكه از طريق يك عنصر «واسطه»، و بنا به اقتضائات موقعيت، و فضايي كه كنشگر در آن قرار مي‌گيرد، حاصل مي‌شود. اين عنصر واسط همان سازوكارهاي ارتباطي و فراهم‌كننده امكان تعامل در فضاي سايبر است.

هر چه عموميت و كاربرد اينترنت رشد مي‌يابد، امنيت و حريم خصوصي تراكنش‌هاي آنلاين  اهمیت اعتماد را آشكارتر مي‌سازد. نبودن اعتماد، يكي از بزرگ‌ترين موانع دادوستدهاي آنلاين قلمداد شده است(Seong, 2009:33). با رشد فراگير فناوري اينترنت، زندگي مردم تا حد زيادي با فضاي سايبر گرده خورده است، دوست‌يابي، گپ‌زني آنلاين(چت)، تبادل نظر، مبادله اطلاعات، اشتراک‌گذاري، و دادوستد مالي از جمله فعاليت‌هاي رايج کساني است که کاربر اينترنت شناخته مي‌شوند. نبودن اعتماد براي اين فعاليت‌ها را مي‌توان بزرگ‌ترین تهديد براي فعاليت‌هاي اينترنتي دانست. البته گونه فعاليت‌ها، رابطه مستقيم با ميزان اعتماد مورد انتظار دارد. معمولاً کاربران اينترنت، در تجارت الکترونيکي و دادوستد مالي در اينترنت، دقت و تأمل بيشتري مي‌کنند و اين‌گونه فعاليت‌ها اعتماد سطح بالايي مي‌طلبد. ميزان ريسک در تبادل اطلاعات شخصي و داده‌هاي حساس مانند اطلاعات بانکي نسبت مستقيم با اعتماد دارد(Dong, 2010). در واقع اعتماد در فضاي سايبر زماني الزامي مي‌شود که شرايط، از نظر کاربر مخاطره‌آميز شده و هزينه ريسک کردن بالا مي‌رود.

براي جلب و  نگهداري مشتريان، هم‌چنين براي ايجاد مزيت رقابتي، بازاريابان، با چالش ايجاد و حفظ اعتماد مشتريان روبرو هستند. اين چالش، موجب توجه به مقوله اعتماد آنلاين و اهميت «بيشتر دانستن» درباره آن شده است. خريد و فروش آنلاين بر برخي از محدوديت‌هاي سنتي اعتماد چيره شده است، اما مسايل بسيار و جالب توجهي وجود دارد كه بايد درباره آن‌ها پژوهش انجام گيرد. مفهومي كه تقريباً همه پژوهش‌هاي مربوط به اعتماد وجود دارد، مجموعه‌اي از مقياس‌هاي گرايش است كه مي‌تواند براي اندازه‌گيري اعتماد مورد استفاده قرار گيرد. استانداردي براي مقياس‌ها وجود ندارد، و مطالعات گذشته، از  آيتم‌ها و مقياس‌هاي گوناگوني استفاده كرده‌اند. (Urban, Lorenzon & Amyx, 2009). پژوهشگران تلاش كرده‌اند اعتماد را به عنوان يك رفتار مفهومي كنند؛ مانند آندرسون[2]، ناروس[3]، دويتش[4]، و فاكس[5]. عموماً درباره رفتار اعتمادآميز در حوزه تجارت الكترونيكي، شامل اشتراك‌گذاري اطلاعات شخصي، خريد، يا كار روي اطلاعاتي كه از سوي سايت‌ها ارائه مي‌شود، بحث كرده‌اند(McKnight, et al, 2002).

در شرايط گوناگون، شكل‌گيري روابط در شبكه‌هاي اجتماعي،  مي‌تواند با چالش «اعتماد» روبرو گردد. اين چالش مي‌تواند بر پايه انگاره‌هاي فرهنگي، يا برخاسته از شناخت و تصور کاربران از سازوکارهاي بکار گرفته شد فناوري ارتباطي باشد.

اعتماد، بنيان و نقطه آغاز تبادل اجتماعي و بسترساز تعامل در شبكه‌هاي اجتماعي است. به نظر مي‌رسد، مقوله «اعتماد» همواره با نوعي ريسك‌پذيري دائمي روبرو است. «پالدم» (Paldam, 2000:11) بر اين باور است كه سرمايه اجتماعي، رشته/ حلقه پيوند جوامع به يكديگر است. وي، رويكردهاي نظري در  زمينه سرمايه اجتماعي را به سه دسته تقسيم مي‌كند: اعتماد، همكاري، و شبكه. با تكيه بر اين فرض كليدي كه اعتماد بر سهولت  همكاري داوطلبانه دلالت دارد، وي به دنبال نشان دادن همين رابطه بين اعتماد و شبكه است. از اين رو، «پالدم» نتيجه مي‌گيرد كه تعريف شبكه متناسب با تعريف «همكار-اعتماد» باشد. در نتيجه، اين پیوند خوردگی اجتماعي، يا سرمايه  اجتماعي، مي‌تواند به معناي اعتماد متقابل در گروه تعريف شود. حضور سرمايه اجتماعي، نشان مي‌دهد كه چگونه مردم مي‌توانند به سادگي، و بدون نياز به ايفاي نقش شخص ثالث، با يكديگر دادوستد داشته باشند. به اين ترتيب، وجود سرمايه اجتماعي ممكن است موجب روان‌سازي كنش جمعي و كاهش انگيزه براي سوء استفاده شود.

نتيجه پژوهش‌هاي بين فرهنگي نشان مي‌دهد که اعتماد ممكن است در هر فرهنگي با توجه به مقياس‌هاي خاصي تعريف شود و سطوح گوناگوني داشته باشد (Kiyonari, et al, 2006) و  دچار ناپايداري و دگرگوني شود. بر اين پايه، نظام و كيفيت روابط در شبكه‌هاي اجتماعي را مي‌تواند در يك «دگرگوني مداوم» فرض كنيم كه زير تأثير ميزان و سطوح اعتماد، دچار تلاطم مي‌گردد. افزون بر اين، متغيرِ هنجارهاي اجتماعي نيز بر كيفت ايجاد، شكل‌گيري و استمرار اعتماد در شبكه تأثير داشته‌ باشد. چرا كه در جوامع مختلف، هنجارهاي اجتماعي يك‌نواخت نبوده و يكسان ارزش‌گذاري نشده است. كيفيت‌هاي متفاوت اعتماد می‌تواند در هنجارها و ارزش‌هاي فرهنگي سرچشمه داشته باشد.

اعتماد آنلاين نيازمند پژوهش‌هاي بين‌رشته‌اي است(Rousseau, 1998). پژوهش‌ درباره اعتماد آنلاين، تا كنون به طور جداگانه، در حوزه‌هاي بازاريابي، فناوري اطلاعات، و علوم رايانه‌اي انجام شده است. (جاي پژوهش‌هاي متكي به علوم رفتاري، روانشناسي اجتماعي،  و جامعه‌شناسي خالي است). اعتماد مسئله‌اي جهاني است و بايد تفاوت‌هاي جهاني را در ارزيابي و اندازه‌گيري آن مورد توجه قرار داد.

تأثير وب2 در كنترل كاربران بر محتوا و انتشار و اشتراك‌گذاري، و رابطه آن با اعتماد اهميت دارد. داده‌ها متعلق به كاربران است. زندگي دوم، شبكه‌هاي اجتماعي، وبلاگ‌نويسي، ويكي‌ها، از پديده‌هايي هستند كه در اشاره به اعتماد، بايد به آن‌ها توجه شود. سرعت تغييرات زياد است و فرصت‌هاي بسياري براي مطالعه اعتماد در محيط آنلاين وجود دارد (Urban, Lorenzon & Amyx, 2009). از آنجا که الگوي کسب اعتماد در فضاي سايبر و با استفاده از سازوکارهاي اينترنت، با الگوي فضاي فيزيکي مي‌تواند کاملاً متفاوت باشد، شناخت مؤلفه‌هاي اعتماد در فضاي سايبر اهميت بيشتري مي‌يابد.

دانش موجود پيرامون «اعتماد در فضاي سايبر ايران» اندك است؛ بدان سبب كه پژوهش‌ علمي در اين زمينه بسيار اندك و انگشت‌شمار است. از اين رو، تصوير روشني از وضعيت موجود ميزان اعتماد در شبكه‌هاي اجتماعي در فضاي سايبر [6]ايران  در دسترس نيست. از اين رو نمي‌توانيم هيچ‌گونه برآوردي از ميزان انسجام دروني آن‌ها داشته باشيم. از يك سو، گستره مفهومي اعتماد در فضاي سايبر به ويژه در شبكه‌هاي اجتماعي، و الگوهاي آن مي‌تواند به عنوان يك پرسش پيش رو قرار گيرد، و از سوي ديگر، پاسخ روشني به اين پرسش كه  نقش متغيرهاي محيطي (مانند سازوكارهاي فضاي سايبر)، فرهنگي، اجتماعي، مهارتي و فردي در شكل‌گيري اعتماد در فضاي شبكه‌هاي اجتماعي چيست، وجود ندارد.

متن کامل

ارتباطات و رسانه, تولید محتوا, فضاي سايبر, نشر الکترونيکي نظر دهید

✍️ كاربران اينترنت و نمايندگي جامعه

ارسال شده توسط محمود بابايي در 14th اکتبر 2013
محمود بابايي

پاسخ دادن به اين پرسش كه «آيا كاربران اينترنت، كل جامعه را نمايندگي مي‌كنند يا خير؟» كاري است هم آسان و هم دشوار. آسان بودن آن مي‌تواند مستند به «تعداد كاربران» و «ضريب نفوذ اينترنت» باشد كه تا حد بسيار بالايي در كل كشور گسترش يافته و براي عموم قابل دسترسي است. اما، دشواري پاسخ اين است كه عملاً بخش‌های تحصیل‌کرده جامعه و عمدتاً شهري كاربر اينترنت هستند و به قصد اداره امور شغلي و حرفه‌اي يا نيازهاي زندگي روزانه خود، از اينترنت استفاده مي‌كنند. از اين رو، گمانه‌زني درباره اين كه آنان «كل جامعه» را نمايندگي مي‌كنند، دشوار است.

كاربران اينترنت و نمايندگي جامعه

گام نخست براي ارزيابي اين موضوع در ايران، انجام پيمايشي دقيق است تا نشان دهد «چه درصدي از جامعه به اينترنت دسترسي دارند؟»؛ و اگر دسترسي دارند، «آيا براي امور روزمره زندگي از اينترنت استفاده مي‌كنند؟» پاسخ دو پرسش گفته شده مي‌تواند به يك داوري و ارزيابي كلي رهنمون گردد تا بتوان بر پايه آن، با دقت بيشتري پاسخي درخور به پرسش نخست اين نوشته را داد. ضرورت اين پيمايش از آن جا ناشي مي‌شود كه «ضريب نفوذ اينترنت» به تنهايي نمي‌تواند نشان‌گر «استفاده كاربران» باشد. بخش‌هايي از جامعه به رغم امكان دسترسي به اينترنت، از آن بهره‌برداري نمي‌كنند.

به دليل نبودن آمار كشوري از ايران، به داده‌هاي يك پيمايش* در ايالات متحده امريكا اشاره مي‌كنم كه نشان مي‌دهد: 15% از افراد بالاي 18 سال از اينترنت استفاده نمي‌كنند. اين در حالي است كه حل و فصل امور، و نيز اداره زندگي روزمره در اين كشور، بدون استفاده از اينترنت بسيار دشوارتر از ديگر نقاط جهان است. چرايي استفاده نكردن آنان از اينترنت گوناگون است؛ 34% علاقه‌‌اي به اينترنت ندارند يا نيازي به بهره‌برداري از آن نمي‌بينند؛ 32% بهره‌برداري از اينترنت و درگير شدن با آن را دشوار مي‌دانند و از اين كه از طريق اينترنت به آن‌ها زياني وارد شود نگران هستند؛ 19% گراني هزينه بهره‌برداري از اينترنت؛ و 7% نيز نبودن امكان دسترسي به اينترنت را از علت‌هاي آن بر شمرده‌اند.

به نظر مي‌رسد افزون بر فاصله زياد  «نسبت كاربران اينترنت» به «كل جمعيت»، انتظار مي‌رود داده‌هاي چنين پيمايشي در ايران با جابجايي چشمگير در نسبت‌هاي پژوهش مورد اشاره همراه باشد. از اين رو، در حد يك فرض مي‌توان گفت: جامعه كاربران اینترنت در ايران، كل جامعه را نمايندگي نمي‌كند، بلكه در خوشبينانه‌ترين حالت، نماینده بخش تحصیل‌کرده و شهري ايران هستند. پيمايش‌هاي اينترنتي نيز همواره با چنين چالشي روبرو هستند كه داراي سوگيري جدي هستند و  «امکان تعميم‌پذيري» از پژوهش  سلب مي‌کنند.  به هر روي، به لحاظ تأثير پذيري جامعه از ارتباطات مبتني بر اينترنت، نمي‌توان قاطعانه وجود چنين شكافي را پررنگ جلوه داد. اينترنت، اكنون «غيركاربران» را هم زير تأثير خود گذارده و به گونه‌اي «با واسطه كاربران» ابعاد نفوذ خود را گسترش مي‌دهد. اگر چه بدون تكيه بر پژوهش، نمي‌توان دربارة ميزان تأثيرپذيري «كاربران» و «غيركاربران» سخن راند.

.Z.ickuhr, Kathryn (2013) Who’s not online and why. Pew Research Center*

http://pewinternet.org/Reports/2013/Non-internet-users.aspx (accessed Oct. 11, 2013)

ارتباطات و رسانه, فضاي سايبر, نشر الکترونيکي یک نظر

✍️ گفتگويي درباره پیشینه‌ تولید محتوای دیجیتال

ارسال شده توسط محمود بابايي در 1st می 2013

سايت انجمن علمي مديريت اطلاعات ايران در زمستان سال 1391 گفتگويي با من داشت درباره پيشينه فعاليت‌هايم در زمينه «توليد محتواي ديجيتال» و « نشر الكترونيكي ».

اين گفتگو حاوي نكته علمي و فني ويژه‌ اي نيست، بلكه مروري است بر كليات تلاش‌هايي كه در زمينه هاي گفته شده انجام داده‌ام. نشاني متن كامل مصاحبه در سايت انجمن علمي مديريت اطلاعات ايران … متن کامل مصاحبه

تولید محتوا, نشر الکترونيکي نظر دهید

✍️ درباره توليد محتوا : وبلاگستان فارسي

ارسال شده توسط محمود بابايي در 9th آوریل 2013

وبلاگ‌ها يكي از رايج‌ترين بسترهاي ارتباطي در فضاي سايبر هستند. هم‌چنين، وبلاگ‌ها، از منابع دانش فعاليت‌هاي بشر و حاوي اطلاعات با ارزشي مانند واقعيات، ديدگاه‌ها و تجارب شخصي هستند؛ طي سال‌هاي اخير، وبلاگ‌ها مشهودترين پديده در فضاي سایبر بوده‌اند. ماهيت تعاملي وبلاگستان، منجر به ايجاد الگوي نوين تبادل پيام و ارتباطات بين فردي و گروهي شده است كه كاملاً با الگوي سنتي وب، متفاوت است. مطالعات پيشين نشان مي‌دهد كه مردم با پشتيباني شبكه‌هاي ارتباطي وسيع، از وبلاگ براي حفظ و استحكام روابط بين خود و ديگران استفاده مي‌كنند.توليد محتواي ديجيتال

سادگي و كفايت مهارت‌هاي فني ابتدايي براي استفاده،  از جمله ويژگي‌هاي وبلاگ‌ها است. اين ويژگي، خود موجب گوناگوني بيشتر وبلاگ‌ها از نظر ساختار، امكانات ارتباطي، قالب‌هاي محتوا، ارائه و نمايش محتوا، و دسترسي‌پذيري آن‌ها شده است. سرويس‌دهندگان وبلاگ، بنا به اهداف و خط و مشي تعيين شده خود، الگوهايي از طرح كلي و ساختار وبلاگ را به وبلاگ‌نويس ارائه مي‌كنند. شايد اين طرح و قالب اوليه، براي آغاز وبلاگ‌نويسي كفايت كند، اما امكانات ارتباطي، اشتراك‌گذاري و ارائه محتوا وبلاگ‌ها، مي‌تواند بسيار فراتر از  «طرح اوليه» سرويس‌دهندگان وبلاگ باشد. آنچه كه شبكه وبلاگ‌ها را به عنوان بسترهاي گفتمان، حائز اهميت مي‌سازد، استفاده از امكانات تكامل‌يافته ارتباطي براي تسهيل و ارتقاء سطح تعامل بين كنشگران در فضاي سايبر است.

موجوديت و اثرگذاري وبلاگستان مرهون محتواي آن است. اگرچه اين پديده مي‌تواند چرخشي جدي از فرهنگ شفاهي به سوي فرهنگ نوشتاري و مستند شده باشد، اما داوري در باره ماندگاري و اثربخشي آن زودهنگام است.  تولید محتوا چرخه ارتباط را معني‌دار نمود و بدان مفهوم مي‌بخشد. چرخه ارتباط در وبلاگستان با محوريت محتوا، وابسته به ابزارها و سازوكارهاي فني خاص فضاي سايبر است. از اين رو، مي‌توان چنين برداشت كرد كه در توليد محتوا و معنابخشي آن به ارتباطات فضاي سايبر، افزون بر متغيرهاي انساني، سازوكارهاي وابسته به فناوري‌هاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي نيز اثرگذار هستند.

اگر متغيرهاي دخيل در توليد محتوا را به دو گروه اصلي متغيرهاي انساني و متغیرهای مرتبط با فناوري‌هاي نوين تقسيم كنيم، به نظر مي‌رسد، ضمن حفظ اهميت و جايگاه فناوري‌هاي نوين در توليد محتوا و بسترسازي براي ارائه آن، بايد نقش عوامل انساني را در بروز رفتار مرتبط با توليد محتوا و استمرار آن برجسته‌تر ديد. فرهنگي كه روح علمي و زايش محتوا در آن نهادينه شده است، مستقل از  فناوري‌هاي نوين، توليد محتوا به عنوان يك ارزش در آن يك ارزش تلقي مي‌شود. از اين رو، به نظر مي‌رسد فناوري‌هاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي اين فرهنگ مولد را در نوزايي و توليد كمي محتوا مورد پشتيباني قرار خواهد داد. به هر حال، نمي‌توان نقش فناوري‌هاي نوين را در ايجاد بستر ارائه، زمینه‌سازی، و ترغيب كاربران در توليد محتوا ناديده انگاشت. روح علمي كه در فرايند روابط و كنشگري‌هاي رايج در اجتماعات آنلاين، شبكه‌هاي اجتماعي و وبلاگستان به دست آمده و به عنوان ارزش به كاربران منتقل مي‌شود، مي‌تواند داراي پتانسيل ايجاد تحول در حوزه توليد محتوا باشد.  در  بررسي اين «نقش‌ها» و «ارتباطات» ما در تحليل آنچه در حوزه توليد محتوا در وبلاگستان فارسي مي‌گذرد تواناتر مي‌سازد.

ضرورت توليد اطلاعات، درباره کميت و کيفيت محتواي وبلاگستان فارسي، و شفاف نمودن وضعيت موجود در حوزه توليد محتوا، منجر به اجراي پروژه « توليد محتوا در فضاي سايبر؛ مورد مطالعه: وبلاگستان فارسي» شد كه با پشتيباني صندوق حمايت از پژوهشگران همراه بود.  از دو روش پيمايش و و توليد محتوا براي آزمون فرضيه‌ها و پاسخ به پرسش‌ها استفاده شد. يافته‌هاي پژوهش، از يک سو وجود نوعي رکود در توليد محتوا و رواج کپي‌برداري وسيع از مطالب وبلاگ‌ها و سايت‌ها، و از سوي ديگر، تنوع موضوعي، به ويژه استفاده از قالب‌هاي متنوع رسانه‌اي را نمايان کرد. افزون بر اين، فقر مهارت‌هاي فني و آنچه در علوم ارتباطات بدان «سواد رسانه‌اي» اطلاق شده و  تناسب بين نوع رسانه، قالب محتوا، و مخاطب را مورد توجه قرار مي‌دهد، به شکل چشمگير در جامعه مورد مطالعه پديدار است.

ارتباطات و رسانه, فضاي سايبر, نشر الکترونيکي نظر دهید

✍️ مسئول تولید محتوا کیست؟

ارسال شده توسط محمود بابايي در 26th ژانویه 2013

گفت‌وگو با دبير علمي کانون  رسانه‌هاي ديجيتال جشنواره شكوفا*

«شکوفا» نام جشنواره‌ای است که توسط شهرداری تهران در حال برگزاری است. شکوفا در واقع مخفف سر واژه‌های «شهروند کارآمد و فناوری اطلاعات» است. این جشنواره با هدف ارتقای مهارت‌ها و دانش شهروندان تهرانی در حوزه فناوری اطلاعات به‌منظور استفاده و بهره‌برداری از خدمات شهر الکترونیک کلید خورده است. یکی از بخش‌های این جشنواره رسانه‌های‌دیجیتال است. با دکتر محمود بابایی، استادیار پژوشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران و دبیر جشنواره رسانه‌های دیجیتال شکوفا به گفت‌وگو نشسته‌ایم.تولید محتوا
  • به‌نظر شما دلیل رشد رسانه‌های دیجیتال در سال‌های اخیر چیست؟

رسانه‌های دیجیتال به‌عنوان مولود فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی با توجه به ویژگی‌هایی چون سازوکارهای تولید و انتقال پیام- محتوا، قالب، دامنه نفوذ، بی‌زمانی و بی‌مکانی، مشارکت‌پذیری و قابلیت تعاملی‌بودن، سازوکارهای انتقال پیام، سرعت دسترسی‌پذیری و ابعاد تأثیر، به سهولت از رسانه‌های سنتی قابل تمایز‌ هستند. در رسانه‌های دیجیتال، از فناوری رایانه‌ای برای انتشار، انتقال و ارائه پیام- محتوا استفاده می‌شود. ابررسانه اینترنت، بستر بسیار مناسبی برای رشد رسانه‌های دیجیتال است. گونه‌های مختلف وب‌سایت‌ها و وبلاگ‌ها، زمینه‌های رشد و تکامل فناوری‌های مرتبط با رسانه‌های دیجیتال و انتشار گسترده محتوای دیجیتال را فراهم ساخته‌اند. افزون بر این، قلمروی رسانه‌های دیجیتال تنها محدود به اینترنت نیست بلکه در محیط آفلاین نیز گونه‌های متعدد این رسانه، برای اهداف آموزشی، سرگرمی و اطلاع‌رسانی به شکل گسترده، در قالب فیزیکی انواع لوح فشرده و ابزار ذخیره اطلاعات مورد توجه و استفاده قرار گرفته است. البته تداوم رشد و تکامل فناوری و محتوا در هر دو فضا، به موازات یکدیگر هستند و نمی‌توان آنها را جدا از هم دانست. بر پایه نیاز، امکان تبدیل قالب‌های محتوای رسانه‌ای دیجیتال و استفاده از ابزارهای نرم‌افزاری و سخت‌افزاری وجود دارد؛ مانند تبدیل صوت به متن و بالعکس، به همین دلیل ادعای اینکه در رسانه‌های دیجیتال، الگوهای ارتباط و انتقال پیام، متفاوت از الگوهای رسانه‌های سنتی است، به واقعیت نزدیک است. باید انتظار داشت که این تغییر الگوی ارتباط، رفتار ارتباطی کاربران رسانه‌های دیجیتال را نیز تحت‌تأثیر قرار دهد.

  • کارکردهای چنین رسانه‌هایی که در حال تغییردادن الگوی ارتباطی آدم‌هاست، چیست؟

رسانه‌های دیجیتال دو کارکرد مهم مشارکت‌‌پذیری و شخصی‌سازی دارند. مشارکت‌‌پذیری به‌معنای فراهم‌شدن امکان شرکت کاربران در فرایندهای توسعه فناوری رسانه‌ای و نیز تولید محتوای مرتبط با آن است. در رسانه‌های دیجیتال، هر کاربر می‌تواند در نقش یک مشارکت‌کننده فعال باشد. به‌طور مثال هر فرد از طریق یک وبلاگ یا سایت، اقدام به انتشار محتوای تولید شده متنی، صوتی و ویدئویی خود می‌کند و با نوآوری‌های خود به تکامل فناوری رسانه‌ای کمک می‌کند. وجه بارز این مشارکت، ایجاد امکان تعامل در فضای رسانه و «اجتماعی شدن» آن است. در کارکرد دوم یا قابلیت شخصی‌سازی رسانه‌های دیجیتال، هر کاربر می‌تواند رسانه خاص خود را داشته باشد؛ محتوای مورد نظر خود را با قالب‌های گوناگون دیجیتال تولید و منتشر کند و یا با استفاده از رسانه‌های موجود، محیط و محتوای آن‌را برای کاربردهای مورد نظر خود شخصی‌سازی کند.

  • دلیل فراگیر شدنشان در چه چیزی است؟

نکته کلیدی در بهره‌برداری و موفقیت استفاده از فناوری‌های نوین به مفهوم عام آن و رسانه‌های دیجیتال، به مفهوم خاص، «پذیرش» آن توسط مردم و گروه‌های مرجع جامعه است. خوشبختانه رویکرد گروه‌های مرجع، فرهیختگان و عامه مردم به این پدیده نوین فناوری، هوشمندانه و مثبت بوده است، به همین دلیل با توجه به زیرساخت‌های فراهم‌شده در طول سال‌های طولانی، از دیدگاه فرهنگی نیز با کمترین موانع در توسعه و بهره‌برداری از رسانه‌های دیجیتال روبه‌رو هستیم. فرهیختگان، مراجع تقلید، استادان دانشگاه‌ها، دانشجویان و مراکز و نهادهای علمی و فرهنگی کشور، به شکل‌های گوناگون از این نوع رسانه بهره می‌برند.

  • چالش‌های توسعه این رسانه‌ها چیست؟

شاید در این فرصت کوتاه اشاره به‌وجود یک مشکل اساسی در این زمینه کافی باشد و آن کمبود محتوا و رکود در تولید محتوا برای رسانه‌های دیجیتال است. کوتاهی در تولید محتوا به‌دلیل فعال نبودن کاربران است و آن نیز تابع متغیرهای گوناگونی ازجمله شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. حرکت‌های گاه‌و‌بیگاه نهادها و سازما‌ن‌ها در زمینه تولید محتوا، نمی‌تواند سستی کنونی را در تولید محتوا جبران کند و اساسا این شیوه عمل فاقد راهبرد مشخص است.

  • چه‌کسی مسئول تولید محتواست؟

قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه، در بند «ج»، ماده سه «توسعه تولیدات و فعالیت‌های رسانه‌ای، فرهنگی و هنری دیجیتال و نرم‌افزارهای چندرسانه‌ای و نیز حضور فعال و تأثیرگذار در فضای مجازی» را به‌عنوان یک راهبرد بیان می‌کند و از «پشتیبانی و کمک به مقابله با جنگ نرم در حوزه‌های مختلف با اولویت حضور فزاینده در فضای مجازی و رایانه‌ای (سایبری) با رویکرد بومی» در بند «ه» ماده 195سخن به میان می‌آورد. موفقیت در چنین راهبردهایی با همت و پشتیبانی همه نهادها در این زمینه امکانپذیر است، به همین دلیل بهتر است که نگاه راهبردی به رسانه‌های دیجیتال و تولید محتوا، هم‌تراز با نگاه راهبردی به تولید مواد غذایی باشد، چرا که هرگونه گسست در تولیدات رسانه‌ای با جایگزین‌های غیربومی پر می‌شود و پیامدهایی ناگواری را به‌ویژه در زمینه‌های فرهنگی پدید می‌آورد. علاوه براین دبیرخانه شورای‌عالی اطلاع‌رسانی، در نیمه اول سال 85طرح «ﺗﻮﻟﻴﺪ و ﺳﺎﻣﺎﻧﺪهی محتوای الکترونیکی ایران» موسوم به «ﺗـﺴﻤﺎ» را تصویب کرد که براساس آن، ﻧﻘـشه‌راﻩ در زﻣﻴﻨـه ﺗﻮﻟﻴـﺪ و ﺳـﺎﻣﺎﻧﺪهی محتوا و ﻣـﺴﺌﻮﻟﻴﺖ نهادهای اﺟﺮاﻳـﻲ ترسیم شد.

  • این موارد که اشاره کردید، همه نهادهای دولتی بودند، نقش بخش خصوصی در تولید محتوا و گسترش رسانه‌های دیجیتال چیست؟

در عین حال که باید بر مسئولیت نهادها و سازمان‌های دولتی تأکید کرد، نباید از پتانسیل ملی برای تولید محتوا غافل بود. تولید محتوای مستمر، پشتوانه ملی می‌طلبد و این پشتوانه لزوماً باید به پیکره جامعه متکی باشد. فرهیختگان و اندیشمندان، همه نیروی موجود برای این اقدام ملی نیستند بلکه مرتبط ساختن همه توانایی‌های موجود در بطن جامعه به این اقدام، استمرار و ثمربخش‌بودن آن را تضمین می‌کند. پیامد اتکای صرف به تولید محتوا توسط سازمان‌ها و نهادهای دولتی، نه‌تنها فاقد نگاه راهبردی به مقوله تولید محتوای دیجیتال است بلکه امکانات فضای سایبر برای رونق‌دادن به کسب و کارهای کوچک و کارآفرینی را نادیده می‌گیرد. البته اشاره به این نکات نباید موجب غفلت از مقوله توسعه فناوری رسانه‌های دیجیتال شود چرا که محتوا در بستر فناوری‌های نرم‌افزاری و با تکیه بر زیرساخت‌های سخت‌افزاری جریان‌یافته و به مخاطب منتقل شود.

  • جشنواره شکوفا که شما دبیری بخش رسانه‌های دیجیتال را برعهده دارید، با چه هدفی راه‌اندازی شده است؟

برنامه‌ریزی شهرداری تهران برای برگزاری جشنواره شکوفا (شهروند کارآمد و فناوری اطلاعات)، در بخش رسانه‌های دیجیتال، اگر چه در نگاه اول، حرکتی متکی به امکانات یک سازمان خاص به‌نظر می‌رسد اما با نگاهی به سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ آن که در چارچوب «کانون رسانه‌های دیجیتال» شکل گرفته است می‌توان متوجه شد که رویکردی متکی بر پیکره جامعه شهری تهران- و نه قشر و گروه مشخص- دارد.

این جشنواره با هدف ایجاد پشتوانه ملی برای فعالیت‌های مؤثر در فضای سایبر پایه‌ریزی شده است؛ تلاشی که برای پدیدآوری یک حرکت همگانی و مردمی برای مشارکت در تولید محتوا، توسعه فناوری رسانه‌های دیجیتال و بهره‌برداری از توان نهفته جامعه در حوزه فناوری اطلاعات است. نقطه قوت این حرکت، استمرار فعالیت و نیز نهادینه‌شدن «کانون رسانه‌های دیجیتال» در سطح محلات تهران است. معنای این حرکت، می‌تواند بسترسازی برای مشارکت عمومی در توسعه فناوری، تولید محتوا و بهره‌برداری از رسانه‌های دیجیتال باشد. اگر چه نقطه عزیمت کانون رسانه‌های دیجیتال، حضور در جشنواره شکوفاست اما این کانون، برای پشتیبانی از حرکت مردمی در زمینه استفاده از این نوع رسانه، ماندگار خواهد بود. شاید اشاره‌ای کوتاه به برنامه‌ این کانون، بتواند چشم‌انداز روشن‌تری را فراروی شهروندان قرار دهد. هدف‌های کلان برنامه کانون رسانه‌ای دیجیتال شامل بسترسازی برای تولید و توسعه محتوای همخوان با فرهنگ ایرانی- اسلامی، حمایت از تولید محتوای دیجیتال برای پاسخگویی به نیازهای جامعه، بسترسازی برای دستیابی به هدف‌های برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران، فراهم‌آوری زمینه مشارکت شهروندان در دفاع غیرعامل و گسترش استفاده از رسانه‌های دیجیتال است. البته این جشنواره هدف‌های ویژه‌ای چون ترغیب تولید محتوای بومی با مشارکت شهروندان در سطح محله‌های شهر تهران، برآورد ظرفیت موجود برای تولید محتوا برای رسانه‌های دیجیتال در سطح شهر تهران، فراهم‌آوری فضای رقابت میان شهروندان تهرانی در تولید محتوای دیجیتال، هم‌افزایی میان پدیدآوران محتوا در حوزه رسانه‌های دیجیتال، شناسایی و تشویق استعدادهای برجسته در حوزه رسانه‌های دیجیتال در محله‌های شهر تهران، تشویق شهروندان تهرانی به استفاده از رسانه‌های دیجیتال در زندگی شهری، اشاعه کاربرد رسانه‌های دیجیتال در بهبود زندگی شهری و پیشبرد استفاده از رسانه‌های دیجیتال در فعالیت‌های شهروندان نیز دارد.

  • چه نوع رسانه‌های دیجیتالی در جشنواره شرکت کرده‌اند؟

رسانه‌های دیجیتال از نظر گونه‌شناسی، شامل گونه‌های متنی، تصویری، صوتی و ویدئویی هستند. با توجه به معیارهای علمی و گونه‌های رسانه‌های دیجیتال اشاره‌شده، محورهای برنامه‌نویسی نرم‌افزار، پادکست، «آلبوم‌های تصویری» و طراحی و تجسمی‌سازی‌ داده‌ها (اینفوگرافیک)، ویدئو و پویانمایی (انیمیشن)، آثار/ کلیپ‌های صوتی و کتاب گویا، کتاب و نشریه، چندرسانه‌ای، سایت اینترنتی و پژوهش در زمینه رسانه‌های دیجیتال برای تولید اثر توسط کاربران اعلام شده است. شاید اشاره به این نکته مناسب باشد که در فراخوان کنونی برگزاری مسابقات کانون رسانه‌های دیجیتال، به لحاظ موضوعی محدودیتی درنظر گرفته نشد اما به جز حوزه «برنامه‌نویسی نرم‌افزار» و «پژوهش در زمینه رسانه‌های دیجیتال»، آثاری که به مسائل شهر تهران (خدمات، مشکلات، تاریخ، جغرافیا، فرهنگ، اقتصاد، جوانان، سالمندان، محیط‌زیست، معماری، تفریحات، رفتارهای اجتماعی، سبک‌های زندگی، آثار تاریخی، شخصیت‌های برجسته و… ) پرداخته باشند از امتیاز ویژه برخوردار خواهند شد.

_____________________________

* روزنامه همشهري – هفتم بهمن 1391. ص. 16

ارتباطات و رسانه, نشر الکترونيکي نظر دهید
نوشته‌های پیشین


    نوشته‌های تازه

    • ✍️قلم و نوستالژی نوشتن: آیا هوش مصنوعی تهدیدی برای نویسندگان و هویت نوشتاری است؟
    • ✍️ هوش مصنوعی: بیم و امید
    • ✍️ توهّم همه‌چیزدانی و کفایت اطلاعات
    • ✍️ رسانه‌های اجتماعی و «نوشتن»
    • ✍️ نوستالژی: بازاریابی، تبلیغات و نوستالژی (3)
    • ✍️ نوستالژی: بازنگری مفهوم  و کارکردها (2)
    • ✍️ نوستالژی: بررسی مفهومی و کارکردها (1)
    • ✍️ تحلیلی بر رابطه هویت جنسیتی جوانان با استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی
    • ✍️ مقدمه‌ای بر پروفايل‌هاي شخصي در اينترنت: نگاهي تحليلي به الگو‌ها و نقش ارتباطي
    • ✍️ عوامل تاثیرگذار بر هویت فرهنگی دانشجویان ایرانی عضو شبکه‌های اجتماعی (مطالعه موردی: فیس بوک، تلگرام و اینستاگرام)
    • ✍️ پیش‌درآمدی بر پاندمی کرونا و تغییر الگوهای ارتباط: طرح موضوع
    • ✍️ «پژوهش قلابی» در مقیاس جهانی!
    • ✍️ چشین / کشین … خانه‌ من
    • ✍️ پایان اجرای طرح « تحلیل و طراحی سامانه ملی مدیریت اطلاعات تحقیقاتی (سمات) برای پیشتیبانی…
    • ✍️ این‌روزها و آن‌روزها
    • ✍️ بررسی ویژگی‌های معنایی و هستی‌شناسانه نظام‌های بازیابی اطلاعات مبتنی بر اصطلاحنامه و هستی‌شناسی
    • ✍️ دفاع از رساله دکتری خانم المیرا کریمی
    • ✍️ تحلیل رفتار اصلاح پرس و جوی کاربر براساس ویژگی‌های معنایی: تحلیل لاگ کاربران پایگاه اطلاعات گنج (ایرانداک)
    • ✍️ شناخت انگیزه استفاده دانشجویان از شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک، اینستاگرام و تلگرام
    • ✍️ دانش ایران: مشارکت ایرانیان در دانش جهان سال ۲۰۱۴
    • ✍️ توليد محتوا در فضاي سايبر: وبلاگستان فارسی
    • ✍️ کتابداران، کلیدداران گنج دانش هستند
    • ✍️ آینده‌ «خواندن» امیدوار کننده است
    • ✍️ سازوكارهاي ارتباطي در وبلاگستان فارسي
    • ✍️ محمود بابایی: تکنوکرات مآبانه به یادگیری الکترونیک نگاه کردیم
    • ✍️ هر اقدامی برای آشتی دادن مردم با کتاب قابل تقدیر است
    • ✍️ متن کامل سه کتاب نيازسنجي اطلاعات، نشر الکترونيکي، يادگيري الکترونيکي
    • ✍️ استراتژی مجموعه سازی کتابخانه به استراتژی بازار نشر وابسته است
    • ✍️ اعتماد در شبکه‌ هاي اجتماعي فضاي سايبر
    • ✍️ کتابخانه در رسانه‌ها
    • ✍️ فساد در رسانه ها
    • ✍️ سخنراني مروري بر نشر الکترونيک در جهان
    • ✍️ کاربران اینترنت می‌توانند ساختار گردش اطلاعات را تغییر دهند
    • ✍️ آموزش الکترونیک باید خالی از تعجیل، شیفتگی و بی برنامگی باشد
    • ✍️ ويژگی‌های رسانه‌‌‌های نوين و الگوهای ارتباطی
    • ✍️ نشانه‌ شناسي اعتماد در فضاي سايبر
    • ✍️ همه‌ي عمر دير رسيديم!
    • ✍️ اعتماد در فضاي سايبر
    • ✍️ كاربران اينترنت و نمايندگي جامعه
    • ✍️ حفاظت از خود و ناشناختگي در فضاي سايبر
    • ✍️ نقد کتاب روان‌ شناسی سایبری
    • ✍️ رسانه‌‌ هايی دیجیتال : مشارکت‌ پذيری و فناوری محوری
    • ✍️ نقدي ديگر بر کتاب يادگيري الکترونيکي
    • ✍️ گفتگويي درباره پیشینه‌ تولید محتوای دیجیتال
    • ✍️ به ياد استاد
    • ✍️ درباره توليد محتوا : وبلاگستان فارسي
    • ✍️ مسئول تولید محتوا کیست؟
    • ✍️ نقد و بررسي كتاب « نظريه‌هاي جامعه اطلاعات»
    • ✍️ فضاي سايبر و شبکه‌ هاي اجتماعي: مفهوم و کارکردها
    • ✍️ تأثير سازوکارهاي ارتباطي اينترنت، بر الگوهاي تعامل کنشگران فضاي سايبر ايران
    • ✍️ مهارتهاي مورد نياز براي نشر الكترونيكي
    • ✍️ سخنراني علمي: اعتماد در فضاي سايبر
    • ✍️ کمپین ها؛ نقاط ثقل جامعه اطلاعاتی
    • ■ اهميت داده‌ هاي شبكه‌ هاي اجتماعي
    • ✍️ قدرت پنهان شبکه‌هاي اجتماعي
    • ✍️ دگرگونی‌ های اینترنت: برگشت پذیری رسانه قدیمی در انقلاب رسانه نوین
    • ✍️ آسيب‌ شناسي پذيرش مسئوليت علمي
    • ✍️ فضای سايبر و كنشهای ارتباط‍ی
    • ✍️ رسانه نوين
    • ✍️ درباره نقد کتاب يادگيري الکترونيکي
    • ✍️ برای پاسخ به دو نیاز در نشر الکترونیکی
    • ✍️ درباره فوكسونومي: رده بندي مردمي
    • ✍️ رسانه اجتماعي
    • ✍️ فضاي سايبر ايران و الگوهاي گفتماني آن
    • ✍️ کتاب « یادگیری الکترونیکی »
    • ✍️ درباره کتاب «نشر الکترونیکی»
    • ✍️ انتشار كتاب « يادگيري الكترونيكي »
    • ✍️ فضای سایبر و رفتار سیاسی: انتخابات و اینترنت
    • ✍️ یادگیری الکترونیکی در سازمان
    • ✍️ درباره کتاب نیازسنجی اطلاعات
    • ✍️ شانزدهمين جلسه نقد كتاب نيازسنجي اطلاعات
    • ✍️ دسته بندی جامع نظریه‌های ارتباطات
    • ✍️ مهارتهای نشر الکترونیکی
    • ✍️ سوء تفاهم علمی!
    • ✍️ فضاي سايبر و الگوهاي گفتماني: نقش سازوکارهاي اينترنت در شكل‌گيري الگوهاي تعامل گفتماني فضاي سايبر ايران
    • حفاظت شده: ✍️ تکالیف و پروژه‌های دانشجویان دوره دکتری
    • ✍️ رزومه محمود بابايي
    • ✍️ صفحه ویژه دانشجویان
    • ✍️ اعتماد در فضاي سايبر (متن کامل)
    • ✍️ ساماندهي نشر الكترونيكي

    کتاب‌ها

    اطلاعات بيشتر

    اطلاعات بيشتر

    اطلاعات بيشتر

    کانال تلگرام

    ▌ ایجاد تنوع در دسترسی به محتوا، کاری مفید است. اگر چه برای هر محتوایی باید رسانه ویژه و مناسب آن محتوا را یافت و استفاده کرد. به نظرم رسید که برخی از مطالب این سایت این قابلیت را دارد که از راه رسانه‌ اجتماعی «تلگرام» به مخاطبان عرضه بشود.

    https://t.me/mahmoud_babaie

    © حقوق نشر

     استفاده از مطالب سايت، با ذكر كامل «عنوان»، «نويسنده» و «درج پيوند» آزاد است.
     نقل كامل مطالب يا چاپ آنها منوط به كسب اجازه از نويسنده است.

    ■ رمزینه پاسخ پرشتاب / QR Code


نوشته‌های تازه

  • ✍️قلم و نوستالژی نوشتن: آیا هوش مصنوعی تهدیدی برای نویسندگان و هویت نوشتاری است؟
    25 - 08 - 2025
  • ✍️ هوش مصنوعی: بیم و امید
    28 - 07 - 2025
  • ✍️ توهّم همه‌چیزدانی و کفایت اطلاعات
    06 - 02 - 2025

دیدگاه‌های تازه

اطلاعات

  • ورود
  • پیگیری نوشته ها با RSS
  • پیگیری پاسخ ها با RSS

Translate >>