• صفحه اول
  • English
  • کانال تلگرامی
  • آلبوم عکس
  • اطلاعات تماس
  • تدريس
  • پيشينه علمي

■ توهّم همه‌چیزدانی و کفایت اطلاعات

ارسال شده توسط محمود بابايي در 6th فوریه 2025

دکتر محمود بابائی

توهّم کفایت اطلاعات (The illusion of information adequacy) یا «توهّم دانایی» یک باور نادرست است که شخصی به‌اشتباه فکر می‌کند موضوعی را به‌طور کامل درک می‌کند، درحالی‌که درواقع، فقط بخش محدود و جزئی از آن را می‌داند. این توهّم اغلب منجر به اعتماد بیش‌ازحد در تصمیم‌گیری، کاهش کنجکاوی و عدم تمایل به جستجوی اطلاعات اضافی می‌شود. این توهّم، هم در بعد فردی و هم اجتماعی و سازمانی می‌تواند پیامدهایی داشته باشد.

نمونه‌هایی از توهّم دانایی

ممکن است فردی پس از خواندن چند مقاله، باور کند که موضوعات پیچیده‌ای مانند سیاست یا اقتصاد را درک می‌کند و نظرات کارشناسان را رد می‌کند. یا یک مدیر ممکن است تصور کند که همه‌چیز را در مورد یک پروژه می‌داند، بدون توجه به نظرات اعضای تیم با دانش تخصصی. در دانشگاه یک دانشجو ممکن است درک خود از یک موضوع را بیش‌ازحد ارزیابی کند که منجر به عملکرد ضعیف در امتحانات یا تکالیف شود. دانش‌آموزی که به‌تازگی حرکت‌ها و اصول اولیه بازی شطرنج را آموخته است. چند بازی انجام داده و حرکت مهره‌ها را می‌داند. ادعای او مبنی بر اینکه که شطرنج‌باز بسیار چیره‌دستی است؛ کسی که با یک یا دو سفر به کشورهای همسایه، خود را کارشناس مسائل جهانی و منطقه‌ای می‌داند؛  دانشجوی سال اول پزشکی، مدعی توانایی تشخیص بیماری و درمان می‌شود؛ این‌ها نمونه‌های  آشکار «توهم همه‌چیزدانی» است.

اگر افراد از آموزش و زمینه‌های مناسب یادگیری بهره‌مند نباشند، ممکن است پتانسیل و دانش‌پایه آن‌ها، به شکل گمراه‌کننده‌ای، احساس «همه‌چیزدانی» درباره موضوع موردنظر به او بدهد.

توهم کفایت اطلاعات

توهّم همه‌چیزدانی بدون پیامد نیست

تکیه‌بر یافته‌های جزئی برای اثبات یک موضوع یا تصمیم‌گیری مهم، بسیار پر ریسک است. اگر «توهم همه‌چیزدانی» با قصد فریب دیگران باشد، پیامدهای آن ناگوارتر می‌شود. کسی که با به خاطر سپردن چند کلیدواژه، قصد تظاهر به «دانستن» و تسلط می‌کند، درحالی‌که از تلفظ درست واژه‌ها هم ناتوان است، با فردی که توهم ساده فردی دارد، بسیار متفاوت است. اگر «توهّم همه‌چیزدانی» آمیخته با نگرش ایدئولوژیک باشد و از این رویکرد برای ایجاد اعتماد ذهنی (عمیق‌تر کردن ایمان و باورهای خود) خود استفاده کند، کارآگاهی‌دهی به او و شفاف‌سازی و «توهّم‌زدایی» بسیار دشوارتر می‌شود.

«همه‌چیزدانی» یک وجه فرهنگی هم دارد. اگر، به هر دلیل، جایگاه دانش، علم، فهمیدن، دانستن و شناختن در جامعه رو به افول بگذارد، جایگاه گروه‌های مرجع علمی متزلزل شود یا از میان برود، و ارزش این مقوله دانش و علم، به ابتذال کشیده شود، پدیده «همه‌چیزدانی» بیشتر رواج پیدا می‌کند. به‌ویژه در حوزه علوم انسانی. بی‌ارزش شدن علم و شناخت و دانش، موجب می‌شود یک فرد عامی با فراگرفتن نکات پراکنده درباره یک موضوع، خود را «صاحب‌نظر» بیابد و به خود جسارت اظهارنظر بدهد. این رفتار اجتماعی اگر نهادینه شود، پدیده «همه‌چیزدانی» در آن جامعه، اپیدمی خواهد شد. با نادیده گرفتن جایگاه دانش و آگاهی و علم، مسائل مهم به ابتذال کشیده خواهد شد.

تئوری ناهماهنگی شناختی

نگاه کردن به این موضوع از زاویه دید «تئوری ناهماهنگی شناختی» (Cognitive Dissonance Theory) ممکن است بتواند گوشه‌ای دیگری از ویژگی روان‌شناختی را توجیه کند. اگرچه، با توجه به محدودیت‌های این نظریه،  باید بااحتیاط بدان نگریست. نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر (1957) نشان می‌دهد که ما یک انگیزه درونی داریم تا همه نگرش‌ها و رفتار خود را هماهنگ نگه‌داریم و از ناهماهنگی اجتناب کنیم. این به‌عنوان اصل سازگاری شناختی شناخته می‌شود. هنگامی‌که بین نگرش‌ها یا رفتارها ناهماهنگی وجود دارد، چیزی باید تغییر کند تا ناهماهنگی از بین برود. مثلاً اگر یک دیدگاه یا خبر جدید، باورها و ارزش‌های پیشین فرد را دستخوش چالش کند و ذهن او را مغشوش سازد، فرد به دنبال راهی است که از این آشفتگی رها شود؛  حال، یا با سازگاری و پذیرش تغییر باشد، یا با توجیه و طرد پدیده جدید.

  تئوری ناهماهنگی شناختی نمی‌گوید که این شیوه‌های کاهش ناهماهنگی واقعاً کار می‌کنند، بلکه می‌گوید فقط افرادی که در وضعیت ناهماهنگی شناختی هستند اقداماتی را برای کاهش میزان ناهماهنگی خود انجام می‌دهند. انسان‌ها برای سازگاری روان‌شناختی درونی تلاش می‌کنند تا عملکرد ذهنی در دنیای واقعی. فردی که ناسازگاری درونی را تجربه می‌کند، ازنظر روانی ناراحت می‌شود و انگیزه کاهش ناهماهنگی شناختی را دارد. با اجتناب از شرایط و اطلاعات متناقض که گمان می‌رود  ناهماهنگی شناختی را افزایش می‌دهد.

«سوگیری تائید» (Confirmation Bias). فستینگر، ترفندهای گریز از ناهماهنگی شناختی را این‌گونه توضیح می‌دهد: «به او بگویید که مخالف هستید و او روی می‌گرداند. حقایق یا ارقام را به او نشان دهید و او منابع شما را زیر سؤال می‌برد. به منطق متوسل شوید و او متوجه منظور شما نمی‌شود.»

پروژه بررسی «توهم کفایت اطلاعات»

این پژوهش بررسی کرد که چگونه ما معمولاً در هنگام تصمیم‌گیری نمی‌توانیم شکاف‌های دانش خود را تشخیص دهیم. به‌طور خلاصه، محققان می‌خواستند بدانند چرا بسیاری از ما (به‌اشتباه) تصور می‌کنیم اطلاعات کافی برای تصمیم‌گیری آگاهانه داریم. این مفروضات بر فرآیندهای تصمیم‌گیری ما درزمینه‌های اجتماعی متعدد، از روابط بین فردی گرفته تا بحث‌های سیاستی، تأثیر می‌گذارد. این تیم – متشکل از پژوهشگران دانشگاه‌های جانز هاپکینز، استنفورد و اوهایو – سناریویی را ایجاد کردند که در آن شرکت‌کنندگان را جدا کردند. یک گروه شاهد، که اطلاعات جامعی در مورد یک موضوع معین دریافت کرد. و یک گروه آزمون که فقط نیمی از این اطلاعات را دریافت کردند. علیرغم داشتن اطلاعات کمتر، اعضای گروه آزمون بر این باور بودند که به‌اندازه گروه شاهد اطلاعات دارند. درنتیجه، آن‌ها به همان اندازه در تصمیم‌گیری احساس شایستگی می‌کردند.

داده‌های این پژوهش، چنین نتیجه می‌گیرد که: مردم بر این باورند که اطلاعات کافی برای اتخاذ یک موضع قطعی یا تصمیم‌گیری آگاهانه بدون توقف در نظر گرفتن آنچه ممکن است ندانند، داشته باشند. پیامدهای این سوگیری تازه شناسایی‌شده فراتر از یک گستاخی ساده است. این پدیده، مرزهای مهم «آگاهی، شناخت، و دانش» را با «ناآگاهی، نفهمیدن، و جهل» را در بین عامه مردم، به هم می‌ریزد. اگرچه این مرزبندی، واقعاً از بین نمی‌رود، اما وجود چنین توهمی، می‌تواند پیامدهای اجتماعی دیرپای و زیان‌باری داشته باشد.

توهم کفایت اطلاعات

کاربران رسانه‌های اجتماعی ممکن است این الگو را در رفتار خود تشخیص دهند: با اطمینان به اشتراک‌گذاری یا اظهارنظر در مقالات پس از خواندن تنها سرفصل‌ها یا قطعات، احساس آگاهی کامل علیرغم از دست دادن زمینه حیاتی. کمی شبیه به تلاش برای بازبینی یک فیلم پس از تماشای نیمه اول است، درعین‌حال احساس می‌کنید که واجد شرایط برای دادن امتیاز قطعی به آن هستید.

پژوهشگران پروژه «توهم کفایت اطلاعات» یادآوری می‌کنند که روی خوش نشان دادن به اطلاعات جدید ممکن است در مورد مسائل ایدئولوژیک که عمیقاً ریشه دارند اعمال نشود؛ جایی که افراد ممکن است به اطلاعات جدید اعتماد نداشته باشند یا سعی کنند آن را مطابق با باورهای موجود خود تنظیم کنند. درعین‌حال که بیشتر درگیری‌های بین فردی مربوط به زمینه‌های ایدئولوژیک نیست.

ازاین‌رو، آیا به‌اندازه کافی برای تصمیم‌گیری می‌دانید؟ شاید. اما اگر مخاطرات بالا باشد، پاسخ ممکن است مستلزم نگاهی دقیق‌تر باشد. با زیر سؤال بردن کفایت اطلاعاتی که درک می‌کنیم، متخصصان ممکن است بینش‌هایی را کشف کنند که در غیر این صورت پنهان می‌ماند و منجر به تصمیم‌گیری آگاهانه‌تر و انعطاف‌پذیرتر می‌شود.

نتایج این پژوهش،  بر نقش «واقع‌گرایی ساده لوحانه» تأکید می‌کند، یک سوگیری روانی که در آن افراد اصرار دارند که درک آن‌ها از جهان عینی و معقول است. این سوگیری آن‌ها را وادار می‌کند که تصور کنند هرکسی که مخالف است یا اطلاعات کافی ندارد یا به‌سادگی غیرمنطقی است.

اثبات این فرضیه نشان می‌دهد که چگونه توهم کفایت اطلاعات می‌تواند ناامیدی‌ها را تغذیه کند و سوءتفاهم‌ها را تقویت کند. جالب است که برخی از شرکت‌کنندگان از گروه درمان، حتی پس‌ازاینکه در معرض مجموعۀ استدلال‌ها قرار گرفتند، همچنان به باورهای اصلی خود پایبند بودند. محققان از این نتیجه استنباط کردند که وقتی افراد در موقعیتی قرار می‌گیرند، حتی داده‌های ناقص نیز می‌توانند نظرات آن‌ها را تقویت کنند. درنتیجه، تغییر نظر آن‌ها بعداً با همه داده‌ها بسیار دشوارتر می‌شود.

شکستن توهم تعصبِ شناختی

پژوهشگران اصرار دارند که توهم کفایت اطلاعات به‌عنوان یک مانع حیاتی در فرآیندهای تصمیم‌گیری ظاهر می‌شود. اکثر ما به‌طورمعمول متوجه نمی‌شویم که بدون همه حقایق کار می‌کنیم. این می‌تواند اعتماد‌به‌نفس بیش‌ازحد را تقویت کند. و این سوگیری شناختی که گرفتار واقع‌گرایی ساده لوحانه است، درک دیدگاه یکدیگر را برای ما ناممکن می‌کند؛ وزمینه‌های مشترک برای تفاهم و درک واقعیت، از ما دور می‌شود.

در اکوسیستم اطلاعاتی بی‌پایان امروز – جایی که مردم چندین بار در روز اخبار پراکنده یا با جهت‌گیری مغرضانه دریافت می‌کنند، توهم کفایت اطلاعات می‌تواند به سوءتفاهم‌ها دامن بزند و شکاف‌ها را عمیق‌تر کند. مردم معمولاً در نظرات خود ثابت‌قدم می‌مانند، حتی زمانی که بر پایه‌های معیوب بناشده باشند. آگاهی از چند رخداد پراکنده، ممکن است فرد را دچار این توهّم کند که به همه رخدادها اشراف دارد و به خوبی از عهده جمع‌بندی و تحلیل آنها برمی‌آید!

توهم دانایی کل یک سوگیری شناختی است که در آن افراد دانش یا درک خود از یک موضوع را بیش‌ازحد ارزیابی می‌کنند و معتقدند که بیشتر ازآنچه واقعاً می‌دانند. این پرسش باید بازخوانی و تحلیل کرد که چگونه اندکی تردید یا فروتنی می‌تواند ادارک و درک دیدگاه‌های دیگران را تسهیل کند؟ همچنین باید به این پرسش پرداخت که چرا ما تا این حد مطمئن هستیم که «حق با ماست» حتی وقتی اشتباه می‌کنیم؟ ما گمان می‌کنیم که در بسیاری از موقعیت‌های دنیای واقعی، افراد به‌ندرت مکث می‌کنند تا چنین وانمود کنند که تصویرشان از یک موقعیت چقدر کامل است. این کلیشه‌ها، خودشان منشاء توهّم هستند.

نقش مکانیسم‌های روانی

از مکانیسم‌های روانی (Psychological Mechanisms) که در ایجاد توهم دانایی مطلق نقش دارند می‌توان به اثر دانینگ-کروگر (Dunning-Kruger Effect) اشاره کرد که برپایه آن،  افراد با دانش یا تخصص محدود در یک حوزه اغلب شایستگی خود را بیش‌ازحد ارزیابی می‌کنند؛  به این دلیل رخ می‌دهد که آن‌ها فاقد توانایی فراشناختی برای تشخیص محدودیت‌های خود هستند.

دیگری،  سوگیری تائید است که پیش‌ازاین (تئوری ناهماهنگی شناختی) هم بدان اشاره شد.  افراد تمایل دارند به دنبال اطلاعاتی باشند که باورهای قبلی آن‌ها را تائید کند، و شواهدی را که با نظرات آن‌ها در تضاد است نادیده می‌گیرند و این توهم را تقویت می‌کند که آن‌ها درک کاملی از یک موضوع دارند و خود را در یک موقعیت  برتری توهمی (Illusory Superiority) می‌بینند.

اعتمادبه‌نفس کاذب نیز می‌تواند یک ریشه ایجاد توهم کفایت اطلاعات باشد؛ مردم اغلب توانایی‌ها و دانش خود را برتر از دیگران ارزیابی می‌کنند، حتی زمانی که معیارهای عینی خلاف آن را نشان می‌دهد.توانایی یادآوری اطلاعات و بیان آن‌ها ممکن است افراد را گرفتار این اشتباه کند که درک جامع و شناخت کافی دارند. ممکن است در برخی از فرهنگ‌ها یا گروه‌های اجتماعی، مطلع بودن، آگاه به نظر رسیدن ارزش زیادی داشته و همین امتیاز، ازنظر روان‌شناختی، موجب تشویق افراد به ادعای تخصص و آگاهی کامل شود.

پیامدهای منفی رویکرد توهم دانایی

درآغاز، گفتیم که توهّم همه‌چیز‌دانی بدون پیامد نیست. اعتماد بیش‌ازحد به دانش خود می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های ناقص شود، زیرا افراد ممکن است دیدگاه‌های جایگزین یا اطلاعات اضافی را در نظر نگیرند. کاهش یادگیری پیامد دیگر توهم کفایت اطلاعات است؛ باور اینکه فرد از قبل همه‌چیز را می‌داند می‌تواند کنجکاوی و انگیزه یادگیری چیزهای جدید را از بین ببرد. نیاز به آموزش، پیامد درک عدم‌کفایت اطلاعات و دانش برای تصمیم‌گیری و زندگی است. سیاست‌گذارانی که از توهم دانایی مطلق اجتناب می‌کنند، بهتر می‌توانند با ایجاد تیم‌های مشاوره ، مسائل پیچیده را حل‌وفصل کنند.

در محیط‌های گروهی، افرادی که دانش خود را بیش‌ازحد ارزیابی می‌کنند، ممکن است بر بحث‌ها مسلط شوند، نظرات دیگران را نادیده بگیرند و تنش ایجاد کنند. درزمینه‌هایی مانند پزشکی، مهندسی یا امور مالی، توهم دانایی کل می‌تواند منجر به خطاهای مهم با عواقب جدی شود. نکته منفی دیگر اینکه وقتی دانش آن‌ها به چالش کشیده می‌شود، ممکن است افراد حالت تدافعی پیدا کنند و مانع رشد شخصی و حرفه‌ای شوند.

چگونه توهم دانایی را کاهش دهیم

تقویت «تواضع اطلاعاتی» یا درک این موضوع است که برخی اطلاعات مرتبط ممکن است وجود نداشته باشد. تشویق متخصصان به جستجوی فعال شکاف‌های اطلاعاتی می‌تواند قضاوت را بهبود بخشد و به‌طور بالقوه خطرات را درزمینه‌هایی مانند امنیت سایبری کاهش دهد. در تنظیمات پرمخاطره، صرفاً سؤال در مورد اینکه آیا همه داده‌های حیاتی را در اختیار دارد یا خیر، ممکن است به نتایج بهتری منجر شود.

حرکت روبه‌جلو با فروتنی: پرداختن به این سوگیری ممکن است شامل تشویق افراد به مکث و تأمل در مورد چیزهایی باشد که نمی‌دانند. نویسندگان با درک این موضوع که درک آن‌ها محدود است، استدلال می‌کنند که افراد ممکن است با فروتنی و گشودگی بیشتری نسبت به دیدگاه‌های جایگزین به تصمیم‌گیری نزدیک شوند. این تغییر در طرز فکر می‌تواند باعث ایجاد ارتباط و درک بهتر، چه در روابط شخصی و چه در بحث‌های سیاسی جهانی شود.

هرکسی باید محدودیت‌های دانش خود را بپذیرید و راه را برای یادگیری باز نگه‌دارد؛ کانال‌های دریافت اطلاعات را متنوع کند؛ از دیدگاه‌های گوناگون آگاهی یافته و همواره مفروضات (دانش پیشین) خود را به چالش بکشد و همواره درستی و نادرستی آن‌ها را ارزیابی کند؛ و از موقعیتی که او را گرفتار دگماتیسم می‌کند بگریزد.

باید به‌دقت مراقبت کرد که رفتار و دیدگاه فروتنانه افراطی، موجب از دست دادن «اعتمادبه‌نفس» نشود و از ابتلا به سندرم ایمپاستر (Impostor Syndrome) جلوگیری شود. سندرم ایمپاستر نقطه مقابل توهم دانایی کل است که در آن، افراد باوجود شواهد شایستگی، توانایی‌های خود را دست‌کم می‌گیرند.

منابع:

GAI and LLM Technologies (2024) The Illusion of Knowing Enough: How Assumptions about Information Adequacy Shape Decision-Making: GenAI Conversations. https://complexdiscovery.com/wp-content/uploads/2024/11/Podcast-The-Illusion-of-Information-Adequacy.mp4

ComplexDiscovery OÜ (2024) The Illusion of Knowing Enough: How Assumptions about Information Adequacy Shape Decision-Making. https://complexdiscovery.com/the-illusion-of-knowing-enough-how-assumptions-about-information-adequacy-shape-decision-making

Gehlbach, H., Robinson, C. D., & Fletcher, A. (2024). The illusion of information adequacy. PLOS ONE, 19 (10): e0310216. PLOS One(Public Library of Science; PLoS ) https://journals.plos.org/plosone/article?id=10.1371/journal.pone.0310216 . https://doi.org/10.1371/journal.pone.0310216. 

McLeod, Saul and Guy-Evans, Olivia (2023) October 24, 2023What Is Cognitive Dissonance Theory? In: https://www.simplypsychology.org/cognitive-dissonance.html#Cognitive-Dissonance-Theory (Jan. 4.2025)

توهم-دانستن-همه-چیزدریافت
ارتباطات و رسانه, اطلاعات و دانش‌شناسی, دسته‌بندی نشده, يادداشتها نظر دهید

■ عوامل تاثیرگذار بر هویت فرهنگی دانشجویان ایرانی عضو شبکه‌های اجتماعی (مطالعه موردی: فیس بوک، تلگرام و اینستاگرام)

ارسال شده توسط محمود بابايي در 28th نوامبر 2021

محمود بابائی: نویسنده همکار

چکیده

امروزه شبکه‌های اجتماعی مجازی به مثابه بستری برای انتقال پیام‌های فرهنگی نقش مهمی در شکل‌دهی به فرهنگ دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر هویت فرهنگی دانشجویان ایرانی عضو شبکه‌های اجتماعی مجازی انجام شد. نمونه پژوهش385 نفر از دانشجویان پر مصرف شبکه‌های اجتماعی (فیس‌بوک، اینستاگرام و تلگرام) می‌باشند که به شیوه نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شده‌اند. ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. بر‌اساس یافته‌ها بین متغیرهای مستقل حضور و تعامل‌، نوع شبکه، انگیزه-های استفاده از شبکه و انگیزه‌های انطباق بین فرهنگی دانشجویان با متغیر وابسته هویت فرهنگی رابطه معنی‌داری وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان می‌دهد انگیزه استفاده از شبکه با 71/0 درصد ضریب مسیر بیشترین و نوع شبکه اجتماعی با ضریب مسیر 14/0 کمترین تاثیر را بر هویت فرهنگی دارد؛ بر طبق مدل نهائی برازش شده در مولفه‌های هویت فرهنگی، نظام اجتماعی با 74/0درصد ضریب مسیر نسبت به زبان با 64/0درصد ضریب مسیر بیشترین تاثیر را از متغیرهای مستقل می‌پذیرد. براساس نتایج لازم است پیش از هر گونه اقدام سیاستگذارانه، تصمیم‌سازی و جهت‌گیری‌های آتی در حوزه شبکه‌های اجتماعی از سوی سیاستگذاران و متولیان امر نیازها و انگیزه‌های دانشجویان چه در حوزه استفاده هدفمند از شبکه‌ها و چه در حوزه انطباق بین فرهنگی به رسمیت شناخته شوند.

کلیدواژه‌ها

  • هویت فرهنگی
  • شبکه‌های اجتماعی
  • دانشجویان
  • عوامل تاثیرگذار

■ اطلاعات کامل و متن کامل مقاله

https://nms.atu.ac.ir/article_13497.html

ارتباطات و رسانه, اطلاعات و دانش‌شناسی, فضاي سايبر 2 نظر

■ بررسی ویژگی‌های معنایی و هستی‌شناسانه نظام‌های بازیابی اطلاعات مبتنی بر اصطلاحنامه و هستی‌شناسی

ارسال شده توسط محمود بابايي در 7th اکتبر 2019
المیرا کریمی، محمود بابایی، ملوک السادات حسینی بهشتی
پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)
چکیده:   (۳۰۷۵ مشاهده)

نظام‌های بازیابی اطلاعات برای افزایش نتایج مرتبط بازیابی شده و کسب رضایت کاربران به دنبال تغییر جستجوی مبتنی بر کلیدواژه به جستجوی مبتنی بر مفاهیم هستند. این نظام‌ها  برای  انجام این کار از ابزارهایی استفاده می‌کنند که بتوانند واژگان را به مفاهیم تبدیل کنند. این امر طی سالیان متمادی زمینه تولید ابزارهایی همچون طرح‌های رده‌بندی، سرعنوان‌های موضوعی، واژگان و اصطلاحنامه‌ها را فراهم آورده است. به تازگی نیز هستی‌شناسی‌ها در تکامل این روند به کار گرفته شده‌اند.

این مسئله که نظام‌های بازیابی اطلاعات مطرح در دنیا که مدعی استفاده از هستی‌شناسی و اصطلاحنامه هستند چگونه از ویژگی‌های معنایی این ابزارها در روند بازیابی اطلاعات خود بهره می‌گیرند، مشکل اصلی است که در  این پژوهش به آن پرداخته شده است. در این مقاله 7 نظام بازیابی اطلاعات با توجه به استفاده از این ابزارها انتخاب شدند، ویژگی‌های معنایی نظام‌ها با بررسی متون در قالب سیاهه وارسی محقق ساخته‌ای ارائه شد. این ویژگی‌ها  5 مقوله کلی جستجوی مفهومی، جستجوی مترادف‌ها، پیشنهاد برای جستجو، استفاده از هستی‌شناسی‌ها و نمایش هستند. پژوهشگر با مشاهده ساختاریافته در قالب سیاهه‌، این ویژگی‌ها را  مورد بررسی قرار داد. با وجود این که این نظام‌ها از این ابزارها برای جستجو و بازیابی اطلاعات بهره گرفته‌اند، اما ویژگی‌های معنایی و هستی‌شناسانه مورد انتظار را نشان ندادند. پایگاه اطلاعاتی اریک و کتابخانه ملی استرالیا بیشترین امتیاز (32 و 24) را در معیارهای بررسی شده به دست آوردند و آرشیو ملی استرالیا و موزه بریتانیاکمترین امتیاز (12 و 13) را داشتند.

واژه‌های کلیدی: جستجوی معنایی، ویژگی‌های معنایی بازیابی اطلاعات، نظام‌های بازیابی اطلاعات، جستجوی مفهومی، جستجوی مترادف‌ها، هستی‌شناسی
متن کامل
اطلاعات و دانش‌شناسی نظر دهید

■ دفاع از رساله دکتری خانم المیرا کریمی

ارسال شده توسط محمود بابايي در 25th سپتامبر 2019

خانم المیرا کریمی، دانشجوی دوره دکتری «علم اطلاعات و دانش‌شناسی» ایرانداک، امروز چهارشنبه سوم مهرماه ۱۳۹۸ از رساله خود با عنوان: «طراحی مدل مفهومی بازیابی اطلاعات کاربرمدار مبتنی بر هستی­شناسی  (مورد مطالعه پایگاه پایان­نامه­های پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران) با موفقیت دفاع کرد

راهنمایی این رساله به عهده من و سرکارخانم دکتر بهشتی بود و داوران آن: آقایان دکتر فریبرز خسروی، دکتر فریبرز درودی، و خانم دکتر علایی

برای خانم دکتر المیرا کریمی موفقیت بیشتر در همه عرصه‌های زندگی آرزو می‌کنم

 

اطلاعات و دانش‌شناسی, تدریس, يادداشتها نظر دهید

■ تحلیل رفتار اصلاح پرس و جوی کاربر براساس ویژگی‌های معنایی: تحلیل لاگ کاربران پایگاه اطلاعات گنج (ایرانداک)

ارسال شده توسط محمود بابايي در 3rd سپتامبر 2019

المیرا کریمی، محمود بابایی، ملوک السادات حسینی بهشتی
پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران

چکیده:
هدف: نظام‌های اطلاع‌رسانی را بدون یافتن درکی روشن از مقوله‌هایی چون نیازهای استفاده‌کنندگان، چگونگی جستجوی اطلاعات توسط آنها، و چگونگی ارزیابی اطلاعاتی که دریافت می‌کنند، نمی‌توان به نحو مطلوبی طراحی کرد یا توسعه داد. این پژوهش به منظور بررسی رفتار اطلاع‌یابی کاربران، به تحلیل لاگ کاربران پایگاه اطلاعات گنج( ایرانداک) پرداخته است. آن چه در این پژوهش برای بررسی در نظر گرفته شده است،‌ ویژگی‌های معنایی جستجو و اصلاح جستجو در میان کاربران گنج است.
روش/رویکرد: روش این پژوهش، تحلیل گزارش‌های تراکنش است که یکی از روش‌های تجزیه و تحلیل پایگاه‌های اطلاعاتی به شمار می‌رود. در این پژوهش، لاگ کاربران پایگاه اطلاعات گنج در بازه زمانی سه ماهه ( از اردیبهشت تا مرداد 1395)از نظر ویژگی‌های معنایی تحلیل شد. ابزار این پژوهش سیاهه وارسی بود که ویژگی‌های معنایی را مدنظر قرار داده و به روش مشاهده انجام شد. تعداد کل جستجوهای دریافتی ده میلیون رکورد بود که آنها به جستجوهای حوزه علم اطلاعات ( با محدودسازی با اصطلاحات اصطلاحنامه در این حوزه) محدود شد. تعداد کل جستجوهای حوزه علم اطلاعات 106641 بود که تحلیل بر روی آنها انجام گرفت.
یافته‌های پژوهش: تحلیل معنایی جستجوها، وجود رابطه‌های معنایی را بین جفت‌های اصطلاحات مبتنی بر اصطلاحنامه در جستجوهای کاربر نشان داد. نتایج نشان داد که کاربران برای رسیدن به پاسخ مطلوب خود در پایگاه گنج جستجوهای خود را براساس روابط معنایی اصلاح می‌کنند.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش می‌تواند در بهبود سیستم گنج برای پاسخگویی به کاربر و برای پیشنهاد برای جستجو به کاربر به کار رود. به گونه‌ای که با آگاهی از این مسئله که کاربران اغلب تاکتیک‌های خاصی را در اصلاح پرس‌وجوی خود به کار می‌برند و از روابط معنایی خاصی در آن استفاده می‌کنند می‌توان پیشنهادات مناسبی را به آنها ارائه داد. به طوری که با جستجوی یک مفهوم خاص در موارد مشابه مفهوم دارای رابطه معنایی که اغلب مورد استفاده کاربران قرار می‌گیرد به آنها پیشنهاد شود.

واژه‌های کلیدی: رفتار اطلاعاتی کاربر، مطالعه کاربر، تحلیل لاگ، پایگاه اطلاعات گنج، روابط معنایی، هستی‌شناسی

متن کامل [PDF 475 kb]

اطلاعات و دانش‌شناسی, نشر الکترونيکي نظر دهید

■ شناخت انگیزه استفاده دانشجویان از شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک، اینستاگرام و تلگرام

ارسال شده توسط محمود بابايي در 18th ژانویه 2019

(نویسنده همکار)

مقاله4 ، دوره 52، شماره 2، تابستان 1397، صفحه 79-Social Networks107
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jlib.2019.243678.1272

نویسندگان
معصومه لطیفی؛ نصرت ریاحی نیا؛ یحیی قائدی؛ محمود بابائی

چکیده
هدف: محبوبیت استفاده از شبکه‌های اجتماعی در سراسر جهان رو به افزایش است؛ تمایل کاربران به ویژه قشر دانشجو به عضویت در شبکه‌ها نشان‌ از رضامندی حاصل از آن است که انگیزه آنان را به استفاده تقویت نموده است. متاسفانه در ایران نگاه منفی به تحولات فناوری در عرصه شبکه‌های اجتماعی و بی‌توجهی به انگیزه‌های مخاطبان ما را از شناخت علمی اینگونه انگیزه‌ها دور کرده است. بدین منظور این پژوهش با هدف شناسایی انگیزه‌های استفاده دانشجویان از شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک، اینستاگرام و تلگرام انجام شده است.
روش پژوهش: این پژوهش کاربردی، با روش‏شناسی کیفی و روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی هدایت‌شده انجام شد. نمونه‏ها هدفمند و بر اساس معیار از دانشجویان دانشگاه تهران گزینش شدند. در این پژوهش با 19 دانشجوی پر مصرف شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک، اینستاگرام و تلگرام مصاحبه نیمه ساختار‌یافته انجام شد.
یافته‌ها: نتایج حاصل از تحلیل یافته‏ها نشان از هدفمندی دانشجویان در بهره‌گیری از فضا و ظرفیت‌های شبکه‌ها می‌باشد. بطوری که استفاده از این شبکه‌ها نه به انگیزه جدید بودن و یا مد روز بودن بلکه به انگیزه برآورده شدن نیازهای آنان می‌باشد. بطوریکه سه انگیزه ارتباط و تعامل با دیگران، آزادی بیان و خود اظهاری از نیاز اجتماعی‌، دو انگیزه اطلاع‌یابی و اطلاع رسانی و کنجکاوی از نیاز شناختی و دو انگیزه تفریح و سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت و تنهائی از نیاز عاطفی نشات می‌گیرد.
کلیدواژه‌ها
انگیزه؛ دانشجویان؛ شبکه‌‌های اجتماعی؛ استفاده

متن کامل

ارتباطات و رسانه, اطلاعات و دانش‌شناسی نظر دهید

■ دانش ایران: مشارکت ایرانیان در دانش جهان سال ۲۰۱۴

ارسال شده توسط محمود بابايي در 31st ژانویه 2018

کتاب «دانش ایران: مشارکت ایرانیان در دانش جهان، سال ۲۰۱۴» در بردارنده اطلاعات ۳۱ هزار و ۴۸۸ رکورد علمی انتشارات ایرانیان منتشر شد. این کتاب با تلاش ریحانه انصافی، دکتر محمود بابایی و دکتر سیروس علیدوستی به نگارش در آمده است

نسخه جدید دانش ایران اطلاعات ۳۱ هزار و ۴۸۸ رکورد علمی انتشارات ایرانیان را از دیدگاه‌های گوناگون و بر پایه نمایه‌نامه‌های استنادی موسسه اطلاعات علمی آمریکا (آی. اس. آی.) برای بازنمایی دانش ایران در جهان در بر دارد.دانش ایران: مشارکت ایرانیان در دانش جهان سال 2014

آنچه در این کتاب سنجش می‌شود وضعیت انتشارات علمی ایران به تفکیک نوع مدرک، زبان، گروه و رشته تحصیلی، نقش دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها، و مراکز آموزش عالی، پژوهشی و فناوری، نقش اعضای هیئت علمی، دانشجویان و دانش‌آموختگان تحصیلات تکمیلی، مراجع و نسبت شمار استناد به انتشارات علمی، مقایسه انتشارات علمی کشورهای منطقه و توسعه‌یافته، سهم ایران و هر یک از کشورهای منطقه و توسعه‌یافته از انتشارات علمی جهان، و مقایسه شاخص‌های پایه و انتشارات علمی شامل جمعیت، GDP، نیروی انسانی و بودجه تحقیق و توسعه است.

گفتنی است، نخستین کتاب دانش ایران، در سال ۱۳۸۱ از سوی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) منتشر شد که انتشارات علمی ایران را در سال ۱۹۹۹ میلادی (۹۶۸ رکورد علمی) در بر داشت و پس از آن دانش ایران برای سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ میلادی نیز منتشر شد.

در سال ۱۳۹۴، دانش ایران در سال ۲۰۱۳ میلادی منتشر شد و نسخه تازه، دانش ایران در سال ۲۰۱۴ میلادی است که اطلاعات ۳۱ هزار و ۴۸۸ رکورد علمی ایران را از دیدگاه‌های گوناگون ارائه می‌کند

این کتاب در شش فصل ضمن طرح مقدمه، انتشارات علمی ایران، مشارکت علمی ایران در جهان، مقایسه شاخص‌های پایه و انتشارات علمی و نقش دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها در انتشارات علمی را بیان کرده و در پایان خلاصه مباحث مطرح شده را  در قالب جدول‌ها و نمودارها مطرح می‌کند.

افزودنی است، این کتاب در ۱۴۰ صفحه و توسط پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران و دبیرخانه شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری به چاپ رسیده است.

 

اطلاعات و دانش‌شناسی, نشر الکترونيکي نظر دهید

■ کتابداران، کلیدداران گنج دانش هستند

ارسال شده توسط محمود بابايي در 24th نوامبر 2016

محمود بابایی، استادیار پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران: کتابداران، کلیدداران گنج دانش هستند

دکتر محمود بابایی

نمی‌دانم عبارت «کلیدداران گنج دانش» را در کدام نوشته دیده‌ام، اما برای توصیف حرفه کتابداری، نخستین توصیفی است که به ذهنم می‌آید همین عبارت است.

به گزارش ستاد خبری نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، محمود بابایی ضمن بیان این توصیف گفت: «اساس این توصیف، شاید بر گرفته از کار خزانه‌داران گنج مادی و جواهرات باشد، اما به گمانم  با این تعبیر شاید آسان‌تر بتوان به توصیف حرفه کتابداری پرداخت. حکم‌رانان همواره امین‌ترین، دست‌پاک‌ترین و دقیق‌ترین افراد خود را به سمت خزانه‌داری می‌گماشتند تا سرمایه مملکت از دستبرد نااهلان و سارقان در امان باشد و حساب دخل و خرج، به موقع و درست به آنان گزارش شود. این سنتی است که از دیرباز برای حراست و صیانت از سرمایه‌ مادی جاری بود است. ما، کتابخانه‌ها را محل ذخیره دانش و اندوخته علمی بشر می‌دانیم. جایی که منابع علمی نه به شکل انبار، بلکه با روش و نظام معنی‌داری سازماندهی شده و شیوه دسترسی به آن‌ها نیز از منطق خاصی پیروی می‌کند. کسی که این نظام‌مندی و منطق دسترسی را ایجاد و اجرا می‌کند کتابدار است. اینان، هر دو بر دو گونه از گنج‌های بشری تسلط دارند.»

این استاد حوزه کتابداری با بیان اینکه مدیریت و بهره‌برداری از گنج دانش بشر مقوله ساده‌‌ای نیست، بلکه ماهیتاً کاری پیچیده و تخصصی و به تناسب گونه مخاطبان دارای سطوح گوناگونی است افزود: «گنج و ثروت نهفته در خزانه‌ها می‌تواند موتور محرک فعالیت‌های اقتصادی و عمران و آبادانی و رسیدن به رفاه بشر باشد؛ پیش‌نیاز دست یافتن به چنین هدفی، بهره‌مندی از دانش و توانایی علمی مرتبط و مهارت کاربرد منابع است. سرمایه مادی بدون پیوند با اندیشه پویا و دانش اندوخته در منابع علمی، نه تنها آبادانی و رفاه را به ارمغان نمی‌آور،د بلکه خود منشأ مفاسد بسیار می‌شود.»

استادیار پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران اظهار کرد: «خزانه‌داران گنج یا ثروت مادی بشر برای حفظ و فزونی ثروت خود، باید راه ارتباط و پیوند با کلیدداران گنج دانش بشر را بیابند و در سایه این پشتوانه اطلاعاتی و علمی است که می‌توانند به دارایی‌ خود ببالند. کتابخانه‌‌ها به عنوان میراث و منبع تجربه و دانش بشر، نه تنها پشتوانه کاربرد منابع مالی و انسانی است، بلکه خود ثروت‌زا است و با دسترسی مناسب به آن، تولید ثروت نوین نیز میسر می‌شود. مهم این است که با کمک کلیددار این گنج عظیم که همه بشریت در تولید آن سهیم هستند، بتوان به رگه‌های پنهان و عمیق  این گنج دست یافت.»

محمد بابایی در رابطه با پیوند ندادن این دو گنج، منابع مادی و منابع علمی و اینکه عدم این پیوند زیان‌های بی‌شماری را برای بشر در پی داشته است اظهار داشت: «زمانی مرکانتیلیست‌ها در اروپا، بر این باور بودند که منشا و منبع اصلی ثروت اقتصادی طلا و نقره و جواهرات است. بر همین اساس، گردآوری فلزات قیمتی یکی از ارکان فعالیت‌شان بود. چنین گمان می‌کردند که این دارایی‌ها، در کنار تدابیر دیگر، اقتصادی مولد و رفاهی مطلوب را به دنبال خواهد آورد. آنها نمی‌دانستند که این ثروت اقتصادی، بدون نیرویی به نام دانش علمی، چون آبی راکد است. شکست این مکتب فکری و به تاریخ پیوستن آن، نشان داد که ثروت واقعی، سرمایه‌های فکری و دانش ثروت آفرین است.»

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه اکنون کسی برای راهی که مرکانتیلیست‌ها گشودند اعتباری قائل نیست، گفت: «این تجربه به دانش تبدیل و جزییات این رخداد در منابع علمی ثبت شده است. کتابخانه‌ها نه تنها گنجینه افکار  نوین و ابداعات و ایده‌پردازی است، بلکه از این جهت که تجارب بشر در آن مکتوب شده و یا به شکل دانش در آن ذخیره شده، دارای اهمیت است. رازهای دسترسی به این ثروت، نزد کتابداران است.  کتابداران مهارت‌های علمی خود را بکار می‌گیرند تا دست صاحبان منابع مادی را در دست میراث دانش بشری بگذارند. همین‌قدر که اکنون اطلاعات و منابع اطلاعاتی، به خودی خود، نوعی ثروت -حتی مادی- تلقی می‌شوند، بیانگر ضرورت همگامی و همراهی این دو گنج است.»

بابایی ضمن بیان این نکته که کتابداران فقط نگهبانان گنج دانش بشر نیستند، گفت: «این تعبیر، به تنهایی تعبیری ناقص، سبک و ناپخته از کتابداری است. این رو توصیف من از فعالیت کتابدار، صرفاً تأکید بر میراث‌دار بودن دانش بشری نیست، بلکه کتابداران هم مروج دانش بشری هستند و هم نقش کلید در توسعه و فزونی گنج دانش دارند. کتابداران راه دسترسی به این گنج را هموار کرده و بدین‌سان در تولید ثروت علمی و اقتصادی سهیم می‌شوند. کافی‌ است جویندگان دانش با تکیه بر اخلاق علمی و دوری از نخوت و احساس بی‌نیازی، کتابداران را به عنوان مشاوران علمی در دسترسی به منابع بدانند. این‌ها، عبارت‌هایی حماسی و شاعرانه درباره کتابداران نیست، بلکه شاید ساده‌ترین توصیف از حرفه و مسئولیت کتابدار باشد.»

پیوند به منبع: نهاد کتابخانه های عمومی کشور

پیوند به منبع در دسترس: پورتال اداره کل کتابخانه های استان مرکزی

 

1395/8/24 دوشنبه

اطلاعات و دانش‌شناسی, يادداشتها نظر دهید

■ آینده‌ «خواندن» امیدوار کننده است

ارسال شده توسط محمود بابايي در 22nd سپتامبر 2016

پنجاه و سومین نشست ترویج خواندن با موضوع «آینده‌ خواندن» در حالی برگزار شد که محمود بابایی و علیرضا کرمانی به تحلیل نقش رسانه‌های همگانی بر شیوه‌ مطالعه پرداختند.

به‌گزارش خبرگزاری مهر به نقل از  اداره ‌کل روابط ‌عمومی و امور بین‌الملل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نشست «آینده خواندن» با حضور کارشناسان، کارکنان و مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.خواندن در فضای سایبر

بر اساس این گزارش دوشنبه ۲۹ شهریور کتاب‌خانه مرجع کانون پذیرای مهمانانی بود که به تفصیل با نقش رسانه‌های جمعی و تاثیرات فضای الکترونیکی و سایبری بر مطالعه آشنا شدند.

نخستین سخنران این نشست محمود بابایی دکترای تخصصی علوم ارتباطات و مدرس دانشگاه بود. او با یک پیش درآمد سخنان خود را آغاز کرد: «ارتباطات پدیده‌ای فراگیر است و فن‌آوری اطلاعات واقعیتی است که بر جامعه و پدیده‌های اطراف آن تاثیر می‌گذارد. اما فن‌آوری اطلاعات صرفا ابزار نیست. فن‌آوری فرهنگ است و دانش. در همین حال است که «پستمن» به عنوان یک منتقد جدی معتقد به امپریالیسم فن‌آوری اطلاعات است. در همین راستا در تعریف جامعه اطلاعاتی هم شکاف زیادی دیده می‌شود. عده‌ای می‌گویند این امر ما را به نابودی می‌کشاند و ادامه بهره‌کشی از انسان‌ها است. اما گروه دیگری به آن خوش بین‌اند. پس می‌توان گفت که نمی‌شود به‌طور قطع ادعا کرد که جامعه‌ی جهانی موافق یا مخالف این تغییرات است یا خیر.»

نویسنده‌ی کتاب‌های نشر الکترونیکی و یادگیری الکترونیکی ادامه داد: «گزاره‌ی دومی که باید به آن پرداخت عدم دسترسی فن‌آوری اطلاعات به شگل گسترده و فراگیر است. پیامد این موضوع گسترش ارتباط سیار و محتوای مربوط به این زیرساخت در یک نقطه و فقر نسبی در سوی دیگر است. در چنین شرایطی نوعی ناهماهنگی در رشد ایجاد می‌شود که در جغرافیای یک کشور هم قابل رویت است. این پدیده بر ساختار شهر یا بر خانواده نیز تاثیر دارد. لذا در یک جا کتاب الکترونیکی وجود دارد و در جایی دیگر خیر. پس در این بسترهای جداگانه است که باید اتفاق‌ها سنجیده شود.»

دکتر بابایی پس از این مقدمه سوالی را مطرح کرد: «چرا پدیده خواندن در این عرصه اهمیت دارد؟»

او ادامه داد: «بیایید تصور کنیم که خواندن فعالیتی است برای انتقال دانش بشری و میراث را حفظ می‌کند. اما فضای سایبری چه ارتباطی با این فضا دارد. بگذارید چند تعریف را ارایه کنیم. مفهوم فضای سایبری چیست؟ فضای سایبری متشکل است از زیرساخت‌های سخت افزاری، پلت‌فرم‌های ارتباطی، بسترهای نرم‌افزاری و ساز و کارهای ارتباطی. باید تعاملی بین افراد ایجاد شود و تعاملی بین انسان و سخت‌افزار و نرم‌افزار تا این فضا شکل بگیرد. برآیندش تمام این اتفاقات و تعاملات است که فضای سایبری را شکل می‌دهد.

وی گفت: «ما محتوا را به چند شکل می‌شناسیم: چاپی، الکترونیکی (مثل فایل) و در نهایت محتوای سیال که همان شبکه‌های اینترنتی مانند ویکی‌پدیا هستند. ما نمی‌توانیم نام و ساختاری برای آن‌ها قایل شویم چون امکان تغییر شکل دارند. پس فن‌آوری اطلاعات بر شیوه‌ی نوشتن تاثیر داشته است. امروزه نوشتن صرفاً نوشتن کتاب نیست. در واقع نوشتن خواندن را تکمیل می‌کند. انسان‌ها دارای ایده‌های متفاوت‌اند و برداشت آن‌ها از معانی متفاوت است. پس در بیان و نوشتن متفاوت عمل می‌کنند. در ۳۰۰ سال گذشته برداشت ما از یک چیز خواندنی متفاوت بوده است تا ۲۰ سال اخیر. نتیجه آن‌که شرایط و اقتضای زمانی و مکانی در شیوه‌ی نوشتن و خواندن تاثیر دارد.»

این استاد دانشگاه ادامه داد: «قواعد نوشتاری در فضای سایبر به شدت تغییر کرده است. سبک نوشتار دستخوش تغییر شد (خلاصه‌نویسی و عامیانه‌نویسی) این فضا بی پرده و صریح است. تلفیق نوشتار با نشانه‌های سجاوندی و تصویری مثل بولد کردن و رنگی کردن نیز تاثیر فراوانی بر نوشتار داشته و دارد. ما در نوشتن دیجیتال محدودیتی نداریم. قالب‌بندی صفحه در خواندن‌ آن تاثیر می‌گذارد. پس فضای سایبر این امکان را به همه داده تا دریافت معنا برای آن‌ها کاملاً متفاوت باشد. نوشتن سایبری فضایی مشارکتی را فراهم می‌آورد. افراد در تکمیل اطلاعات می‌توانند دخیل باشند. خبری منتشر می‌شود که می‌توان صوت یا تصویر را به ‌آن افزود و این اتفاق شاید از سوی فردی دور از فضای جغرافیایی رخ دهد. لذا شرایط جدید امکان غنی شدن متن را فراهم آورده و محتوا صرفا متن نیست. در چنین شرایطی باید پذیرفت که شکل ارایه‌ی اطلاعات متفاوت شده و میزان مطالعه را باید در بستری جدید ارزیابی کرد.»

این سخنران در ادامه سخنانش درباره خواندن اجتماعی گفت: «پیش از این نیز خواندن اجتماعی وجود داشته. در قهوه‌خانه‌ها افراد بعد از شنیدن داستان درباره تجربه‌های‌شان یا اما و اگرها صحبت می‌کردند. این روزها شبکه‌هایی درباره‌ی کتاب تشکیل شده و افراد تجربیات خود را به اشتراک می‌گذارند. منابع در این شبکه‌ها به اشتراک گذاشته می‌شوند و تجربه‌ی خواندن اجتماعی با تغییر شکل همچنان مفید واقع می‌شود.»

او با نمایش اسلایدهایی به مربیان و کارشناسان اثبات کرد که معضل مطالعه‌ی کتاب چاپی مساله‌ای فراگیر نیست و همچنان در سراسر دنیا این شیوه از خواندن مرسوم است؛ و گروه‌های متفاوت با نیازهای متفاوت از فضای مجازی یا از مطالعه‌ی غیر حرفه‌ای استفاده می‌کنند: «دانشجویان نیازمند تهیه‌ی مقالاتی هستند لذا در کتابخانه‌ها اطلاعات خود را در فضای اینترنت یا در کتاب‌های الکترونیکی جستجو می‌کنند. آن‌ها ده‌ها کتاب را ورق می‌زنند و تنها چند صفحه‌ی آن را مطالعه می‌کنند؛ ‌ جستجوی عمیق بین آن‌ها مفهوم خود را از دست داده است لذا در بسیاری از موارد آن‌ها در دامنه‌ی آماری قرار می‌گیرند و البته داده‌های مطلوبی به دست نمی‌آید. آنچه آمار جهانی نشان می‌دهد استقبال مردم از کتاب‌های چاپی الکترونیک و در نهایت صوتی است.»

دکتر علیرضا کرمانی سخنان خود را با رد آمارهای متناقض میزان مطالعه در ایران آغاز کرد. او آمارهای ارایه شده توسط نهادهای مختلف را برابر با سرانه‌ی مطالعه در کشورهای توسعه یافته عنوان کرد و آن‌ها را نادرست خواند. او به شکست سیاست‌های کتاب‌خوانی در ایران اشاره داشت: «پاسخ‌هایی به چرایی این امر داده می‌شود. کتاب نمی‌خوانیم چون نیازی به آن احساس نمی‌کنیم. چون از شک کردن در نظریه‌هایمان می‌ترسیم. چون کتاب خواندن سخت است. چون چیزی برایمان جدی نیست. چون به تناقضات خود آگاه نیستیم. اما این جواب‌ها روان‌شناختی است. چیزی که مهم است یک پاسخ جامعه‌شناختی است به این اتفاق است. جامعه شناسی علم بررسی متن و ساختار است و به فرد کاری ندارد. به نظر می‌رسد که پاسخ اصلی یافت نمی‌شود چون تا به حال به بستر اصلی آن توجه نشده است.»

این مدرس جامعه‌شناسی کودک سخنان خود را با بررسی نظریه‌های «پستمن» درباره‌ی کودکی ادامه داد و درباره‌ی عاملیت کودکان در جهان معاصر سخن گفت. در نهایت او به مقایسه‌ تاثیرات تلویزیون بر کمرنگ شدن خواندن اشاره داشت: «پستمن معتقد است کودکان به دلیل عدم توانایی خواندن ناتوان‌اند. از نطر او خواندن توانایی‌ای بزرگسالانه است. کودکان در گذشته فاصله‌ زیادی با بزرگ‌سالی داشتند اما تلویزیون سرآغازی شد برای از بین رفتن تمایز کودکی و بزرگ‌سالی. تلویزیون به افشای اسرار مگوی بزرگسالان پرداخت. آنچه در پرده بود از پرده بیرون افتاد.»

دکتر کرمانی ادامه داد: «تلویزیون سرآغازی شد تا کودکان چندان نادان نباشند. تلویزیون دانایی بچه‌ها را دچار رشد کرد. اما توانایی چه؟ آیا آن را نیز تقویت کرد. این همان نقطه‌ای است که کارشناسان و ‌پژوهش‌گران را به تامل واداشت.»

پس از آن این سخنران به بررسی تاثیر سایر فضاهای الکترونیک و مجازی بر سواد کودکان پرداخت.

این پژوهش‌گر حوزه جامعه‌شناسی کودکی گفت: «آنچه در مورد آینده خواندن می‌توان قلمداد کرد این است که خواندن عملی خواهد بود دیالوگ گونه تا مونولوگ. رسانه‌های جدید بر خلاف تلویزیون که تهدیدی محسوب می‌شد فرصتی برای خواندن‌اند.

با تعاریف جدید، سواد خواندن و سطح مطالعه کودکان بیشتر خواهد شد. مطالب خواندنی از کتاب فراتر خواهد رفت و رسانه‌های دیگری جای آن را خواهند گرفت. ویژگی این رسانه‌ها تعاملی بودن ‌آن‌هاست.»

او ادامه داد: «آینده‌ی خواندن چنین است: با کمرنگ شدن مرزهای بزرگ‌سالی گروه‌های سنی متفاوت به سوی کتاب‌های بزرگ‌سالان خواهند رفت و بسیاری از کتاب‌های بزرگ‌سالان دیگر کتاب‌های خواندنی برای کودکان خواهند شد. از طرفی با جهانی شدن، فضایی به وجود آمده که کودکان زبان مشترکی دارند. در این فضا شیوه‌ی خواندن و دانستن متفاوت خواهد بود چرا که ما قدم به دنیای پسامدرن خواهیم گذاشت.»

زهره نیلی

شناسهٔ خبر: 3775000 – چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۵ – ۱۳:۰۷

http://www.mehrnews.com/news/3775000

ارتباطات و رسانه, اطلاعات و دانش‌شناسی نظر دهید

■ هر اقدامی برای آشتی دادن مردم با کتاب قابل تقدیر است

ارسال شده توسط محمود بابايي در 25th ژوئن 2015
معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران؛
هر اقدامی برای آشتی دادن مردم با کتاب قابل تقدیر است

 

دکتر محمود بابایی، معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران و از صاحب نظران رشته کتابداری، در گفتگو با روابط عمومی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، در خصوص برگزاری سلسله نشست‌های “کتاب‌خوان” (که زین پس به صورت ادواری و با هدف ترویج کتابخوانی از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور برگزار می‌شود) اظهار داشت: به یک اصل کلی باور دارم و آن ارزشمند بودن تجربه‌های شخصی دیگران است. بر پایه این اصل، نقل تجربه‌ها و به اشتراک‌گذاری آنها را بسیار ارزشمند می‌دانم. حال، اگر این تجربه، حاصل مطالعه یک کتاب باشد، جایگاه ویژه‌ای برایم خواهد داشت.

وی ادامه داد: بسیار مشتاق هستم کتاب‌هایی که خوانده‌ و پسندیده‌ام را به دیگران معرفی و با به اشتراک گذاردن بخشی از محتوای اثر، آنان را به خواندن متن کامل کتاب ترغیب کنم؛ در بیشتر موارد این اقدم اثربخش بوده است. البته چگونگی انتقال محتوا و نزدیکی محتوا با ذائقه مخاطب نیز، بسیار مهم و قابل توجه است.

معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران تصریح کرد: به اشتراک گذاردن و انتقال تجربه‌های کتاب‌خوانی به معنای بی‌نیازی دیگران از مطالعه نیست. نقل هر تجربه کتاب‌خوانی باید انگیزه‌ای برای مطالعه کامل آثار باشد. قرار نیست با گزارش تجربه مطالعه، وظیفه کتاب‌خوانی را از دیگران ساقط کنیم.

وی اضافه کرد: نقل تجربه مطالعه کتاب اگر با برنامه باشد، علاوه بر ترغیب مخاطب به خواندن یک اثر خاص، فضای مطالعه و نیاز به دانستن بیشتر را در جامعه می‌آفریند. به عقیده من، این کارکردِ به اشتراک‌گذاری کتاب‌های خوانده ‌شده، از معرفی یک اثر و تشویق دیگران به مطالعه آن بسیار مهم‌تر است.

دکتر محمود بابایی در خاتمه سخنان خود گفت: افزون بر منطق درست و قابل دفاعی که پشتوانه این برنامه است، بر این باورم که اساساً در جامعه ما، که سرانه مطالعه بسیار پایین است، هر اقدامی برای آشتی دادن مردم با کتاب، کتابخانه و ایجاد عطش کتاب‌خوانی قابل ‌تقدیر است و همراهی علاقه‌مندان به فرهنگ و کتاب را الزامی می‌کند.

گفتنی است، نخستین نشست به اشتراک گذاری کتاب‌های خوانده شده با عنوان “کتاب‌خوان”، روز چهارشنبه 27 خرداد ماه ساعت 16 الی 18 در سالن اجتماعات کتابخانه مرکزی تهران (پارک شهر) برگزار خواهد شد.

منبع: نهاد کتابخانه های عمومی کشور

1394/3/26 سه شنبه
ارتباطات و رسانه, اطلاعات و دانش‌شناسی نظر دهید

■ متن کامل سه کتاب نيازسنجي اطلاعات، نشر الکترونيکي، يادگيري الکترونيکي

ارسال شده توسط محمود بابايي در 3rd ژوئن 2015

خبرگزاري ايسنا» سرویس: علمي و فناوري – علم و فناوري ايران

ایرانداک نسخه الکترونیکی کتاب‌های خود را منتشر کرد

پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) برای بهره‌مندی بیشتر جامعه علمی کشور از دستاوردهای علمی و پژوهشی پژوهشگاه، پروژه نشر الکترونیکی کتاب‌های خود را به پایان رساند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دکتر محمود بابایی معاون پژوهش پژوهشگاه و مجری این پروژه با اعلام این خبر گفت: در گام نخست، نزدیک به 200 عنوان کتاب در پایگاه وب ایرانداک به ‌صورت تمام متن و رایگان در قالب‌های «پی. دی‌. اف» و «ایی‌.پاپ» منتشر شده است و تا نیمه نخست اسفند ماه نیز متن کامل همه کتاب‌های این پژوهشگاه تا پایان سال 1392 در قالب این پروژه در دسترس همگان گذاشته خواهند شد.

عضو هیئت علمی ایرانداک تصریح کرد: این مجموعه، نخستین کتاب‌های ایرانداک را از آغاز کار خود سال 1348 تاکنون در بر می‌گیرد که برخی از آنها، تنها جنبه آرشیوی دارند.

وی افزود: بر پایه سیاست نشر الکترونیکی پژوهشگاه، این روند در آینده نیز ادامه خواهد یافت.

بابایی خاطرنشان کرد: در ارائه برونداد‌های این طرح، به دسترسی آسان و سریع به فایل تمام‌ متن کتاب‌ها با توجه به امکانات فنی موجود کاربران ایرانی توجه شده است و برای این منظور، پردازش‌هایی شامل افزودن فراداده، بوک‌ مارک و پیوندهای فرامتنی فهرست مندرجات در فایل‌ها اعمال شدند که این پردازش‌ها آسانی دسترسی و کاربرد کتاب‌ها را در پی داشته است.

وی تاکید کرد: با توجه به امکانات موجود، بیشتر کتاب‌هایی که در دهه گذشته منتشر شده‌اند، با قالب استاندارد «ایی. پاب» نیز در دسترس قرارگرفته است که با توجه به امکانات و نوع نرم‌افزار مشاهده این قالب فایلی، می‌توان از قابلیت‌های آن بهره برد.

کد خبر: 93112815699
سه‌شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۳ – ۱۳:۴۹

_____________________________________

متن کامل سه کتاب نيازسنجي اطلاعات، نشر الکترونيکي، و مقدمه‌اي بر يادگيري الکترونيکي با دو قالب الکترونيکي«پي دي اف» و «يي پاب»  به طور رايگان در دسترس قرار گرفت.

دريافت متن کامل:
مقدمه‌اي بريادگيري الکترونيکي
نيازسنجي اطلاعات
نشر الکترونيکي
اطلاعات و دانش‌شناسی, نشر الکترونيکي, يادداشتها, يادگيري الکترونيکي نظر دهید

■استراتژی مجموعه سازی کتابخانه به استراتژی بازار نشر وابسته است

ارسال شده توسط محمود بابايي در 30th می 2015

 

در حاشیه دومین نشست هم اندیشی (12)؛

استراتژی مجموعه سازی کتابخانه به استراتژی بازار نشر وابسته است

دکتر محمود بابایی، معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران در خصوص فرآیند مجموعه سازی در کتابخانه های عمومی گفت: تعیین ویژگی های مجموعه، بدون نگاه به بازار نشر صحیح نیست.
دکتر محمود بابایی، معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، در گفتگو با روابط عمومی نهاد کتابخانه های عمومی کشور پیرامون مسأله مجموعه سازی در کتابخانه های عمومی اظهار داشت: یکی از نکاتی که در دومین نشست هم اندیشی مغفول ماند و بدان اشاره ای نشد، توجه به این نکته است که استراتژی مجموعه سازی کتابخانه به استراتژی بازار نشر وابسته است. یعنی بازار نشر تعیین می کند که ما چه چیزی را مجموعه سازی کنیم؛ آنچه به عنوان مجموعه وارد کتابخانه می شود، محصول بازار نشر کشور است که گاهی نسبت به آن اطلاع چندانی نداریم.
وی تصریح کرد: تعیین ویژگی های مجموعه، بدون نگاه به بازار نشر صحیح نیست. بازار نشر هم مدل کسب و کاری مخصوص به خود دارد و بر اساس سود و منفعت خود عمل می کند. برای یک ناشر مقرون به صرفه نیست که کتاب صرفا علمی تولید کند. باید ببینیم زمانی که از سویی نشر الکترونیک وارد میدان شده، و از سوی دیگر رفتار ناشران ما بر اساس مدل کسب و کار خودشان است، چه سیاستی را باید در پیش گیریم. آیا می توانیم، همچون سابق، استراتژی مجموعه سازی را با استراتژی بازار نشر همسو و همگرا کنیم!

بابایی ادامه داد:  چرا ناشر برخی از آثار را تولید نمی کند و تنها به نشر کتاب های خاصی می پردازد، چالشی است که باید به دنبال پاسخی برای آن باشیم. خیلی وقت ها اگر بخش دولتی نباشد، برخی کتاب ها هرگز منتشر نخواهند شد.

معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران در ارزیابی دومین نشست هم اندیشی اساتید و مسئولان نهاد، بیان کرد: به عقیده من اینکه نهاد می تواند تمامی اساتید و صاحب نظران رشته علم اطلاعات و دانش شناسی را گرد هم آورد، موفقیت بزرگی است. سرمایه اجتماعی حاصل ارتباطات است؛ و نهاد کتابخانه ها در حال اندوختن سرمایه های بسیار ارزشمندی است.

منبع: نهاد کتابخانه های عمومی کشور

1394/3/4 دوشنبه

اطلاعات و دانش‌شناسی 2 نظر

■ کتابخانه در رسانه‌ها

ارسال شده توسط محمود بابايي در 26th ژانویه 2015

نخستین نشست هم‌اندیشی دبیرکل و مسئولان نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و اساتید علم اطلاعات و دانش‌شناسی، بعد از ظهر یکشنبه (14 دی 1393) در سالن بیستون هتل انقلاب برگزار شد.

در آغاز ورود با احترام کامل خوشامدگویی انجام می‌شد و از میهمان می‌پرسیدند که آیا مایل هستید در نشست، دیدگاه خود را بیان کنید؟ من بی‌درنگ پاسخ دادم خیر! دلیل آن بی‌اطلاعی از محتوای نشست بود و این که قرار است چه موضوع‌هایی مطرح شود.

پس از نشستن در سالن، خبرنگاری تشریف آورد و خودش را معرفی کرد که از «نهاد» است. برای مصاحبه به دیگران استادان ارجاعش دادم که چاره نکرد و با احترام کامل به پرسش‌هایشان پاسخ دادم. البته در میانه نشست متوجه شدم که نکات مهمتری هم بود که باید در مصاحبه گفته می شد که نشد!

استدان سرشناس سخن آغاز کردند و گله و انتقاد و پیشنهاد و به ویژه تشویق مدیرکل جدید جنای مختارپور. سه یا چهار نفری سخن گفتند. مجری نام من را اعلام کرد که سخن خود را آغاز کنم. لحظه‌ای مبهوت ماندم گفتم شاید شباهت اسمی است؛ چون گفته بودم حرفی برای گفتن ندارم. با مکث، نکته‌ای که مایل بودم بیان کنم در قالب سه یا چهار جمله گفتم. آن هم مربوط به « جایگاه کتابخانه در رسانه‌ ها» بود. گفتار طولانی دیگران را خسته می‌کرد. این همه «عرض کنم که» «با سپاس از برگزاری و …» دهها جمله معترضه و بی‌فایده دیگر  می شود حذف کرد. سخن را به ساختار و زیرساخت و… کشاندن با چنین نشست‌هایی سازگار نیست.

گفتم: « در حال حاضر، حضور کتابخانه‌ها در رسانه ملی و مطبوعات بسیار کمرنگ است. پیشنهاد مشخص بنده، رسانه ای کردن کتابخانه‌هاست؛ باید برای حضور رسانه ای کتابخانه‌ها در کشور فکری شود». (متن کامل خبر بر روی سایت نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور)

این پیشنهاد را می‌شود در یک میزگرد با حضور سه یا چهار متخصص به شکل گسترده مورد بحث قرار داد و به خروجی مفیدی دست یافت.

امید است «نهاد» متولی این کار بشود. به سهم خود، حاضرم مشارکت کنم

پایان نوشت!

دکتر نقشینه زمزمه کرد که قهوه‌ای بنوشیم. میهمان ایشان. با این کار، قید شام را میزدیم. دیر شده بود؛ مایل بودم نشست را ترک کنم. و رفتیم برای صرف قهوه… (نامش را یادم نیست) هیهات که دکتر نقشینه دیگر مرا در هتل انقلاب به قهوه دعوت کند؛گمان نکنم بدانید چرا!

 

اطلاعات و دانش‌شناسی یک نظر

■کاربران اینترنت می‌توانند ساختار گردش اطلاعات را تغییر دهند

ارسال شده توسط محمود بابايي در 4th نوامبر 2014

سه شنبه, 13 آبان 1393 ساعت 10:45

محمود بابایی در گفت‌وگو با شفقنا رسانه مطرح کرد

عکس ها: شایان محرابی

شفقنا رسانه- زهرا رستگار: بسیاری از افراد معتقدند می‎توانند اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق فضای مجازی کسب کنند. حتی در بین آنها نظراتی مبنی بر آنکه هر چه بخواهم از اینترنت پیدا خواهم کرد، نیز وجود دارد. اما آیا به راستی گردش اطلاعات در اینترنت آزاد است و هر فردی درباره‌ی هر چه بخواهد، می‎تواند اطلاعاتی کسب کند یا خیر؟ در مقابل این گروه، افرادی هستند که این پیش‌فرض را نادرست می‌دانند و معتقدند گردش اطلاعات در اینترنت و فضای مجازی پیچیده است و دسترسی به همه‌ی اطلاعات ممکن نیست. محمود بابایی، معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم و فناوری و اطلاعات ایران(ایران داک) در گفت‌وگویش باشفقنا رسانه این پیش‌فرض ها را بررسی می‌کند و معتقد است پاسخ این سوال یک دسته‎بندی دارد و تنها با یک آری یا خیر نمی‎توان به چنین سوالی پاسخ داد. آنچه در ادامه می خوانید به بررسی گردش آزاد اطلاعات در فضای سایبر و شبکه‌های اجتماعی می‌پردازد.

آیا جریان اطلاعات در شبکه‎های اجتماعی و فضای سایبر به شکل آزاد وجود دارد؟

پاسخ «آري» يا «خير» نمي‌توان به اين پرسش داد. بيشتر از زاويه‌ی سياسي به اين موضوع پرداخته شده است. يعني کسانی که اطلاعات را تولید می‎کنند و آن را در رسانه‎ها به گردش در می‌‎آورند و منتشر می‎کنند، هدف‌شان تأثير بر ذهن مخاطب و تغيير نگرش اوست. در فضای سایبر که مي‌تواند همه‌ی کارکردهاي رسانه‌اي را داشته باشد، نیز همين فعالیت، مي‌تواند با ساز و کارهاي خاص خود وجود داشته باشد. در اين‌جا شما انتخاب نمي‌کنيد، بلکه به دليل ويژگي‌هاي فضاي سايبر، در معرض اطلاعاتي قرار مي‌گيريد که مورد درخواست و مطلوب شما نيست. اما در جريان تعامل با شبکه، ناخواسته در معرض آن قرار می‌گیرید و چه بسا به واکنش شما هم بينجامد. در چنين وضعي، هنگامي مي‌توان سخن از جريان آزاد اطلاعات به ميان آورد که فرصت‌هاي برابري براي دسترسي، نقد، پذيرش، يا رد اين اطلاعات وجود داشته باشد. واقعيت اين است که جريان پروپاگانداي حاکم بر فضاي سايبر از شيوه‌هاي نوين و پيچيده‌اي بهره‌ مي‌برد که موضوع «داشتن فرصت برابر براي تعامل» به عنوان شاخصي براي «جريان آزاد اطلاعات» دست نيافتني مي‌نمايد. از سوي ديگر، اگر جريان انتشار اطلاعات در فضاي سايبر را در چهارچوب پروپاگاندا تحليل کنيم، اساساً بنا نيست چنين فرصتي براي مخاطب فراهم شود. پروپاگاندا، آمرانه و يک سويه است. اين گونه اطلاعات، همانند گذشته، به شکل مستقيم و زمخت به سمت کاربران فرستاده نمي‌شود، بلکه همان‌گونه که گفتم پيچيده و متفاوت عمل مي‌شود.

فارغ از نگاه سياسي اشاره شده، نکته‌ی ديگر که در همين چهارچوب قابل گفتن است؛ فرصت‌هاي توليد و تبادل اطلاعات در مقياس وسيع و به وسعت همه‌ی جهان است. اين در تاريخ بشر بي‌سابقه است. همه‌ی مردم مي‌توانند مطالبشان را به شکل‌ها و گونه‌هاي متنوع منتشر کنند؛ بازخورد دريافت کنند؛ واکنش ديگران را نسبت به آن بسنجند؛ در توليد محتوا به شکل گروهي مشارکت داشته باشند و سهمي در اطلاعاتي که فضاي سايبر و شبکه‌هاي اجتماعي به گردش در آمده داشته باشند. آري، در کنار اين فرصت، مي‌‌توان به برخي محدوديت‌هاي فني که از آن به «شکاف ديجيتالي» تعبير مي‌شود، اشاره کرد که کفه‌ی اين فرصت را به سود «داراها» سنگين‌تر مي‌کند.

منظور شما این است که نمی‌توان سوال را کلی پرسید، بلکه باید به جزییات گردش اطلاعات در این فضا پرداخت؟ اگر این طور است شما چه توضیحی در این‎باره دارید؟

بله دقیقا همین طور است. من مثالی برای شما می‎آورم. شما براي اين که بازاريابي کنيد، هزينه‌ی کلاني را متحمل مي‌شويد، بايد نيازسنجي کنيد و بازارها و مصرف‌کنندگان هدف را خيلي دقيق شناسايي نماييد. اين اطلاعات براي شما رايگان به دست نيامده است. اطلاعاتي است که آينده‌ی کسب و کار شما را ترسيم مي‌کند. چگونه حاضر مي‌شويد بسته‌ی اطلاعاتي مربوط به بازار کالا يا خدمات خود را به اشتراک با رقبا بگذاريد؟ در حالي که هر جزیي از اين اطلاعات با هزينه‌ی گزاف به دست آمده است. پس به عنوان نمونه، اطلاعات تجاري گران‌قيمت است و با عنوان گردش آزاد اطلاعات نمي‌توان چنين انتظاري را مطرح کرد، درست مانند اطلاعات امنيتي.

درباره‌ی گردش آزاد اطلاعات به موضوع دیگری نیز باید اشاره کنم و آن ساز و کارهای ارتباطات در فضای سایبر است. یعنی در گردش اطلاعات باید به مدیای آن نیز اشاره کنید. مثلا هنگامی که من با شما از طریق ایمیل در ارتباط هستم، آیا این تأثیری همانند تأثیر ویدیو کنفرانس و اسکایپ و سایر مدیاها دارد یا خیر؛ تاثیر آن بیشتر یا کم‎تر است؟ هنگامی که رسانه و ابزار آن متفاوت باشد، عمق ارتباط و میزان تاثیرگذاری ارتباطات نیز متفاوت می‎شود. دست‌يابي کاربران به اطلاعات در فضاي سايبر تا حد زيادي تابع تناسب سازوکار ارتباطي آنان است و نه محدوديت و منع.

آیا اساسا پیش‎فرض اولیه در سوال، اشتباه است؟ يعني نمي‌توان گفت در فضاي سايبر جريان آزاد اطلاعات وجود دارد يا خير؟

پیش‎فرض شما اشتباه نیست، اما از نظر من ملاحظاتی درباره‌ی آن وجود دارد که بخشي از آن را در پاسخ به پرسش قبلي گفتم. به نظر من اطلاعات در جامعه‌ی اطلاعاتی یک کالاست و ارزش اقتصادی دارد. اطلاعات به عنوان کالا شناخته می‎شود، ارزش‎گذاری و مبادله می‎شود. وقتی چیزی ارزش اقتصادی دارد، برای به دست آوردن آن باید پول پرداخت کنید. پس اطلاعات، کالایی دارای ارزش اقتصادي است. اگر قصد دارید بدانید که در فلان نقطه‌ی دنیا چه نیازی وجود دارد که شما بتوانید کالایی متناسب با نیاز آنها تولید کنید، اول از شما پول خواهند خواست و سپس اطلاعات را ارایه خواهند داد.

از اين رو، هنگامی که از جریان آزاد اطلاعات سخن می‎گویید؛ نمی‎توانید افرادی را نادیده بگیرید که سرمایه‌هایشان اطلاعات است. «ایران‎داک» اطلاعات پایان‌نامه‎های کشور را از دانشگاه‌ها دريافت مي‌کند. اين که اطلاعات اوليه که گران‌سنگ است به جاي خود؛ در مراحل پس از فراهم‎آوری، با صرف هزينه‌ی سنگين، سازماندهی و پردازش شده و بر روي وب‌ سايت پژوهشگاه ايران‌داک منتشر مي‌شود يا با مراجعه‌ی حضوري يا شيوه‌هاي ديگر درخواست، در اختيار کاربران قرار مي‌گيرد. اين پايان‌نامه‌ها از مرحله‌ی توليد محتوا در دانشگاه هزينه داشته است تا به ذخيره و انتشار آن در پايگاه اطلاعات پايان‌نامه‌ها برسد. ضمن اين که ما براي انتشار اين اطلاعات با دانشگاه‌ها تفاهم‌نامه امضا مي‌کنيم. بخش از سرمايه‌ی ما همين اطلاعات است. يعني انتظار رايگان بودن اين اطلاعات، بدون تامين منابع هزينه، منطقي نيست.

نکته‌ی پاياني اين که فضاي سايبر، جايي نيست که همه چيز رايگان باشد. بايد بين «جريان آزاد اطلاعات» و «جريان رايگان اطلاعات» فرق گذاشت. گردش آزاد اطلاعات، يعني به دلايلي که فاقد وجاهت است، فرصت نشر اطلاعات را از ديگران سلب نکنيم. جريان آزاد اطلاعات، هيچ‌گاه هم معني جريان رايگان اطلاعات نيست. علت آن را عرض کردم.

پس جریان آزاد اطلاعات به این معنی است که اگر شما هزینه‌ی یک بخش از اطلاعات را پرداختید؛ راه شما را به شکل دیگری نبندند. پاسخ به سوال پیش فرض‎های شما یک بلی و خیر یا مثبت و منفی نیست. یک توضیح کلی است و مانند این است که بگویید که آیا موجودی به نام پرنده خوب است یا خیر. این سوال پاسخی مثبت و منفی ندارد.

بنابراین شما معتقدید که گردش اطلاعات در دنیا با جنبه‌ی اقتصادی آن پيوند دارد؟

به نظر من وجه اقتصادی یکی از این ملاحظات است. وقتي از موانع گردش آزاد اطلاعات سخن به ميان مي‌آيد، انگشت اتهام به سوي دولت‌ها نشانه مي‌رود. اگر چه جريان آزاد اطلاعات مي‌تواند برخي تهديدها را متوجه دولتها کند اما نمي‌توان از نقش اين پديده در شفاف‌سازي، نظارت همگاني، جلوگيري از فساد و مشارکت مردمي غفلت کرد. در عين حال، می‎توانم به چند ملاحظه‌ی دیگر نیز اشاره کنیم. وجه سیاسی، اقتصادی، امنیتی، مصلحت‎جویانه و حفظ مزیت رقابتی از دیگر ملاحظات آن است. یک سری اطلاعات رایگان وجود دارد. الزاما اطلاعات رایگان اطلاعات بی‎ارزشی نیستند. یک‎سری اطلاعات به دلیل اقتصادی آزاد نیستند. به اطلاعاتی که قیمت برای آن پیش بینی نشده است، اطلاعات آزاد می‎گوییم. برخي از اقلام اطلاعاتي نيز هنگامی که هزینه‌ی اطلاعات را پرداخت کردید، برای شما قابل دسترسی است. سطح دیگری از تقسیم‎بندی اطلاعات، امنیتی است که مربوط به امنیت فرد، حریم خصوصی سازمان‎های مختلف دولتی و شرکت‎ها، اسناد مربوط به امنیت جهانی؛ مانند تروریسم و ویروس‎هایی که منتشر می‎شود، اطلاعاتی درباره‌ی جنگ منطقه‏ای و اطلاعات مربوط به امنیت ملی است. این اطلاعات آزاد نیست و قرار هم نیست که آزاد باشد.

اگر اطلاعاتی مربوط به امنیت ملی است؛ قرار نیست بدانیم چه سلاحی را صادر یا چه سلاحی وارد می‎کنيم. آشکار است هیچ کشوري در دنیا وجود ندارد که این اطلاعات را برای شهروندان خود منتشر کند، چه برسد به ايجاد دسترسي به آن، در فضاي سايبر!

نوع دیگری از اطلاعات به شکل مصلحت‎جویانه و براي حفاظت از کاربر، از گردونه‌ی گردش اطلاعاتی ما حذف می‎شود. به فرض شما خواهر بزرگ خانواده هستید و تصور می‎کنید، خواهر کوچکتر شما نبايد صحنه‌ی اعدام یک فرد با طناب‎دار، صحنه‌هاي دلخراش تصادف، خشونت، برهنگي و مانند آن‌ها را ببیند. اين شگرد، نه امروز و براي فضاي وب، بلکه در رسانه‌هاي سنتي هم به کار گرفته شده و مي‌شود. مانند رتبه‌بندي سني فيلم‌ها، کتاب‌ها و برنامه‌هاي تلويزيوني.

یکی دیگر اطلاعاتی است که حفاظت از آن‌ها براي سازمان يا حفظ مزيت رقابتي سازمان ضروري است. حوزه‌ی شغلی و کسب و کار باز می‎گردد. اطلاعات مربوط به موقعيت کاري سازمان و شگردهاي آن، بسيار با ارزش هستند که تا کهنه يا افشا نشده‌اند، هيچ گاه منتشر نمي‌شوند. شما به عنوان يک سازمان يا شرکت، از فرصت و ویژگی خاصی که برخوردار هستید و رقبا آن را ندارند، چشم‌پوشي نمي‌کنيد.

اگر سوال اول را درباره‌ی شبکه‎های اجتماعی مطرح کنیم، باز هم به همین پاسخ می‌رسیم؟

در کليت آن شايد نتوان پاسخي متفاوت يافت. الگوي جريان آزاد اطلاعات مي‌تواند متفاوت باشد. چون نظريه‌پردازي در اين زمينه از خاستگاه‌هاي فکري گوناگوني بوده است. يونسکو به عنوان سازمان جهاني، فعاليت چشمگيري در اين زمينه داشته است.

شبکه‎های اجتماعی به شکل موضوعی، تخصصي و عمومي هستند. اين شبکه‎ها بر محور پروفایل‎های افراد بنا می‎شوند. در گروه‎های مباحثه و وبلاگستان نقش پروفايل‌ها کم‌رنگ‎تر است. در شبکه‎های اجتماعی مانند فیس‎بوک و کلوب و مانند آن‌ها از ويژگي‌هايي مانند سن، جنس، تحصیلات و علايق و غيره از شما پرسیده می‎شود. وقتی در یک جمعی علایق شما به طور کامل مطرح می‎شود؛ آن هنگام شما مرتبط با افرادی خواهید شد که آنها نیز چنین علایقی دارند. یعنی شما در شبکه برای افراد شناخته شده هستید. وقتی شما پروفایل خود را کامل بسازید؛ امکان اين که همشهریان، همکلاسي‌ها، همفکران، و ساير افراد را بيابيد، فراهم مي‌شود. می‎توانید با افرادی که علایق مشترک دارند نیز ارتباط برقرار کنید و با آنان تبادل اطلاعات داشته باشيد. منطق گردش اطلاعات در اين شبکه‌ها اين چنين است. اما همواره خطوط قرمزي ترسيم مي‌شوند که براي کاربران دردسر ساز است و جريان آزاد اطلاعات را مختل مي‌کند.

جریان آزاد اطلاعات در شبکه‎های اجتماعی تابع قواعد از پيش تعيين شده در سايت‌هاي شبکه اجتماعي است. اين قواعد، گاهي تحت کنترل کاربران است و آن‌ها هستند که محدوديت‌هاي دسترسي را تعريف مي‌کنند. از اين رو، تبادل اطلاعات، ارتباط مستقیمی با فضای تنفس کنشگران دارد. در این فضا، کنشگران در چارچوب گفتمان خاصی به تبادل نظر و اطلاعات مي‌پردازند.

از سخن شما چنين استنباط مي‌شود که فضای مجازی یک‎سری زیر مجموعه‎ها دارد. یعنی فضای کلی یک قاعده‌ی کلی دارد و هر کدام از این زیرمجموعه‎های فضای کلی نیز یک سری قوانین و محدودیت‎ها دارند.

بله، درست است. در فضای سایبر به طور کلی، شبکه‌ی اجتماعی، وبلاگستان، سایت‎های خبری، فضاهای چت و گروه‎های مباحثه‌ای وجود دارند که در آنها اشتراک‌گذاری و تبادل اطلاعات انجام می‎شود. جمع همه‌ی این‌هاست که پديده‌اي به نام فضای سایبر را به وجود مي‌آورد. البته اين، به معناي تعريف فضاي سايبر نيست. در بخشي از این فضا، با نام وبلاگستان، اگر به قوانین و محدودیت‎های سایت احترامی گذاشته نشود، باعث حذف شدن آن وبلاگ می‎شود. در شبکه‌هاي اجتماعي نيز رفتار شما ثبت مي‌شود، رفتار شما نقش تعيين کننده‌اي در تبديل شما به عنوان نقطه‌ی ثقل يا کاربري مهجور دارد. در چنین فضايي، جریان آزاد اطلاعات به شکل مداوم تبصره پیدا می‎کند. محدوديت‌هايي به موجب قوانين وضع مي‌شود که جاي ويژه‌ی خود را دارد.

در صحبت‎های خود اشاره کردید که در شبکه‎های اجتماعی پروفایلی از ویژگی‎های فردی، تحصیلی و مشخصات کامل علایق و سایرمشخصات فردی ساخته می‎شود. سپس افراد و کاربران با آن ویژگی‎ها به شبکه‎های اجتماعی می‎آیند. اغلب به نظر می‌رسد جامعه‌ی مخاطب هر فرد جامعه‌ی کوچکی است که ویژگی‎های جوامع ارگانیکی را بازتولید می‌کند: تلاش افراد برای همرنگ شدن، نوع نظارت و سایر موارد؛ آیا به نظر شما می‌توانیم چنین شباهتی را قایل شویم؟

یک سری الگوهای رفتاری برای کنشگری و فعالیت در سايت‌هاي شبکه اجتماعي وجود دارد. من ضرورتي به تلاش براي این که الگویی را با مساله‌ی زیست محیطی یا زیست‎شناسی مرتبط يا تشبيه کنيم، نمي‌بينم. اصل را بر این قرار دهيم که از زمان حضور بشر روی زمین شبکه‎های اجتماعی وجود داشته است. ابتدایی‎ترین شکل آن شبکه‌ی خانواده است. افراد در آن شبکه نقش‎ها و کارکردهایی دارند. کارکرد شبکه‌هاي اجتماعي فضاي سايبر، هماهنگي زيادي با شبکه‌هاي زندگي واقعي دارد. اگر فرض را بر اين بگذاريم که از هويت مستعار يا ويژگي‌هاي ساختگي در شبکه‌هاي اجتماعي استفاده نمي‌شود، درک اين هماهنگي آسان‌تر خواهد شد. کاربر در شبکه‌هاي اجتماعي افزون بر هويت مستقل خود، يک هويت شبکه‌اي پيدا مي‌کند که به جايگاه و وزن او در شبکه وابسته است. اگر به شبکه‎های اجتماعی نگاه کنید، یک سری گره‎ها يا نودهایی داراي انبوهي از پيوند هستند. اين پيوندها، کاربران ديگر‌ هستند. نقاط ثقل در شبکه به همين شکل پديد می‌آیند و تأثيرگذار مي‌شوند. هويت‌هاي واقعي کاربران مي‌تواند در فزوني وزن ارتباطي گره‌ها در شبکه‌هاي اجتماعي فضاي سايبر موثر باشد.

پس مي‌بينيد سايت‌هاي شبکه‌‌ی اجتماعي فضاي سايبر، به خودي خود فقط زيرساخت‌هاي سخت‌افزاري و نرم‌افزاري را فراهم مي‌نمايند. کاربران هستند که اطلاعات را توليد و منتشر مي‌کنند. فارغ از اين گمانه‌زني که برخي از شبکه‌هاي اجتماعي، به شکل معناداري، چه آشکار و چه پنهان، جهت‌گيري خاص خود را دارند.

با توجه به همین شباهت‎ها اغلب فضای این شبکه‌ها سطحی به نظر می‌رسد و کمتر بحث جدی مطرح می‌شود. اصولا آیا می‌توانیم در این شبکه‌ها انتظار بحث‎های جدی داشته باشیم یا همان‌طور که برخی معتقدند، شرایط فعالیت در شبکه‌های اجتماعی بالذات سطحی همراه است؛ می‌تواند مقدمه‌ای برای طرح بحث‎های جدی باشد؟

گردش مناسب و سالم اطلاعات خیلی بهتر از گردش پر حجم اطلاعات است. به این معنا که جعل، خرافه، دروغ و توهین از چرخه‌ی آزاد اطلاعات حذف شود. سالم‎سازی يک هدف در جريان آزاد اطلاعات است که رکن اصلي آن کاربران فضاي سايبر هستند. سالم‎سازی به معنای اخلاقی کردن است. یعنی ممنوعيت دروغ، اتهام، افشاي اسرار خصوصي، فريب، سرقت به هر شکل، و… .

اين گمان که فضای اجتماعی جاي شوخی است و نبايد آن را چندان جدي گرفت، نگرش واقعي و درستي نيست. فقط به يک نمونه اشاره کنم که در ماجراي گرفتار شدن سربازان ایرانی در چنگ تروریست‌ها، کمپینی پر سروصدا راه‎اندازی شد که اگر به آثار ملي و اخلاقي آن بپردازيم، خواهيم ديد که کارزاري بسیار موثر عليه تروريسم وابسته بود. هنگامی که شما بتوانید یک میلیون نفر را بسیج کنید و از آنها براي اقدامي امضا بگیرید، آن هم با هويت واقعي، کاري کم اهميت نیست. تعداد کامنت‎هایی که در ذیل یک خبر درج می‎شود و منجر به حذف یا اصلاح یک خبر می‎شود، نتيجه‌ی همين کنشگري‌هاي و ايجاد کمپين در فضاي سايبر است. فضای سایبر ادامه‌ی فضای زیستی است و جزء جدایی‎ناپذیر فضای زندگی ماست. پس چگونه می‎توانیم سخن از چيزي بگوييم که به تعبير شما سطحي است و عمقی ندارد؟

کم نيستند کمپین‎هایی که در فضای فیزیکی شکل می‎گیرند، اما سرنخ آن‌ها در فضای سایبر و شبکه‎های اجتماعی است. تداوم گفتمان‎های فضای فیزیکی را در فضای سایبر می‎توانید ببینید. اگر منظور شما اشاره به مصاديقي از سطحي بودن و ابتذال در فضاي سايبر باشد، من مي‌توانم همين وضعيت را در فضاي فيزيکي زندگي براي شما شاهد بياورم.

سخن پایانی؟

در گردش اطلاعات بايد نقش کابران را فراتر از  آنچه در رسانه‌هاي سنتي فرض مي‌شد، نگريست. مخاطب در فضاي سايبر، از جمله شبکه‌هاي اجتماعي، هدف نيستند تا هدف گلوله‌ی اطلاعات قرار گيرند. آنان نقش فعالي در توليد محتوا و گردش اطلاعات دارند. مخاطب، يا به تعبير بهتر، کاربر فعال است و آگاه شده است. او ابزارهای فعال بودن را در اختیار دارد. به عنوان کنش‎گر در فضای شبکه‎های اجتماعی نقش ايفا می‎کند و برای خود حقی قایل می‎شود. حتی با اهرم‌هايي که در دست دارند می‎توانند، ساختارها را نیز تغییر دهند تا گردش اطلاعات به شکل مطلوب آنان انجام گیرد. آنان در پي‌ريزي و استقرار قواعد فعالیت در شبکه‌های اجتماعی سهم اساسي را براي خود قایل هستند که اهرم فشار بسيار خوبي براي محدوديت‌هاي آمرانه‌ی آشکار يا پنهان است. اين اهميت و کانون قرار گرفتن کاربران را بايد به درستي دريابيم.

انتهای پیام

منبع: پايگاه خبري شفقنا

باز نشر در: روزنامه مردم سالاري

(در مواردی این مصاحبه، با تغییراتی و بدون درج نام خبرنگار و منبع اصلی بازنشر شده است که کاری غیراخلاقی و غیرقابل قبول است)

ارتباطات و رسانه, اطلاعات و دانش‌شناسی, تولید محتوا, فضاي سايبر نظر دهید

■ درباره کتاب نیازسنجی اطلاعات

ارسال شده توسط محمود بابايي در 21st جولای 2009

نيازسنجي اطلاعات

تألیف: محمود بابایی

ناشر: پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران- نشر چاپار

(چاپ سوم- ويرايش دوم)

 

عنوان به انگليسي:Information Needs Assessment

درباره اين‌ كتاب‌:

نيازسنجي ابزاري است كه به وسيله آن مي توان اطلاعاتي را درباره كاربران و مصرف كنندگان توليد كرد. يكي از كاربردهاي مهم اين ابزار در مراكز اطلاع رساني و كتابخانه ها است. كسب مهارت در سنجش نيازهاي اطلاعاتي و به كارگرفتن آن, مقدم بر كليه اقداماتي است كه در زمينه طراحي, مجموعه

سازي و عرضه خدمات اطلاعاتي از سوي اطلاع رسانان و كتابداران صورت مي گيرد. نيازسنجي اطلاعات مستلزم به كارگيري روش هاي علمي خاص و فنوني است كه متناسب با شرايط و اهداف گوناگون نيازسنجي, كاربرد خاص خود را مي يابند. آنچه در قدم نخست اهميت دارد توجيه ضرورت نيازسنجي درحوزه اطلاع رساني وبه كارگيري نتايج آن در عرصه اشاعه اطلاعات است. در اين کتاب مباني نظري نيازسنجي و نيازسنجي اطلاعات، روشهاي نيازسنجي اطلاعات و مدلهايي براي اجراي نيازسنجي ارائه شده است. در ويرايش جديد علاوه بر افزودن مطالب و اصلاحات در برخي فصلها با استفاده از منابع جديد، گزيده  کتابشناسي نيازهاي اطلاعاتي در ايران نيز به عنوان پيوست در انتهاي کتاب درج شده است.

برای دسترسی به این کتاب، به کتابخانه‌ها و برای خرید آن به نشر چاپار مراجعه کنید. نشانی: خيابان وليعصر- بالاتر از خيابان زرتشت- روبروي پمپ بنزين- كوچه نوربخش- پلاك 40- تلفن: 88899680

نقدهاي منتشر شده درباره این کتاب:

1- معرفی و نقد کتاب نيازسنجي اطلاعات– اعظم ده صوفیانی- کتاب ماه: علوم اجتماعی- شماره 22- دی 1388، صفحه 40-41

2- نقد کتاب نيازسنجي اطلاعات– دکتر مهردخت وزیرپور- کتاب ماه:كليات ،شماره پياپي 91-90، ،سال هشتم،، شماره در سال 7-6، خرداد، 1384 ، صفحه 106-107

3- كتاب نيازسنجي اطلاعات در شانزدهمين جلسه نقد كتاب گروه كليات عصر كتاب بررسي شد
4- نقد و بررسی کتاب نیازسنجی اطلاعات. کريم حنفي نيري و کوروش محمدي. کتاب ماه:كليات ،شماره پياپي 26، ،سال سوم،، شماره در سال 2، بهمن، 1378 ، صفحه 3-3
_____________________________

دريافت متن کامل: نيازسنجي اطلاعات

اطلاعات و دانش‌شناسی نظر دهید
نوشته‌های پیشین


    نوشته‌های تازه

    • ■ توهّم همه‌چیزدانی و کفایت اطلاعات
    • ■رسانه‌های اجتماعی و «نوشتن»
    • ■ نوستالژی: بازاریابی، تبلیغات و نوستالژی (3)
    • ■ نوستالژی: بازنگری مفهوم  و کارکردها (2)
    • ■ نوستالژی: بررسی مفهومی و کارکردها (1)
    • ■ تحلیلی بر رابطه هویت جنسیتی جوانان با استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی
    • ■ مقدمه‌ای بر پروفايل‌هاي شخصي در اينترنت: نگاهي تحليلي به الگو‌ها و نقش ارتباطي
    • ■ عوامل تاثیرگذار بر هویت فرهنگی دانشجویان ایرانی عضو شبکه‌های اجتماعی (مطالعه موردی: فیس بوک، تلگرام و اینستاگرام)
    • ■ پیش‌درآمدی بر پاندمی کرونا و تغییر الگوهای ارتباط: طرح موضوع
    • ■ «پژوهش قلابی» در مقیاس جهانی!
    • ■ چشین / کشین … خانه‌ من
    • ■ پایان اجرای طرح « تحلیل و طراحی سامانه ملی مدیریت اطلاعات تحقیقاتی (سمات) برای پیشتیبانی…
    • ■این‌روزها و آن‌روزها
    • ■ بررسی ویژگی‌های معنایی و هستی‌شناسانه نظام‌های بازیابی اطلاعات مبتنی بر اصطلاحنامه و هستی‌شناسی
    • ■ دفاع از رساله دکتری خانم المیرا کریمی
    • ■ تحلیل رفتار اصلاح پرس و جوی کاربر براساس ویژگی‌های معنایی: تحلیل لاگ کاربران پایگاه اطلاعات گنج (ایرانداک)
    • ■ شناخت انگیزه استفاده دانشجویان از شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک، اینستاگرام و تلگرام
    • ■ دانش ایران: مشارکت ایرانیان در دانش جهان سال ۲۰۱۴
    • ■ توليد محتوا در فضاي سايبر: وبلاگستان فارسی
    • ■ کتابداران، کلیدداران گنج دانش هستند
    • ■ آینده‌ «خواندن» امیدوار کننده است
    • ■ سازوكارهاي ارتباطي در وبلاگستان فارسي
    • ■ محمود بابایی: تکنوکرات مآبانه به یادگیری الکترونیک نگاه کردیم
    • ■ هر اقدامی برای آشتی دادن مردم با کتاب قابل تقدیر است
    • ■ متن کامل سه کتاب نيازسنجي اطلاعات، نشر الکترونيکي، يادگيري الکترونيکي
    • ■استراتژی مجموعه سازی کتابخانه به استراتژی بازار نشر وابسته است
    • ■ اعتماد در شبکه‌ هاي اجتماعي فضاي سايبر
    • ■ کتابخانه در رسانه‌ها
    • ■ فساد در رسانه ها
    • ■ سخنراني مروري بر نشر الکترونيک در جهان
    • ■کاربران اینترنت می‌توانند ساختار گردش اطلاعات را تغییر دهند
    • ■آموزش الکترونیک باید خالی از تعجیل، شیفتگی و بی برنامگی باشد
    • ■ ويژگی‌های رسانه‌‌‌های نوين و الگوهای ارتباطی
    • ■ نشانه‌ شناسي اعتماد در فضاي سايبر
    • ■ همه‌ي عمر دير رسيديم!
    • ■ اعتماد در فضاي سايبر
    • ■ كاربران اينترنت و نمايندگي جامعه
    • ■ حفاظت از خود و ناشناختگي در فضاي سايبر
    • ■ نقد کتاب روان‌ شناسی سایبری
    • ■ رسانه‌‌ هايی دیجیتال : مشارکت‌ پذيری و فناوری محوری
    • ■ نقدي ديگر بر کتاب يادگيري الکترونيکي
    • ■ گفتگويي درباره پیشینه‌ تولید محتوای دیجیتال
    • ■ به ياد استاد
    • ■ درباره توليد محتوا : وبلاگستان فارسي
    • ■ مسئول تولید محتوا کیست؟
    • ■ نقد و بررسي كتاب « نظريه‌هاي جامعه اطلاعات»
    • ■ فضاي سايبر و شبکه‌ هاي اجتماعي: مفهوم و کارکردها
    • ■ تأثير سازوکارهاي ارتباطي اينترنت، بر الگوهاي تعامل کنشگران فضاي سايبر ايران
    • ■ مهارتهاي مورد نياز براي نشر الكترونيكي
    • ■ سخنراني علمي: اعتماد در فضاي سايبر
    • ■ کمپین ها؛ نقاط ثقل جامعه اطلاعاتی
    • ■ اهميت داده‌ هاي شبكه‌ هاي اجتماعي
    • ■ قدرت پنهان شبکه‌هاي اجتماعي
    • ■ دگرگونی‌ های اینترنت: برگشت پذیری رسانه قدیمی در انقلاب رسانه نوین
    • ■ آسيب‌ شناسي پذيرش مسئوليت علمي
    • ■ فضای سايبر و كنشهای ارتباط‍ی
    • ■ رسانه نوين
    • ■ درباره نقد کتاب يادگيري الکترونيکي
    • ■ برای پاسخ به دو نیاز در نشر الکترونیکی
    • ■ درباره فوكسونومي: رده بندي مردمي
    • ■ رسانه اجتماعي
    • ■ فضاي سايبر ايران و الگوهاي گفتماني آن
    • ■ کتاب « یادگیری الکترونیکی »
    • ■ درباره کتاب «نشر الکترونیکی»
    • ■ انتشار كتاب « يادگيري الكترونيكي »
    • ■ فضای سایبر و رفتار سیاسی: انتخابات و اینترنت
    • ■ یادگیری الکترونیکی در سازمان
    • ■ درباره کتاب نیازسنجی اطلاعات
    • ■ شانزدهمين جلسه نقد كتاب نيازسنجي اطلاعات
    • ■ دسته بندی جامع نظریه‌های ارتباطات
    • ■ مهارتهای نشر الکترونیکی
    • ■ سوء تفاهم علمی!
    • ■ فضاي سايبر و الگوهاي گفتماني: نقش سازوکارهاي اينترنت در شكل‌گيري الگوهاي تعامل گفتماني فضاي سايبر ايران
    • حفاظت شده: ■ تکالیف و پروژه‌های دانشجویان دوره دکتری
    • رزومه محمود بابايي
    • @صفحه ویژه دانشجویان
    • ■ اعتماد در فضاي سايبر (متن کامل)
    • ■ ساماندهي نشر الكترونيكي

    کتاب‌ها

    اطلاعات بيشتر

    اطلاعات بيشتر

    اطلاعات بيشتر

    کانال تلگرامی

    ▌ ایجاد تنوع در دسترسی به محتوا، کاری نکوهیده است. اگر چه برای هر محتوایی باید رسانه ویژه و مناسب آن محتوا را یافت و استفاده کرد. به نظرم رسید که برخی از مطالب این سایت این قابلیت را دارد که از راه کانال رسانه‌ اجتماعی «تلگرام» به مخاطبان عرضه بشود. عضویت در کانال اهمیت ندار؛ مهم، ایجاد راههای گوناگون دسترسی است.

    https://t.me/mahmoud_babaie

    © حقوق نشر

     استفاده از مطالب سايت، با ذكر كامل «عنوان»، «نويسنده» و «درج پيوند» آزاد است.
     نقل كامل مطالب يا چاپ آنها منوط به كسب اجازه از نويسنده است.

    ■ رمزینه پاسخ پرشتاب / QR Code


نوشته‌های تازه

  • ■ توهّم همه‌چیزدانی و کفایت اطلاعات
    06 - 02 - 2025
  • ■رسانه‌های اجتماعی و «نوشتن»
    22 - 01 - 2025
  • ■ نوستالژی: بازاریابی، تبلیغات و نوستالژی (3)
    24 - 10 - 2024

دیدگاه‌های تازه

اطلاعات

  • ورود
  • پیگیری نوشته ها با RSS
  • پیگیری پاسخ ها با RSS

Translate >>