• صفحه اول
  • English
  • کانال تلگرامی
  • آلبوم عکس
  • اطلاعات تماس
  • تدريس
  • پيشينه علمي

✍️ هوش مصنوعی: بیم و امید

ارسال شده توسط محمود بابايي در 28th جولای 2025

دکتر محمود بابائی

 (mahmoud.babaie@gmail.com)

مقدمه

ترس از تکنولوژی‌های نوین و مقاومت در برابر پذیرش و کاربرد آن‌ها، عمری به درازای همه تکنولوژیهای نوین  دارد. این گمان وجود داشته و دارد که همیشه پایداری وضع کنونی بهترین گزینه است و حتی شاید برخی چنین بپندارند که گذشته «بدون تکنولوژی‌های نوین» بهتر بوده! این فقط یک گمان عامیانه نیست؛ در بین برخی متفکران علوم انسانی نیز چنین برداشتی وجود دارد. آنان، همانند عوام، کاری باحالت نوستالژیک گذشته ندارند؛ بلکه جنبه‌هایی از کاربرد تکنولوژی‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی را تهدیدآمیز می‌دانند.یکی از این اندیشمندان، نیل پستمن (Neil Postman) است.  در اندیشه پستمن، گونه‌های تكنولوژی مانند تلگراف، صنعت چاپ ، تلویزیون ، كامپیوتر و اینترنت، تنها یک ابزار نیستند، بلکه به‌تدریج بر زندگی و ذهن بشر سلطه پیدا می‌کنند و حتی مفاهیم خوب و بد و فرهنگ و سبک زیست بشر را تحت تأثیر قرار می‌دهند. او چنین می‌اندیشد که سلطه تکنولوژی، منجر به تسلیم فرهنگ و «تکنوپولی» (سلطه تکنولوژی بر فرهنگ) می‌شود. او نقدهای فراوانی بر این روند داشت و در این زمینه بسیار هشدار داد. برخی نیز از دیدگاه جامعه‌شناسانه به سلطه تکنولوژی هشدار داده‌اند و درباره اثرات منفی تکنولوژی‌‌ها و رسانه‌های نوین و فضای مجازی بر نظام خانواده و کیفیت پیوستگی اجتماعی، به طرح دیدگاه‌های خود پرداخته‌اند.

کوتاه ‌سخن آن‌که ترس از اثرات مخرب تکنولوژی، چه از نگاه عامیانه و چه به لحاظ توجه به آن از دیدگاه اندیشمندان برجسته، مقوله‌ای همیشگی بوده و هنوز هم این نگرانی‌ها و هشدارها و ترس وجود دارد؛ تا آنجا که  به‌تازگی جفری هینتون (Geoffrey E. Hinton) معروف به «پدرخوانده‌ی هوش مصنوعی» گفته است که: «اکثر شرکت‌ها خطر هوش مصنوعی (Artificial Iintelligence: AI)  را دست‌کم می‌گیرند و اقدامی برای ایمنی آن نمی‌کنند».

بدین‌سان، نگرانی از سلطه تکنولوژی و مهار نشدن آن، یک پدیده همیشگی بوده است. اما اکنون با ظهور تکنولوژی‌هایی مانند هوش مصنوعی، ترس از مهار نشدن آثار اجتماعی و روانی آن، تبدیل به یک دغدغه جدی و همیشگی شده است. آشکار است که نگاه منتقدان کاربرد بی‌حساب‌وکتاب تکنولوژی‌های نوین را نمی‌توان با زدن «برچسب» و متهم کردنشان به «ضدیت» با تکنولوژی‌های نوین نادیده گرفت و سخنشان را نشنید!

هوش مصنوعی (Artificial Iintelligence: AI)

برای توصیف هوش مصنوعی از چند تعبیر استفاده‌شده است، ازجمله پیشکار هوشمند، رفتار هوشمند، سیستم‌های هوشمند، هوش ماشینی، یادگیری ماشینی و الگوریتم‌ها. پیش‌ازاین، هوش مصنوعی به‌عنوان ماشینی تصور می‌شد که می‌تواند ازنظر تفکر و تصمیم‌گیری، هوش بشر را تقلید کند. به‌هرحال، اکنون هوش مصنوعی یک پیشرفت تکنولوژیکی است که تأثیرات عمیقی بر حوزه‌های آموزشی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، و نظامی دارد. هوش مصنوعی به سیستم‌های کامپیوتری اجازه می‌دهد تا از تجربیات خود بیاموزند، با ورودی‌های جدید سازگار شوند و وظایفی را که معمولاً توسط انسان‌ها انجام می‌شود، مانند تجزیه‌وتحلیل اطلاعات بصری و تصمیم‌گیری، خودکار کنند. انتظار می‌رود تأثیر هوش مصنوعی بر جنبه‌های زندگی انسان، همانند تأثیر اختراع‌هایی چون موتورهای بخار و برق باشد.

این پلتفرم‌ها بخش‌های مختلف هوش مصنوعی، از پردازش زبان و یادگیری ماشین تا تولید محتوا و تحلیل داده را پوشش می‌دهند. انتخاب بهترین پلتفرم بستگی به نیاز شما دارد: 

– تحقیقاتی/ آکادمیک → PyTorch, TensorFlow 

– تولید محتوا/ چت‌بات‌ها → OpenAI, Hugging Face 

– تولید تصویر → MidJourney, Stable Diffusion 

– هوش مصنوعی سازمانی → IBM Watson, Azure AI 

نیازی نیست که به معرفی یکایک ابزارها و اپلیکیشن‌های هوش مصنوعی اشاره بپردازیم، این مهم با یک پرسش از اپلیکیشن‌های هوش مصنوعی رایج مانند ChatGPT یا GrokT یا Gemini یا deepSeek کاملاً ‌میسر است. شما می‌توانید با درج عبارت فارسی : «اپلیکیشن‌های عمومی هوش مصنوعی را معرفی کن» اطلاعات کاملی در این زمینه کسب کنید.

واقعیت و آینده هوش مصنوعی

بر پایه مطالعات انجام‌شده، هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که تا سال ۲۰۳۵ سودآوری را در ۱۶ صنعت و ۱۲ اقتصاد به‌طور متوسط ۳۸ درصد افزایش دهد و منجر به افزایش اقتصادی ۱۴ تریلیون دلاری شود. ازآنجایی‌که انتظار می‌رود هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰، ۱۵ تریلیون دلار به اقتصاد جهانی کمک کند، بسیاری از رهبران کسب‌وکار ترکیبی از اشتیاق و نگرانی در مورد تأثیر بالقوه آن را تجربه می‌کنند. در خاورمیانه، انتظار می‌رود که هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰ بر اقتصاد به ارزش ۳۲۰ میلیارد دلار یا ۱۱ درصد از تولید ناخالص داخلی تأثیر بگذارد. آمادگی هوش مصنوعی برای برنامه‌ریزی سازمان‌ها جهت پیاده‌سازی در سازمان‌های مختلف دولتی و خصوصی، عوامل مهمی هستند. ایالات‌متحده، چین و هند از رشد اقتصادی مبتنی بر هوش مصنوعی بهره‌مند خواهند شد. طبق یک نظرسنجی، هوش مصنوعی می‌تواند خروجی اقتصادی جهانی را ۱۴ درصد افزایش دهد که تقریباً ۱۵ تریلیون دلار آمریکا است. هوش مصنوعی تأثیر قابل‌توجهی بر اقتصاد، به‌ویژه در بخش‌های خدمات مالی، صنایع تولیدی، صنایع زنجیره تأمین، مراقبت‌های بهداشتی و فناوری اطلاعات و ارتباطات خواهد داشت.

پژوهشگران بر لزوم بررسی آمادگی چنین ابتکاراتی قبل از اجرای آن‌ها تأکید کرده‌اند. عوامل مؤثر بر آمادگی در کشورهای درحال‌توسعه باید بررسی شوند. پیاده‌سازی موفقیت‌آمیز هوش مصنوعی برای مدیریت ارشد سازمان‌های دولتی و خصوصی چالش‌برانگیز است. پیاده‌سازی هوش مصنوعی بدون بررسی جنبه‌های آمادگی ممکن است همه تلاش‌ها را با شکست روبرو کند.

هوش مصنوعی و برخی عرصه‌های کاربرد

سینما و فیلم

هوش مصنوعی، بسیاری از معادلات سنتی را دگرگون کرده است. نسل قبلی و نسلی که اکنون در دوران بزرگسالی است، فراموش نکرده است که هنگام تماشای فیلم‌‌های تاریخی روی پرده سینما، از انبوه سیاهی‌لشکر حاضر در صحنه‌های جنگی و حماسی فیلم‌ها به وجد می‌آمد و از چگونگی مدیریت این‌همه انسان برای فیلمبرداری از یک صحنه دچار شگفتی می‌شدند. «بن‌هور» یک نمونه خوبی است. سیاهی‌لشکری بی‌پایان و صحنه‌هایی فراموش نشدنی برای بازآفرینی یک واقعیت تاریخی! اکنون، این سیاهی‌لشکر، بسیار زیباتر، باشکوهتر، با رنگ و لعاب بهتری در فیلم‌های این زمانه به پرده سینما می‌نشیند.! اما نه بدون سیاهی‌لشکر واقعی. در استودیوهای تولید فیلم، با استفاده از جلوه‌های ویژه کامپیوتری و هوش مصنوعی، تصویری بی‌نقص ازآنچه می‌خواهید، آفریده می‌شود. سیاهی‌لشکرهایی از جنس پیکسل!

آنچه گفته شد، یک مورد هیجان‌انگیز از کاربرد هوش مصنوعی در سینما نیست، پدیده‌های هیجان‌انگیز استفاده از این پدیده هنوز در راه‌اند. امروز دیگر، اینکه سیستم هوش مصنوعی، فیلم‌نامه و اطلاعات شخصیت‌های فیلم را بگیرد و از آن‌سوی خط تولید، فیلم آماده اکران تحویل بدهد، کسی را چندان شگفت‌زده نمی‌کند.

جستجو در کاوشگرهای محتوا

یک نگرانی جدی و قابل‌توجه درباره ادامه کار پلتفرم‌های سنتی جستجو وجود دارد. نشریه اکونومیست در 14 جولای 2025 هشدار می‌دهد که  هوش مصنوعی در حال نابودی وب است.  چه چیزی می‌تواند وب را نجات دهد؟ ظهور پدیده هوش مصنوعی مانند  ChatGPT و رقبایش، ارزش اقتصادی اینترنت را تضعیف می‌کند. سایت‌های علمی و آموزشی ۱۰٪ از بازدیدکنندگان خود را ازدست‌داده‌اند. سایت‌های مرجع ۱۵٪ و سایت‌های بهداشت و سلامت ۳۱٪ از بازدیدکنندگان خود را ازدست‌داده‌اند.

هوش مصنوعی در حال تغییر نحوه پیمایش وب توسط افراد است. ازآنجایی‌که کاربران به‌جای موتورهای جستجوی معمولی، پرسش‌های خود را برای چت‌بات‌ها مطرح می‌کنند، به‌جای لینک‌هایی که باید دنبال کنند، به آن‌ها پاسخ داده می‌شود. نتیجه این است که ناشران «محتوا»، از ارائه‌دهندگان اخبار و انجمن‌های آنلاین گرفته تا سایت‌های مرجع مانند ویکی‌پدیا، شاهد کاهش نگران‌کننده‌ای در ترافیک خود هستند.

با تغییر نحوه مرور افراد توسط هوش مصنوعی، معامله اقتصادی در قلب اینترنت نیز تغییر می‌کند. ترافیک انسانی مدت‌هاست که با استفاده از تبلیغات آنلاین درآمدزایی می‌شود؛ اکنون‌که ترافیک در حال کاهش است. تولیدکنندگان محتوا به‌سرعت در تلاش‌اند تا راه‌های جدیدی برای وادار کردن شرکت‌های هوش مصنوعی به پرداخت هزینه برای اطلاعات به آن‌ها پیدا کنند.

از زمان راه‌اندازی ChatGPT در اواخر سال 2022، مردم روش جدیدی را برای جستجوی اطلاعات آنلاین پذیرفته‌اند. OpenAI، سازنده ChatGPT، می‌گوید که حدود 800 میلیون نفر از این چت‌بات استفاده می‌کنند. این محبوب‌ترین دانلود در فروشگاه برنامه آیفون است. اپل اعلام کرد که جستجوهای معمولی در مرورگر وب سافاری آن برای اولین بار در ماه آوریل کاهش یافته است، زیرا مردم به‌جای آن پرسش‌های خود را از هوش مصنوعی می‌پرسند. انتظار می‌رود OpenAI به‌زودی مرورگر خود را عرضه کند. پیشرفت آن‌چنان چشمگیر است که اقتباسی هالیوودی از آن در دست ‌ساخت است.

رفتار اطلاع‌یابی کاربران اینترنت، آشکارا و به دلایلی کاملاً قابل‌فهم، به سمت جایگزین کردن پلتفرم‌های هوش مصنوعی به‌جای کاوشگرهای سنتی اینترنت مانند گوگل است. خوب، این فقط یکی از تهدیدهای هوش مصنوعی  برای کسب‌وکارهای دنیای کنونی است. کسب‌وکارهای زیادی دستخوش تغییر و جابجایی نیروی کار و تغییر فرایندهای انجام کار می‌شوند.

آموزش

بخش آموزش، بسیار زود و حتی شتاب‌زده، وارد حوزه استفاده از هوش مصنوعی شد. چه در بخش فرایندها و طراحی سیستم آموزشی و چه در بخش دسترسی و تولید و استفاده از محتوا. نوعی بیم و امید در استفاده دانش‌آموزان و دانشجویان از هوش مصنوعی وجود دارد. وابستگی، تنبلی فکری، خمودگی و ولنگاری جامه مخاطب در بخش آموزش، ازجمله تهدیدهایی است که وجود دارد و نیازمند بررسی و آینده‌نگری است.

رواج درک سطحی، تضعیف مهارت حل مسئله، فراگیر شدن تخلف علمی، نابودی مهارت‌های نوشتاری و ارتباطی، کاهش انگیزه و از بین رفتن اعتمادبه‌نفس دانشجویان و دانش‌آموزان، می‌تواند ازجمله پیامدهای منفی تکیه صرف به پلتفرم‌های هوش مصنوعی باشد. در مورد استادان و معلمان هم انتظار می‌رود با پیامدهای ناخواسته و زیان‌آوری همراه باشد؛  زوال نوآوری، کاهش کیفیت راهنمایی و غفلت از ظرافت‌های کار یادگیری، زیان‌های اعتماد بی‌چون‌وچرا به صحت اطلاعات سیستم هوش مصنوعی، ضعیف شدن رهبری فکری و نقادی، و ازدست‌رفتن ارتباط و تعامل دوسویه انسانی در آموزش (آنچه دغدغه «دریفوس» بود).

  سازمان‌ها و دولت

استفاده از هوش مصنوعی در تصمیم‌گیری، مزایا و چالش‌هایی را به همراه دارد. اجازه دادن به یک مدل هوش مصنوعی برای تصمیم‌گیری خودکار، چالش‌های متعددی را در جامعه معاصر ایجاد می‌کند. بااین‌حال، استفاده از هوش مصنوعی به‌عنوان یک ابزار پشتیبانی تصمیم‌گیری می‌تواند مفید باشد. کاربرد این پدیده در بخش دولتی، دارای جنبه‌های بسیار مهمی است که باید در یکایک آن‌ها دقت کرد.

پذیرش هوش مصنوعی در بخش دولتی نویدبخش صرفه‌جویی در هزینه‌های بلندمدت است. سرمایه‌گذاری در آینده و تشخیص اینکه پذیرش و اجرا به زمان نیاز دارد، بسیار مهم است، اما مزایای بلندمدت باید در اولویت قرار گیرند.استفاده از هوش مصنوعی می‌تواند تأثیر مثبتی بر ایجاد ارزش در بخش دولتی داشته باشد. در بخش دولتی، مدل‌های هوش مصنوعی می‌توانند وظایف تکراری را ساده و خودکار کنند  و منجر به افزایش کارایی کارکنان شود.. هنگامی‌که دولت‌ها هوش مصنوعی را در طراحی خدمات عمومی ادغام می‌کنند، می‌تواند کارایی و کیفیت خدمات عمومی را افزایش دهد.

مدل‌های هوش مصنوعی می‌توانند در جمع‌آوری اطلاعات و استدلال‌های مرتبط برای تسهیل فرآیندهای تصمیم‌گیری برای کارمندان بخش دولتی کمک کنند. هوش مصنوعی اگرچه می‌تواند فرآیندهای اداری را بهبود و ساده می‌کند، اما این تحول در منطق تصمیم‌گیری، نگرانی‌هایی را در مورد پاسخگویی ایجاد می‌کند، زیرا نتایج تولیدشده توسط هوش مصنوعی ممکن است به‌طور دقیق منعکس‌کننده شرایط دنیای واقعی نباشد. به‌هر‌حال، قرار است که هوش مصنوعی به انسان‌ها در فرآیندهای تصمیم‌گیری کمک ‌کند، از‌این‌رو، یک رویکرد متعادل، همراه بهینه‌سازی مداوم  سیستم‌های هوش مصنوعی بهترین گزینه است.

در عمل، کاربرد هوش مصنوعی در بخش دولتی، با چالش‌هایی همراه است: نخستین چالش، کاربرد مناسب و اجرا و پیاده‌سازی درست سیستم هوش مصنوعی است. عوامل گوناگون درون‌سازمانی، بیرونی و محیطی باید برای کاربرد هوش مصنوعی آمادگی داشته باشند و فرهنگ‌سازمانی آن را بپذیرد و قابلیت‌های هوش مصنوعی که قرار است به خدمت فرایندها درآیند، به‌درستی درک شود. مقاومتی در برابر کاربرد هوش مصنوعی در بین کارکنان وجود نداشته باشد. گاهی ممکن است ادغام فناوری‌های جدید با سیستم‌های موجود و اغلب قدیمی، چالش‌هایی را ایجاد کند. اعتماد عامل مهمی در پذیرش هوش مصنوعی در بخش دولتی است. هویت فرهنگی بر سطح اعتماد در این زمینه تأثیر می‌گذارد.

دورانی که تازه آغاز شده است

عرصه استفاده از هوش مصنوعی، در سطحی که موردبحث ما است، به‌سرعت در حال تغییر است. رفتار کاربران، با توجه به قابلیت‌های سیستم‌های هوش مصنوعی، مدام تغییر می‌کند. در این عرصه به‌شدت متلاطم، لازم است، با حفظ تعادل هوشمندانه خود، و از این دستاورد بزرگ بشر یک هیولا نسازیم. یادمان باشد که هنگام ظهور اینترنت و وب، غوغای برخی شیفتگان و فریادهای برخی مخالفان متوهم، چه فضای تیره‌وتاری را ایجاد کرده بود! آن فضا اکنون پشت سر بشر است!

باید راهی یافت تا استفاده از هوش مصنوعی محدود به برای ایده‌پردازی اولیه و  الهام گرفتن استفاده شود، نه به‌عنوان  جایگزین فکر کردن و اندیشه‌ورزی. در این چاره‌جوئی، باید این گمان را تقویت کرد که هیچ سیستم هوش مصنوعی کامل و بی‌نقص نیست. هوش مصنوعی «خدا» نیست. پس از دریافت ایده‌ها، و راه‌کارها از هوش مصنوعی، این انسان است که باید آن‌ها را توسعه داده، نقد کند و بهبود بخشد. 

کلنجار رفتن با پلتفرم‌های کنونی هوش مصنوعی این واقعیت را نمایان می‌کند که این سیستم‌ها هم در موارد زیادی دچار «توهم همه‌چیزدانی» می‌شوند. ادعاهای واهی و بدون پشتوانه می‌کنند از توانایی‌هایی که ندارند سخن می‌گویند! یکی از این پلتفرم‌ها، آشکارا خود را خادم حزب حاکم کشور خود می‌داند و داده‌ها و تحلیل‌های واقعی را از سانسور عبور می‌دهد. دیگری، بلوف گزاف می‌زند و مدت‌ها کاربران را معطل کارها و عملیاتی که از عهده آن برنمی‌آیند می‌کنند. به شما دروغ  پاسخ نادرست می‌دهند، سپس با تواضع باورنکردنی، پوزش می‌خواهند. گفتن این واقعیات برای انکار کارآمدی و توانمندی هوش مصنوعی نیست، برای این است که موضع «تفکر انتقادی» را فراموش نکنید. صفر و صد به موضوع نگاه نکنید. هوش مصنوعی، جایگزین تفکر نمی‌شود، با بالا بردن سرعت پردازش، دستیار خوبی برای بشر خواهد بود.

https://www.mbabaei.com

منابع:

Tveita, Leif Jonas and Hustad, Eli (2025) Benefits and Challenges of Artificial Intelligence in Public sector: A Literature Review. Procedia Computer Science, volume 256, pages 222-229. Jan 2025. DOI: 10.1016/j.procs.2025.02.115

Ekellem, E.A.F., 2023. Strategic Alchemy: the Role of AI in transforming business decision-making [master’s thesis]. Jönköping University, Jönköping.

Jain, S., 2018. US $320 Billion by 2030? The Potential Impact of AI in the Middle East. PwC. https://www.pwc.com/m1/en/publications/potential-impact-artificial-in telligence-middle-east.html.  (Accessed 1 January 2024).

The Economist (2025) AI is killing the web. Can anything save it? Jul 14th 2025. https://www.economist.com/business/2025/07/14/ai-is-killing-the-web-can-anything-save-it


artificial_intelligence
دریافت

⌨مطالب مرتبط:

✍️قلم و نوستالژی نوشتن: آیا هوش مصنوعی تهدیدی برای نویسندگان و هویت نوشتاری است؟

ارتباطات و رسانه, فضاي سايبر, نشر الکترونيکي, يادگيري الکترونيکي نظر دهید

✍️ تحلیلی بر رابطه هویت جنسیتی جوانان با استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی

ارسال شده توسط محمود بابايي در 1st نوامبر 2022
 نوع مقاله : مقاله پژوهشی
  • مرضیه امیربیکgender identity

    دانشگاه علوم تحقیقات تهران/ ساختمان علوم انسانی/گروه علوم اجتماعی/ دانشجو دکتری مشهد/ دانشگاه غیرانتفاعی آرمان رضوی/ گروه علوم

  • محمود بابایی

 پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران/استادیار پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران.

چکیده

زمینه و هدف: اینترنت به عنوان یک فن‌آوری نوین ارتباطی باعث تحولات پیچیده و سریع در روابط انسانی و الگوهای ارتباطی شده است و تأثیر شگرفی بر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جوامع کنونی دارد. با توجه به گسترش شبکه های اجتماعی مجازی در بین جوانان من جمله فیس بوک، این تحقیق بر آن است که به ارائه تحلیل از رابطه این شبکه‌ها بر هویت جنسیتی جوانان، بپردازد.
روش: پژوهش حاضر با رویکرد کمی و از نوع پیمایش می باشد و داده های مورد نیاز از نمونه 248 نفری جمعیت آماری دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد و از طریق نمونه گیری طبقه ای جمع آوری گردیده است.
یافته ها: یافته های این بررسی نشان میدهد رابطه‌ی مثبتی بین بازتاب طرح ‌واره‌های جنسیتی در شبکه‌های اجتماعی مجازی و هویت جنسیتی در زنان و مردان وجود دارد. همچنین رابطه‌ی مثبت و معنادار بین جامعه پذیری جنسیتی در رسانه اجتماعی مجازی از طریق بازنمایی از نقش‌های جنسیتی و هویت جنسیتی گروه زنان را نشان می‌دهد در حالیکه در مورد گروه مردان رابطه‌ی معناداری حاصل نشده است. سایر نتایج نشان می دهد، هرچه میزان فعالیت در رسانه‌های اجتماعی مجازی افزایش بیاید، میزان پذیرش و تعلق به هویت جنسیتی زنانگی کاهش می‌یابد، اما این رابطه در مورد مردان وجود ندارد.

کلیدواژه‌ها

    • شبکه های اجتماعی مجازی
    • هویت جنسیتی
    • طرحواره های جنسیتی
    • جامعه پذیری جنسیتی

مرضیه امیربیک; محمود بابایی. “تحلیلی بر رابطه هویت جنسیتی جوانان با استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی”.مطالعات راهبردی ارتباطات. مرداد 1402.

متن کامل مقاله:

https://rcc.soore.ac.ir/article_253925_74fd3c11350d8c90b1d93979d9a1a13c.pdf

در تلگرام: https://t.me/mahmoud_babaie/117

 

منبع:فصلنامه مطالعات راهبردی ارتباطات http://rcc.soore.ac.ir/article_253925.html

ارتباطات و رسانه, تولید محتوا, فضاي سايبر نظر دهید

✍️ اعتماد در شبکه‌ هاي اجتماعي فضاي سايبر

ارسال شده توسط محمود بابايي در 24th می 2015

دکتر محمود بابایی

استادیار پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران

یادآوری: بخش قابل توجهی از این مقاله پیش از این در سایت منتشر شده است و همپوشانی زیاد با مطلب منتشر شده دارد. اما این مقاله کاملتر استمحمود بابائی

از زمان پيدايش اينترنت، اعتماد، در اين عرصه به‌عنوان یک عامل کلیدی موفقیت، به رسمیت شناخته شده است. هرچه عموميت و كاربرد اينترنت رشد مي‌يابد، امنيت و حريم خصوصي تراكنش‌هاي آنلاين اهمیت اعتماد را آشكارتر مي‌سازد. نبودن اعتماد، يكي از بزرگ‌ترين موانع دادوستدهاي آنلاين قلمداد شده است . در شرايط گوناگون، شكل‌گيري روابط در شبكه‌هاي اجتماعي، مي‌تواند با چالش «اعتماد» روبرو گردد. اين چالش مي‌تواند بر پاية انگاره‌هاي فرهنگي، يا برخاسته از شناخت و تصور کاربران از سازوکارهاي بکار گرفته شد فناوري ارتباطي باشد. اكنون كه حجم عظيمي از گردش اطلاعات، مبادلات بازرگاني و تعامل‌هاي انساني در بستر اينترنت انجام مي‌گيرد، اعتماد مي‌تواند يكي از مهم‌ترين دغدغه‌هاي فعاليت در اين فضاي نوين باشد. اگر در تعامل‌هاي سنتي کنشگران/كاربران با استفاده از شاخص‌ها و رويه‌هاي رايج به اعتماد طرفيني دست مي‌يافتند يا در ميزان اعتماد خود در شبكة روابط اجتماعي از عنصر تجربه، آزمون، کندوکاو بهره مي‌بردند، اجتماع‌هاي آنلاين، با توجه به ويژگي‌هاي خاص خود، راه را بر چنين روش‌هايي بسته‌اند. اعتماد، نه به‌واسطه شناخت مستقيم و در فرايند ارتباطات و تعامل‌هاي چهره‌به‌چهره، بلكه از طريق يك عنصر «واسطه»، و بنا به اقتضائات موقعيت، و فضايي كه كنشگر در آن قرار مي‌گيرد، حاصل مي‌شود. اين عنصر واسط همان سازوكارهاي ارتباطي و فراهم‌كننده امكان تعامل در فضاي سايبر است.

متن کامل (pdf)

فضاي سايبر 2 نظر

✍️ کاربران اینترنت می‌توانند ساختار گردش اطلاعات را تغییر دهند

ارسال شده توسط محمود بابايي در 4th نوامبر 2014

سه شنبه, 13 آبان 1393 ساعت 10:45

محمود بابایی در گفت‌وگو با شفقنا رسانه مطرح کرد

عکس ها: شایان محرابی

شفقنا رسانه- زهرا رستگار: بسیاری از افراد معتقدند می‎توانند اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق فضای مجازی کسب کنند. حتی در بین آنها نظراتی مبنی بر آنکه هر چه بخواهم از اینترنت پیدا خواهم کرد، نیز وجود دارد. اما آیا به راستی گردش اطلاعات در اینترنت آزاد است و هر فردی درباره‌ی هر چه بخواهد، می‎تواند اطلاعاتی کسب کند یا خیر؟ در مقابل این گروه، افرادی هستند که این پیش‌فرض را نادرست می‌دانند و معتقدند گردش اطلاعات در اینترنت و فضای مجازی پیچیده است و دسترسی به همه‌ی اطلاعات ممکن نیست. محمود بابایی، معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم و فناوری و اطلاعات ایران(ایران داک) در گفت‌وگویش باشفقنا رسانه این پیش‌فرض ها را بررسی می‌کند و معتقد است پاسخ این سوال یک دسته‎بندی دارد و تنها با یک آری یا خیر نمی‎توان به چنین سوالی پاسخ داد. آنچه در ادامه می خوانید به بررسی گردش آزاد اطلاعات در فضای سایبر و شبکه‌های اجتماعی می‌پردازد.

آیا جریان اطلاعات در شبکه‎های اجتماعی و فضای سایبر به شکل آزاد وجود دارد؟

پاسخ «آري» يا «خير» نمي‌توان به اين پرسش داد. بيشتر از زاويه‌ی سياسي به اين موضوع پرداخته شده است. يعني کسانی که اطلاعات را تولید می‎کنند و آن را در رسانه‎ها به گردش در می‌‎آورند و منتشر می‎کنند، هدف‌شان تأثير بر ذهن مخاطب و تغيير نگرش اوست. در فضای سایبر که مي‌تواند همه‌ی کارکردهاي رسانه‌اي را داشته باشد، نیز همين فعالیت، مي‌تواند با ساز و کارهاي خاص خود وجود داشته باشد. در اين‌جا شما انتخاب نمي‌کنيد، بلکه به دليل ويژگي‌هاي فضاي سايبر، در معرض اطلاعاتي قرار مي‌گيريد که مورد درخواست و مطلوب شما نيست. اما در جريان تعامل با شبکه، ناخواسته در معرض آن قرار می‌گیرید و چه بسا به واکنش شما هم بينجامد. در چنين وضعي، هنگامي مي‌توان سخن از جريان آزاد اطلاعات به ميان آورد که فرصت‌هاي برابري براي دسترسي، نقد، پذيرش، يا رد اين اطلاعات وجود داشته باشد. واقعيت اين است که جريان پروپاگانداي حاکم بر فضاي سايبر از شيوه‌هاي نوين و پيچيده‌اي بهره‌ مي‌برد که موضوع «داشتن فرصت برابر براي تعامل» به عنوان شاخصي براي «جريان آزاد اطلاعات» دست نيافتني مي‌نمايد. از سوي ديگر، اگر جريان انتشار اطلاعات در فضاي سايبر را در چهارچوب پروپاگاندا تحليل کنيم، اساساً بنا نيست چنين فرصتي براي مخاطب فراهم شود. پروپاگاندا، آمرانه و يک سويه است. اين گونه اطلاعات، همانند گذشته، به شکل مستقيم و زمخت به سمت کاربران فرستاده نمي‌شود، بلکه همان‌گونه که گفتم پيچيده و متفاوت عمل مي‌شود.

فارغ از نگاه سياسي اشاره شده، نکته‌ی ديگر که در همين چهارچوب قابل گفتن است؛ فرصت‌هاي توليد و تبادل اطلاعات در مقياس وسيع و به وسعت همه‌ی جهان است. اين در تاريخ بشر بي‌سابقه است. همه‌ی مردم مي‌توانند مطالبشان را به شکل‌ها و گونه‌هاي متنوع منتشر کنند؛ بازخورد دريافت کنند؛ واکنش ديگران را نسبت به آن بسنجند؛ در توليد محتوا به شکل گروهي مشارکت داشته باشند و سهمي در اطلاعاتي که فضاي سايبر و شبکه‌هاي اجتماعي به گردش در آمده داشته باشند. آري، در کنار اين فرصت، مي‌‌توان به برخي محدوديت‌هاي فني که از آن به «شکاف ديجيتالي» تعبير مي‌شود، اشاره کرد که کفه‌ی اين فرصت را به سود «داراها» سنگين‌تر مي‌کند.

منظور شما این است که نمی‌توان سوال را کلی پرسید، بلکه باید به جزییات گردش اطلاعات در این فضا پرداخت؟ اگر این طور است شما چه توضیحی در این‎باره دارید؟

بله دقیقا همین طور است. من مثالی برای شما می‎آورم. شما براي اين که بازاريابي کنيد، هزينه‌ی کلاني را متحمل مي‌شويد، بايد نيازسنجي کنيد و بازارها و مصرف‌کنندگان هدف را خيلي دقيق شناسايي نماييد. اين اطلاعات براي شما رايگان به دست نيامده است. اطلاعاتي است که آينده‌ی کسب و کار شما را ترسيم مي‌کند. چگونه حاضر مي‌شويد بسته‌ی اطلاعاتي مربوط به بازار کالا يا خدمات خود را به اشتراک با رقبا بگذاريد؟ در حالي که هر جزیي از اين اطلاعات با هزينه‌ی گزاف به دست آمده است. پس به عنوان نمونه، اطلاعات تجاري گران‌قيمت است و با عنوان گردش آزاد اطلاعات نمي‌توان چنين انتظاري را مطرح کرد، درست مانند اطلاعات امنيتي.

درباره‌ی گردش آزاد اطلاعات به موضوع دیگری نیز باید اشاره کنم و آن ساز و کارهای ارتباطات در فضای سایبر است. یعنی در گردش اطلاعات باید به مدیای آن نیز اشاره کنید. مثلا هنگامی که من با شما از طریق ایمیل در ارتباط هستم، آیا این تأثیری همانند تأثیر ویدیو کنفرانس و اسکایپ و سایر مدیاها دارد یا خیر؛ تاثیر آن بیشتر یا کم‎تر است؟ هنگامی که رسانه و ابزار آن متفاوت باشد، عمق ارتباط و میزان تاثیرگذاری ارتباطات نیز متفاوت می‎شود. دست‌يابي کاربران به اطلاعات در فضاي سايبر تا حد زيادي تابع تناسب سازوکار ارتباطي آنان است و نه محدوديت و منع.

آیا اساسا پیش‎فرض اولیه در سوال، اشتباه است؟ يعني نمي‌توان گفت در فضاي سايبر جريان آزاد اطلاعات وجود دارد يا خير؟

پیش‎فرض شما اشتباه نیست، اما از نظر من ملاحظاتی درباره‌ی آن وجود دارد که بخشي از آن را در پاسخ به پرسش قبلي گفتم. به نظر من اطلاعات در جامعه‌ی اطلاعاتی یک کالاست و ارزش اقتصادی دارد. اطلاعات به عنوان کالا شناخته می‎شود، ارزش‎گذاری و مبادله می‎شود. وقتی چیزی ارزش اقتصادی دارد، برای به دست آوردن آن باید پول پرداخت کنید. پس اطلاعات، کالایی دارای ارزش اقتصادي است. اگر قصد دارید بدانید که در فلان نقطه‌ی دنیا چه نیازی وجود دارد که شما بتوانید کالایی متناسب با نیاز آنها تولید کنید، اول از شما پول خواهند خواست و سپس اطلاعات را ارایه خواهند داد.

از اين رو، هنگامی که از جریان آزاد اطلاعات سخن می‎گویید؛ نمی‎توانید افرادی را نادیده بگیرید که سرمایه‌هایشان اطلاعات است. «ایران‎داک» اطلاعات پایان‌نامه‎های کشور را از دانشگاه‌ها دريافت مي‌کند. اين که اطلاعات اوليه که گران‌سنگ است به جاي خود؛ در مراحل پس از فراهم‎آوری، با صرف هزينه‌ی سنگين، سازماندهی و پردازش شده و بر روي وب‌ سايت پژوهشگاه ايران‌داک منتشر مي‌شود يا با مراجعه‌ی حضوري يا شيوه‌هاي ديگر درخواست، در اختيار کاربران قرار مي‌گيرد. اين پايان‌نامه‌ها از مرحله‌ی توليد محتوا در دانشگاه هزينه داشته است تا به ذخيره و انتشار آن در پايگاه اطلاعات پايان‌نامه‌ها برسد. ضمن اين که ما براي انتشار اين اطلاعات با دانشگاه‌ها تفاهم‌نامه امضا مي‌کنيم. بخش از سرمايه‌ی ما همين اطلاعات است. يعني انتظار رايگان بودن اين اطلاعات، بدون تامين منابع هزينه، منطقي نيست.

نکته‌ی پاياني اين که فضاي سايبر، جايي نيست که همه چيز رايگان باشد. بايد بين «جريان آزاد اطلاعات» و «جريان رايگان اطلاعات» فرق گذاشت. گردش آزاد اطلاعات، يعني به دلايلي که فاقد وجاهت است، فرصت نشر اطلاعات را از ديگران سلب نکنيم. جريان آزاد اطلاعات، هيچ‌گاه هم معني جريان رايگان اطلاعات نيست. علت آن را عرض کردم.

پس جریان آزاد اطلاعات به این معنی است که اگر شما هزینه‌ی یک بخش از اطلاعات را پرداختید؛ راه شما را به شکل دیگری نبندند. پاسخ به سوال پیش فرض‎های شما یک بلی و خیر یا مثبت و منفی نیست. یک توضیح کلی است و مانند این است که بگویید که آیا موجودی به نام پرنده خوب است یا خیر. این سوال پاسخی مثبت و منفی ندارد.

بنابراین شما معتقدید که گردش اطلاعات در دنیا با جنبه‌ی اقتصادی آن پيوند دارد؟

به نظر من وجه اقتصادی یکی از این ملاحظات است. وقتي از موانع گردش آزاد اطلاعات سخن به ميان مي‌آيد، انگشت اتهام به سوي دولت‌ها نشانه مي‌رود. اگر چه جريان آزاد اطلاعات مي‌تواند برخي تهديدها را متوجه دولتها کند اما نمي‌توان از نقش اين پديده در شفاف‌سازي، نظارت همگاني، جلوگيري از فساد و مشارکت مردمي غفلت کرد. در عين حال، می‎توانم به چند ملاحظه‌ی دیگر نیز اشاره کنیم. وجه سیاسی، اقتصادی، امنیتی، مصلحت‎جویانه و حفظ مزیت رقابتی از دیگر ملاحظات آن است. یک سری اطلاعات رایگان وجود دارد. الزاما اطلاعات رایگان اطلاعات بی‎ارزشی نیستند. یک‎سری اطلاعات به دلیل اقتصادی آزاد نیستند. به اطلاعاتی که قیمت برای آن پیش بینی نشده است، اطلاعات آزاد می‎گوییم. برخي از اقلام اطلاعاتي نيز هنگامی که هزینه‌ی اطلاعات را پرداخت کردید، برای شما قابل دسترسی است. سطح دیگری از تقسیم‎بندی اطلاعات، امنیتی است که مربوط به امنیت فرد، حریم خصوصی سازمان‎های مختلف دولتی و شرکت‎ها، اسناد مربوط به امنیت جهانی؛ مانند تروریسم و ویروس‎هایی که منتشر می‎شود، اطلاعاتی درباره‌ی جنگ منطقه‏ای و اطلاعات مربوط به امنیت ملی است. این اطلاعات آزاد نیست و قرار هم نیست که آزاد باشد.

اگر اطلاعاتی مربوط به امنیت ملی است؛ قرار نیست بدانیم چه سلاحی را صادر یا چه سلاحی وارد می‎کنيم. آشکار است هیچ کشوري در دنیا وجود ندارد که این اطلاعات را برای شهروندان خود منتشر کند، چه برسد به ايجاد دسترسي به آن، در فضاي سايبر!

نوع دیگری از اطلاعات به شکل مصلحت‎جویانه و براي حفاظت از کاربر، از گردونه‌ی گردش اطلاعاتی ما حذف می‎شود. به فرض شما خواهر بزرگ خانواده هستید و تصور می‎کنید، خواهر کوچکتر شما نبايد صحنه‌ی اعدام یک فرد با طناب‎دار، صحنه‌هاي دلخراش تصادف، خشونت، برهنگي و مانند آن‌ها را ببیند. اين شگرد، نه امروز و براي فضاي وب، بلکه در رسانه‌هاي سنتي هم به کار گرفته شده و مي‌شود. مانند رتبه‌بندي سني فيلم‌ها، کتاب‌ها و برنامه‌هاي تلويزيوني.

یکی دیگر اطلاعاتی است که حفاظت از آن‌ها براي سازمان يا حفظ مزيت رقابتي سازمان ضروري است. حوزه‌ی شغلی و کسب و کار باز می‎گردد. اطلاعات مربوط به موقعيت کاري سازمان و شگردهاي آن، بسيار با ارزش هستند که تا کهنه يا افشا نشده‌اند، هيچ گاه منتشر نمي‌شوند. شما به عنوان يک سازمان يا شرکت، از فرصت و ویژگی خاصی که برخوردار هستید و رقبا آن را ندارند، چشم‌پوشي نمي‌کنيد.

اگر سوال اول را درباره‌ی شبکه‎های اجتماعی مطرح کنیم، باز هم به همین پاسخ می‌رسیم؟

در کليت آن شايد نتوان پاسخي متفاوت يافت. الگوي جريان آزاد اطلاعات مي‌تواند متفاوت باشد. چون نظريه‌پردازي در اين زمينه از خاستگاه‌هاي فکري گوناگوني بوده است. يونسکو به عنوان سازمان جهاني، فعاليت چشمگيري در اين زمينه داشته است.

شبکه‎های اجتماعی به شکل موضوعی، تخصصي و عمومي هستند. اين شبکه‎ها بر محور پروفایل‎های افراد بنا می‎شوند. در گروه‎های مباحثه و وبلاگستان نقش پروفايل‌ها کم‌رنگ‎تر است. در شبکه‎های اجتماعی مانند فیس‎بوک و کلوب و مانند آن‌ها از ويژگي‌هايي مانند سن، جنس، تحصیلات و علايق و غيره از شما پرسیده می‎شود. وقتی در یک جمعی علایق شما به طور کامل مطرح می‎شود؛ آن هنگام شما مرتبط با افرادی خواهید شد که آنها نیز چنین علایقی دارند. یعنی شما در شبکه برای افراد شناخته شده هستید. وقتی شما پروفایل خود را کامل بسازید؛ امکان اين که همشهریان، همکلاسي‌ها، همفکران، و ساير افراد را بيابيد، فراهم مي‌شود. می‎توانید با افرادی که علایق مشترک دارند نیز ارتباط برقرار کنید و با آنان تبادل اطلاعات داشته باشيد. منطق گردش اطلاعات در اين شبکه‌ها اين چنين است. اما همواره خطوط قرمزي ترسيم مي‌شوند که براي کاربران دردسر ساز است و جريان آزاد اطلاعات را مختل مي‌کند.

جریان آزاد اطلاعات در شبکه‎های اجتماعی تابع قواعد از پيش تعيين شده در سايت‌هاي شبکه اجتماعي است. اين قواعد، گاهي تحت کنترل کاربران است و آن‌ها هستند که محدوديت‌هاي دسترسي را تعريف مي‌کنند. از اين رو، تبادل اطلاعات، ارتباط مستقیمی با فضای تنفس کنشگران دارد. در این فضا، کنشگران در چارچوب گفتمان خاصی به تبادل نظر و اطلاعات مي‌پردازند.

از سخن شما چنين استنباط مي‌شود که فضای مجازی یک‎سری زیر مجموعه‎ها دارد. یعنی فضای کلی یک قاعده‌ی کلی دارد و هر کدام از این زیرمجموعه‎های فضای کلی نیز یک سری قوانین و محدودیت‎ها دارند.

بله، درست است. در فضای سایبر به طور کلی، شبکه‌ی اجتماعی، وبلاگستان، سایت‎های خبری، فضاهای چت و گروه‎های مباحثه‌ای وجود دارند که در آنها اشتراک‌گذاری و تبادل اطلاعات انجام می‎شود. جمع همه‌ی این‌هاست که پديده‌اي به نام فضای سایبر را به وجود مي‌آورد. البته اين، به معناي تعريف فضاي سايبر نيست. در بخشي از این فضا، با نام وبلاگستان، اگر به قوانین و محدودیت‎های سایت احترامی گذاشته نشود، باعث حذف شدن آن وبلاگ می‎شود. در شبکه‌هاي اجتماعي نيز رفتار شما ثبت مي‌شود، رفتار شما نقش تعيين کننده‌اي در تبديل شما به عنوان نقطه‌ی ثقل يا کاربري مهجور دارد. در چنین فضايي، جریان آزاد اطلاعات به شکل مداوم تبصره پیدا می‎کند. محدوديت‌هايي به موجب قوانين وضع مي‌شود که جاي ويژه‌ی خود را دارد.

در صحبت‎های خود اشاره کردید که در شبکه‎های اجتماعی پروفایلی از ویژگی‎های فردی، تحصیلی و مشخصات کامل علایق و سایرمشخصات فردی ساخته می‎شود. سپس افراد و کاربران با آن ویژگی‎ها به شبکه‎های اجتماعی می‎آیند. اغلب به نظر می‌رسد جامعه‌ی مخاطب هر فرد جامعه‌ی کوچکی است که ویژگی‎های جوامع ارگانیکی را بازتولید می‌کند: تلاش افراد برای همرنگ شدن، نوع نظارت و سایر موارد؛ آیا به نظر شما می‌توانیم چنین شباهتی را قایل شویم؟

یک سری الگوهای رفتاری برای کنشگری و فعالیت در سايت‌هاي شبکه اجتماعي وجود دارد. من ضرورتي به تلاش براي این که الگویی را با مساله‌ی زیست محیطی یا زیست‎شناسی مرتبط يا تشبيه کنيم، نمي‌بينم. اصل را بر این قرار دهيم که از زمان حضور بشر روی زمین شبکه‎های اجتماعی وجود داشته است. ابتدایی‎ترین شکل آن شبکه‌ی خانواده است. افراد در آن شبکه نقش‎ها و کارکردهایی دارند. کارکرد شبکه‌هاي اجتماعي فضاي سايبر، هماهنگي زيادي با شبکه‌هاي زندگي واقعي دارد. اگر فرض را بر اين بگذاريم که از هويت مستعار يا ويژگي‌هاي ساختگي در شبکه‌هاي اجتماعي استفاده نمي‌شود، درک اين هماهنگي آسان‌تر خواهد شد. کاربر در شبکه‌هاي اجتماعي افزون بر هويت مستقل خود، يک هويت شبکه‌اي پيدا مي‌کند که به جايگاه و وزن او در شبکه وابسته است. اگر به شبکه‎های اجتماعی نگاه کنید، یک سری گره‎ها يا نودهایی داراي انبوهي از پيوند هستند. اين پيوندها، کاربران ديگر‌ هستند. نقاط ثقل در شبکه به همين شکل پديد می‌آیند و تأثيرگذار مي‌شوند. هويت‌هاي واقعي کاربران مي‌تواند در فزوني وزن ارتباطي گره‌ها در شبکه‌هاي اجتماعي فضاي سايبر موثر باشد.

پس مي‌بينيد سايت‌هاي شبکه‌‌ی اجتماعي فضاي سايبر، به خودي خود فقط زيرساخت‌هاي سخت‌افزاري و نرم‌افزاري را فراهم مي‌نمايند. کاربران هستند که اطلاعات را توليد و منتشر مي‌کنند. فارغ از اين گمانه‌زني که برخي از شبکه‌هاي اجتماعي، به شکل معناداري، چه آشکار و چه پنهان، جهت‌گيري خاص خود را دارند.

با توجه به همین شباهت‎ها اغلب فضای این شبکه‌ها سطحی به نظر می‌رسد و کمتر بحث جدی مطرح می‌شود. اصولا آیا می‌توانیم در این شبکه‌ها انتظار بحث‎های جدی داشته باشیم یا همان‌طور که برخی معتقدند، شرایط فعالیت در شبکه‌های اجتماعی بالذات سطحی همراه است؛ می‌تواند مقدمه‌ای برای طرح بحث‎های جدی باشد؟

گردش مناسب و سالم اطلاعات خیلی بهتر از گردش پر حجم اطلاعات است. به این معنا که جعل، خرافه، دروغ و توهین از چرخه‌ی آزاد اطلاعات حذف شود. سالم‎سازی يک هدف در جريان آزاد اطلاعات است که رکن اصلي آن کاربران فضاي سايبر هستند. سالم‎سازی به معنای اخلاقی کردن است. یعنی ممنوعيت دروغ، اتهام، افشاي اسرار خصوصي، فريب، سرقت به هر شکل، و… .

اين گمان که فضای اجتماعی جاي شوخی است و نبايد آن را چندان جدي گرفت، نگرش واقعي و درستي نيست. فقط به يک نمونه اشاره کنم که در ماجراي گرفتار شدن سربازان ایرانی در چنگ تروریست‌ها، کمپینی پر سروصدا راه‎اندازی شد که اگر به آثار ملي و اخلاقي آن بپردازيم، خواهيم ديد که کارزاري بسیار موثر عليه تروريسم وابسته بود. هنگامی که شما بتوانید یک میلیون نفر را بسیج کنید و از آنها براي اقدامي امضا بگیرید، آن هم با هويت واقعي، کاري کم اهميت نیست. تعداد کامنت‎هایی که در ذیل یک خبر درج می‎شود و منجر به حذف یا اصلاح یک خبر می‎شود، نتيجه‌ی همين کنشگري‌هاي و ايجاد کمپين در فضاي سايبر است. فضای سایبر ادامه‌ی فضای زیستی است و جزء جدایی‎ناپذیر فضای زندگی ماست. پس چگونه می‎توانیم سخن از چيزي بگوييم که به تعبير شما سطحي است و عمقی ندارد؟

کم نيستند کمپین‎هایی که در فضای فیزیکی شکل می‎گیرند، اما سرنخ آن‌ها در فضای سایبر و شبکه‎های اجتماعی است. تداوم گفتمان‎های فضای فیزیکی را در فضای سایبر می‎توانید ببینید. اگر منظور شما اشاره به مصاديقي از سطحي بودن و ابتذال در فضاي سايبر باشد، من مي‌توانم همين وضعيت را در فضاي فيزيکي زندگي براي شما شاهد بياورم.

سخن پایانی؟

در گردش اطلاعات بايد نقش کابران را فراتر از  آنچه در رسانه‌هاي سنتي فرض مي‌شد، نگريست. مخاطب در فضاي سايبر، از جمله شبکه‌هاي اجتماعي، هدف نيستند تا هدف گلوله‌ی اطلاعات قرار گيرند. آنان نقش فعالي در توليد محتوا و گردش اطلاعات دارند. مخاطب، يا به تعبير بهتر، کاربر فعال است و آگاه شده است. او ابزارهای فعال بودن را در اختیار دارد. به عنوان کنش‎گر در فضای شبکه‎های اجتماعی نقش ايفا می‎کند و برای خود حقی قایل می‎شود. حتی با اهرم‌هايي که در دست دارند می‎توانند، ساختارها را نیز تغییر دهند تا گردش اطلاعات به شکل مطلوب آنان انجام گیرد. آنان در پي‌ريزي و استقرار قواعد فعالیت در شبکه‌های اجتماعی سهم اساسي را براي خود قایل هستند که اهرم فشار بسيار خوبي براي محدوديت‌هاي آمرانه‌ی آشکار يا پنهان است. اين اهميت و کانون قرار گرفتن کاربران را بايد به درستي دريابيم.

انتهای پیام

منبع: پايگاه خبري شفقنا

باز نشر در: روزنامه مردم سالاري

(در مواردی این مصاحبه، با تغییراتی و بدون درج نام خبرنگار و منبع اصلی بازنشر شده است که کاری غیراخلاقی و غیرقابل قبول است)

ارتباطات و رسانه, اطلاعات و دانش‌شناسی, تولید محتوا, فضاي سايبر نظر دهید

✍️ نشانه‌ شناسي اعتماد در فضاي سايبر

ارسال شده توسط محمود بابايي در 24th مارس 2014

نشانه‌شناسي اعتماد در فضاي سايبر

خدماتي كه در فضاي سايبر به كاربران ارائه مي‌شود، گوناگون هستند؛ اين گوناگوني، وضعيت‌هاي متفاوتي را در چگونگي  اعتماد كاربران ايجاد مي‌كند. كاربراني كه با بانكداري يا تجارت الكترونيكي سروكار دارند، در اعتماد خود به سازوكارهاي ارتباطي و تعاملي فضاي سايبر دقت و تأمل بيشتري روا مي‌دارند. در تراكنش‌هاي «برخط» كاربران نه تنها در معرض ريسك‌هاي مالي قرار مي‌گيرند، بلكه انبوهي از اطلاعات شخصي و واقعي آن‌ها نيز قابليت انتقال به ديگران پيدا مي‌كند. اطلاعاتي كه مي‌تواند براي ديگران ارزش مالي فراوان داشته، و به همان نسبت، كاربران را با خطر افشا مواجه سازد و در بدترين حالت، سلاح قدرتمندي عليه آن‌ها باشد. بدين‌سان با رشد تعامل در فضاي سايبر، به ويژه كنش‌هايي كه مستلزم انتقال اطلاعات مهم شخصي است، اهمیت اعتماد در تراكنش‌هاي آنلاين را آشكارتر مي‌شود. به گونه‌اي كه نبودن اعتماد، يكي از بزرگ‌ترين موانع دادوستدهاي آنلاين قلمداد شده است.نشانه شناسي

به لحاظ مفهومي،« اعتماد» مبتني بر ذهنيت افراد درباره احتمال و انتظار و وقوع کنشي از سوي ديگران است(قابليت پیش‌بینی رفتار). اين ذهنيت، مي‌توان تابع متغيرهاي گوناگوني، از جمله زمينه‌هاي اجتماعي، فرهنگي، قومي، مذهبي، و ويژگي‌هاي شخصيتي باشد.  اعتماد، رفتاري است كه بازتاب‌دهنده موضع كاربران درباره روابط اجتماعي و تعامل در فضاي سايت‌هاي شبكه اجتماعي است؛ اين رفتار، تحت تأثير  ويژگي‌هاي شخصيتي مانند وظيفه‌شناسي، توافق پذیری، برونگرايي،، گرايش به اعتماد، اراده اعتماد، باورهاي اعتماد، رفتار مبتني بر اعتماد و نيز عوامل محيطي اعتماد مؤثر است.

ديدگاه كاربران درباره اعتماد در فضاي سايبر، يكي از راه‌هايي مطالعه‌ي پديده اعتماد است. تلاش‌هاي در خور توجهي در اين باره انجام گرفته است. اگر چه همه‌ي اين بررسي‌ها، يافته‌هاي ارزشمندي را در اختيار تصميم‌سازان،  تصميم‌گيران، و مديران قرار داده‌اند، اما تلاش  و جست‌وجوي براي نگاهي نو و متفاوت به اين پديده، ارزش و اهميت ويژه‌اي دارد. در تكاپوي بررسي راه‌هاي ديگر براي مطالعه‌ي اعتماد در فضاي سايبر، به نظر مي‌رسد روش «نشانه‌شناسي» (semiotics) مي‌تواند افق نويني را پيش روي بگشايد.

نشانه شناسی، علم بررسي کار کرد اجتماعی نشانه و مطالعه‌ي رفتار مبتني بر نشانه است . انسان‌ها در زندگي اجتماعي خود به طور مداوم در حال نشانه‌سازي براي انتقال پيام خود به ديگران هستند. نشانه‌شناسي، دانش بررسي سازوكارهايي است كه در سيستم‌هاي نشانه‌اي، معنا را توليد و دريافت مي‌كنند. ويژگي رسانه‌هاي دوران كنوني، براي درك پيام  از حواس پنج‌گانه استفاده مي‌شود و معناي نهفته در پيام داري لايه‌هاي گوناگوني است. به كمك نشانه‌شناسي مي‌توان پيام را رمزگشايي و معناي آن را دريافت.

 

ارتباطات و رسانه, فضاي سايبر نظر دهید

✍️ اعتماد در فضاي سايبر

ارسال شده توسط محمود بابايي در 19th اکتبر 2013
دكتر محمود بابايي

مقدمه

در انقلاب علمي قرن هفدهم ميلادي، «اعتماد[1]» را مقوله‌اي در تضاد با علوم سودمند مي‌دانستند. علوم عرصه شكاكيت و طرح پرسش بود، نه اعتماد. اين ديدگاه درستي نبود. يافته‌هاي علمي مي‌توانست مبنايي براي اعتماد و پله‌اي براي صعود و رشد علمي باشد. در نظريه‌هاي آماري، اعتماد به شكل عددي و بر اساس محاسبات مورد توجه بود (Shadish, Thomas and Campbell, 2002).

اكنون كه حجم عظيمي از گردش اطلاعات، مبادلات بازرگاني و تعامل‌هاي انساني  در بستر اينترنت انجام مي‌گيرد، اعتماد مي‌تواند يكي از مهم‌ترين دغدغه‌هاي فعاليت در اين فضاي نوين باشد.  اگر در تعامل‌هاي سنتي -چهره به چهره – کنشگران/كاربران با استفاده از شاخص‌ها و رويه‌هاي رايج به اعتماد طرفيني دست مي‌يافتند يا در ميزان اعتماد خود در شبكه روابط اجتماعي از عنصر تجربه، آزمون، کند و کاو بهره مي‌بردند، اجتماع‌هاي آنلاين، با توجه به ويژگي‌هاي خاص خود، راه را بر چنين روش‌هايي بسته‌اند. اعتماد، نه به واسطه شناخت مستقيم و در فرايند ارتباطات و تعامل‌هاي چهره به چهره، بلكه از طريق يك عنصر «واسطه»، و بنا به اقتضائات موقعيت، و فضايي كه كنشگر در آن قرار مي‌گيرد، حاصل مي‌شود. اين عنصر واسط همان سازوكارهاي ارتباطي و فراهم‌كننده امكان تعامل در فضاي سايبر است.

هر چه عموميت و كاربرد اينترنت رشد مي‌يابد، امنيت و حريم خصوصي تراكنش‌هاي آنلاين  اهمیت اعتماد را آشكارتر مي‌سازد. نبودن اعتماد، يكي از بزرگ‌ترين موانع دادوستدهاي آنلاين قلمداد شده است(Seong, 2009:33). با رشد فراگير فناوري اينترنت، زندگي مردم تا حد زيادي با فضاي سايبر گرده خورده است، دوست‌يابي، گپ‌زني آنلاين(چت)، تبادل نظر، مبادله اطلاعات، اشتراک‌گذاري، و دادوستد مالي از جمله فعاليت‌هاي رايج کساني است که کاربر اينترنت شناخته مي‌شوند. نبودن اعتماد براي اين فعاليت‌ها را مي‌توان بزرگ‌ترین تهديد براي فعاليت‌هاي اينترنتي دانست. البته گونه فعاليت‌ها، رابطه مستقيم با ميزان اعتماد مورد انتظار دارد. معمولاً کاربران اينترنت، در تجارت الکترونيکي و دادوستد مالي در اينترنت، دقت و تأمل بيشتري مي‌کنند و اين‌گونه فعاليت‌ها اعتماد سطح بالايي مي‌طلبد. ميزان ريسک در تبادل اطلاعات شخصي و داده‌هاي حساس مانند اطلاعات بانکي نسبت مستقيم با اعتماد دارد(Dong, 2010). در واقع اعتماد در فضاي سايبر زماني الزامي مي‌شود که شرايط، از نظر کاربر مخاطره‌آميز شده و هزينه ريسک کردن بالا مي‌رود.

براي جلب و  نگهداري مشتريان، هم‌چنين براي ايجاد مزيت رقابتي، بازاريابان، با چالش ايجاد و حفظ اعتماد مشتريان روبرو هستند. اين چالش، موجب توجه به مقوله اعتماد آنلاين و اهميت «بيشتر دانستن» درباره آن شده است. خريد و فروش آنلاين بر برخي از محدوديت‌هاي سنتي اعتماد چيره شده است، اما مسايل بسيار و جالب توجهي وجود دارد كه بايد درباره آن‌ها پژوهش انجام گيرد. مفهومي كه تقريباً همه پژوهش‌هاي مربوط به اعتماد وجود دارد، مجموعه‌اي از مقياس‌هاي گرايش است كه مي‌تواند براي اندازه‌گيري اعتماد مورد استفاده قرار گيرد. استانداردي براي مقياس‌ها وجود ندارد، و مطالعات گذشته، از  آيتم‌ها و مقياس‌هاي گوناگوني استفاده كرده‌اند. (Urban, Lorenzon & Amyx, 2009). پژوهشگران تلاش كرده‌اند اعتماد را به عنوان يك رفتار مفهومي كنند؛ مانند آندرسون[2]، ناروس[3]، دويتش[4]، و فاكس[5]. عموماً درباره رفتار اعتمادآميز در حوزه تجارت الكترونيكي، شامل اشتراك‌گذاري اطلاعات شخصي، خريد، يا كار روي اطلاعاتي كه از سوي سايت‌ها ارائه مي‌شود، بحث كرده‌اند(McKnight, et al, 2002).

در شرايط گوناگون، شكل‌گيري روابط در شبكه‌هاي اجتماعي،  مي‌تواند با چالش «اعتماد» روبرو گردد. اين چالش مي‌تواند بر پايه انگاره‌هاي فرهنگي، يا برخاسته از شناخت و تصور کاربران از سازوکارهاي بکار گرفته شد فناوري ارتباطي باشد.

اعتماد، بنيان و نقطه آغاز تبادل اجتماعي و بسترساز تعامل در شبكه‌هاي اجتماعي است. به نظر مي‌رسد، مقوله «اعتماد» همواره با نوعي ريسك‌پذيري دائمي روبرو است. «پالدم» (Paldam, 2000:11) بر اين باور است كه سرمايه اجتماعي، رشته/ حلقه پيوند جوامع به يكديگر است. وي، رويكردهاي نظري در  زمينه سرمايه اجتماعي را به سه دسته تقسيم مي‌كند: اعتماد، همكاري، و شبكه. با تكيه بر اين فرض كليدي كه اعتماد بر سهولت  همكاري داوطلبانه دلالت دارد، وي به دنبال نشان دادن همين رابطه بين اعتماد و شبكه است. از اين رو، «پالدم» نتيجه مي‌گيرد كه تعريف شبكه متناسب با تعريف «همكار-اعتماد» باشد. در نتيجه، اين پیوند خوردگی اجتماعي، يا سرمايه  اجتماعي، مي‌تواند به معناي اعتماد متقابل در گروه تعريف شود. حضور سرمايه اجتماعي، نشان مي‌دهد كه چگونه مردم مي‌توانند به سادگي، و بدون نياز به ايفاي نقش شخص ثالث، با يكديگر دادوستد داشته باشند. به اين ترتيب، وجود سرمايه اجتماعي ممكن است موجب روان‌سازي كنش جمعي و كاهش انگيزه براي سوء استفاده شود.

نتيجه پژوهش‌هاي بين فرهنگي نشان مي‌دهد که اعتماد ممكن است در هر فرهنگي با توجه به مقياس‌هاي خاصي تعريف شود و سطوح گوناگوني داشته باشد (Kiyonari, et al, 2006) و  دچار ناپايداري و دگرگوني شود. بر اين پايه، نظام و كيفيت روابط در شبكه‌هاي اجتماعي را مي‌تواند در يك «دگرگوني مداوم» فرض كنيم كه زير تأثير ميزان و سطوح اعتماد، دچار تلاطم مي‌گردد. افزون بر اين، متغيرِ هنجارهاي اجتماعي نيز بر كيفت ايجاد، شكل‌گيري و استمرار اعتماد در شبكه تأثير داشته‌ باشد. چرا كه در جوامع مختلف، هنجارهاي اجتماعي يك‌نواخت نبوده و يكسان ارزش‌گذاري نشده است. كيفيت‌هاي متفاوت اعتماد می‌تواند در هنجارها و ارزش‌هاي فرهنگي سرچشمه داشته باشد.

اعتماد آنلاين نيازمند پژوهش‌هاي بين‌رشته‌اي است(Rousseau, 1998). پژوهش‌ درباره اعتماد آنلاين، تا كنون به طور جداگانه، در حوزه‌هاي بازاريابي، فناوري اطلاعات، و علوم رايانه‌اي انجام شده است. (جاي پژوهش‌هاي متكي به علوم رفتاري، روانشناسي اجتماعي،  و جامعه‌شناسي خالي است). اعتماد مسئله‌اي جهاني است و بايد تفاوت‌هاي جهاني را در ارزيابي و اندازه‌گيري آن مورد توجه قرار داد.

تأثير وب2 در كنترل كاربران بر محتوا و انتشار و اشتراك‌گذاري، و رابطه آن با اعتماد اهميت دارد. داده‌ها متعلق به كاربران است. زندگي دوم، شبكه‌هاي اجتماعي، وبلاگ‌نويسي، ويكي‌ها، از پديده‌هايي هستند كه در اشاره به اعتماد، بايد به آن‌ها توجه شود. سرعت تغييرات زياد است و فرصت‌هاي بسياري براي مطالعه اعتماد در محيط آنلاين وجود دارد (Urban, Lorenzon & Amyx, 2009). از آنجا که الگوي کسب اعتماد در فضاي سايبر و با استفاده از سازوکارهاي اينترنت، با الگوي فضاي فيزيکي مي‌تواند کاملاً متفاوت باشد، شناخت مؤلفه‌هاي اعتماد در فضاي سايبر اهميت بيشتري مي‌يابد.

دانش موجود پيرامون «اعتماد در فضاي سايبر ايران» اندك است؛ بدان سبب كه پژوهش‌ علمي در اين زمينه بسيار اندك و انگشت‌شمار است. از اين رو، تصوير روشني از وضعيت موجود ميزان اعتماد در شبكه‌هاي اجتماعي در فضاي سايبر [6]ايران  در دسترس نيست. از اين رو نمي‌توانيم هيچ‌گونه برآوردي از ميزان انسجام دروني آن‌ها داشته باشيم. از يك سو، گستره مفهومي اعتماد در فضاي سايبر به ويژه در شبكه‌هاي اجتماعي، و الگوهاي آن مي‌تواند به عنوان يك پرسش پيش رو قرار گيرد، و از سوي ديگر، پاسخ روشني به اين پرسش كه  نقش متغيرهاي محيطي (مانند سازوكارهاي فضاي سايبر)، فرهنگي، اجتماعي، مهارتي و فردي در شكل‌گيري اعتماد در فضاي شبكه‌هاي اجتماعي چيست، وجود ندارد.

متن کامل

ارتباطات و رسانه, تولید محتوا, فضاي سايبر, نشر الکترونيکي نظر دهید

✍️ كاربران اينترنت و نمايندگي جامعه

ارسال شده توسط محمود بابايي در 14th اکتبر 2013
محمود بابايي

پاسخ دادن به اين پرسش كه «آيا كاربران اينترنت، كل جامعه را نمايندگي مي‌كنند يا خير؟» كاري است هم آسان و هم دشوار. آسان بودن آن مي‌تواند مستند به «تعداد كاربران» و «ضريب نفوذ اينترنت» باشد كه تا حد بسيار بالايي در كل كشور گسترش يافته و براي عموم قابل دسترسي است. اما، دشواري پاسخ اين است كه عملاً بخش‌های تحصیل‌کرده جامعه و عمدتاً شهري كاربر اينترنت هستند و به قصد اداره امور شغلي و حرفه‌اي يا نيازهاي زندگي روزانه خود، از اينترنت استفاده مي‌كنند. از اين رو، گمانه‌زني درباره اين كه آنان «كل جامعه» را نمايندگي مي‌كنند، دشوار است.

كاربران اينترنت و نمايندگي جامعه

گام نخست براي ارزيابي اين موضوع در ايران، انجام پيمايشي دقيق است تا نشان دهد «چه درصدي از جامعه به اينترنت دسترسي دارند؟»؛ و اگر دسترسي دارند، «آيا براي امور روزمره زندگي از اينترنت استفاده مي‌كنند؟» پاسخ دو پرسش گفته شده مي‌تواند به يك داوري و ارزيابي كلي رهنمون گردد تا بتوان بر پايه آن، با دقت بيشتري پاسخي درخور به پرسش نخست اين نوشته را داد. ضرورت اين پيمايش از آن جا ناشي مي‌شود كه «ضريب نفوذ اينترنت» به تنهايي نمي‌تواند نشان‌گر «استفاده كاربران» باشد. بخش‌هايي از جامعه به رغم امكان دسترسي به اينترنت، از آن بهره‌برداري نمي‌كنند.

به دليل نبودن آمار كشوري از ايران، به داده‌هاي يك پيمايش* در ايالات متحده امريكا اشاره مي‌كنم كه نشان مي‌دهد: 15% از افراد بالاي 18 سال از اينترنت استفاده نمي‌كنند. اين در حالي است كه حل و فصل امور، و نيز اداره زندگي روزمره در اين كشور، بدون استفاده از اينترنت بسيار دشوارتر از ديگر نقاط جهان است. چرايي استفاده نكردن آنان از اينترنت گوناگون است؛ 34% علاقه‌‌اي به اينترنت ندارند يا نيازي به بهره‌برداري از آن نمي‌بينند؛ 32% بهره‌برداري از اينترنت و درگير شدن با آن را دشوار مي‌دانند و از اين كه از طريق اينترنت به آن‌ها زياني وارد شود نگران هستند؛ 19% گراني هزينه بهره‌برداري از اينترنت؛ و 7% نيز نبودن امكان دسترسي به اينترنت را از علت‌هاي آن بر شمرده‌اند.

به نظر مي‌رسد افزون بر فاصله زياد  «نسبت كاربران اينترنت» به «كل جمعيت»، انتظار مي‌رود داده‌هاي چنين پيمايشي در ايران با جابجايي چشمگير در نسبت‌هاي پژوهش مورد اشاره همراه باشد. از اين رو، در حد يك فرض مي‌توان گفت: جامعه كاربران اینترنت در ايران، كل جامعه را نمايندگي نمي‌كند، بلكه در خوشبينانه‌ترين حالت، نماینده بخش تحصیل‌کرده و شهري ايران هستند. پيمايش‌هاي اينترنتي نيز همواره با چنين چالشي روبرو هستند كه داراي سوگيري جدي هستند و  «امکان تعميم‌پذيري» از پژوهش  سلب مي‌کنند.  به هر روي، به لحاظ تأثير پذيري جامعه از ارتباطات مبتني بر اينترنت، نمي‌توان قاطعانه وجود چنين شكافي را پررنگ جلوه داد. اينترنت، اكنون «غيركاربران» را هم زير تأثير خود گذارده و به گونه‌اي «با واسطه كاربران» ابعاد نفوذ خود را گسترش مي‌دهد. اگر چه بدون تكيه بر پژوهش، نمي‌توان دربارة ميزان تأثيرپذيري «كاربران» و «غيركاربران» سخن راند.

.Z.ickuhr, Kathryn (2013) Who’s not online and why. Pew Research Center*

http://pewinternet.org/Reports/2013/Non-internet-users.aspx (accessed Oct. 11, 2013)

ارتباطات و رسانه, فضاي سايبر, نشر الکترونيکي یک نظر

✍️ حفاظت از خود و ناشناختگي در فضاي سايبر

ارسال شده توسط محمود بابايي در 13th اکتبر 2013
محمود بابايي
داده‌هاي پژوهش* راييني (Rainie) و همكارانش در سال 2013  نشان می‌دهد كه  86% از كاربران اينترنت گاه به گاه اقدام‌هایی را براي ناشناخته ماندن و رصد نشدن انجام مي‌دهند پاك كردن رد پاي ديجيتالي، از بين بردن كوكي‌ها و پيشينه مرورگر، رمزگذاري داده‌ها، و پنهان كردن آي.پي. (IP: Internet Protocol) از جمله اين نوع اقدام‌ها است. 55% نيز به فعاليت‌هايي دست مي‌زنند كه مانع از رصد آن‌ها توسط ديگر افراد، سازمان‌ها و دولت‌ها شوند.
در حالي كه 59% آنان بر اين باورند كه «كاملاً ناشناخته ماندن» در اينترنت، امكان‌پذير نيست.  تعداد قابل توجهي از كاربران، از دست دادن اطلاعات شخصي و دزديده شدن اطلاعات حساب‌هاي كاربري و کلاه‌برداری را تجربه كرده‌اند. 68% بر اين باورند كه مقررات كنوني براي حفاظت از امنيت و حريم آنان  در فضاي سايبر ناكافي است. در حالي كه آنان به اختيار خود، شايد در مواردي به ضرورت- مانند تلاش براي كاريابي يا درخواست كمك از ديگران- اطلاعات شخصي مانند تصوير، نشاني، شماره تلفن خود را در سايت‌ها منتشر كرده‌اند. در عين حال، نگراني از استفاده نادرست از اطلاعاتشان همواره براي آنان يك دغدغه ذهني است.
به طور اصولي، كاربران اينترنت از دسترسي به اطلاعاتشان استقبال مي‌كنند اما، تمايل دارند اين دسترسي فقط براي افراد مجاز باشد و نه كساني كه از اطلاعات براي اهداف تجاري خاص خود يا صدمه زدن به آنان، بهره‌برداري مي‌كنند. هم‌چنين نگراني در مواردي، كاربران تمايل ندارند كنش‌ها و دادوستد اطلاعاتشان توسط دولت‌ها و سازمان‌هاي دولتي مونيتور شود.
نوع تصميم كاربران براي حفاظت از خود در فضاي سايبر (و نه به قصد اقدام‌هاي مجرمانه)، بستگي به سطح مهارت و اهميت يا حساس بودن كنشگري‌شان دارد. پنهان كردن هويت با هدف كنش سياسي يا انتشار اطلاعات حساسيت برانگيز، يك راهكار براي مهم است.
كاربران داراي سطح مهارت بالا در چنين مواردي از آي.پي. جعلي/گمراه‌کننده استفاده می‌کنند. حتي تغيير نشاني ديجيتالي سخت‌افزارهاي متصل به شبكه (مانند MAC address) نيز در دستور كار آن‌ها قرار مي‌گيرد. امكان عمليِ «پنهان شدن كامل» كاري رؤيايي است و تكاپوي جدي در اين زمينه بين سازمان‌هاي مونیتور کننده و «كاربران پنهان شده» در جريان است.
شكل ساده حفاظت از خود در نزد كاربران بي‌بهره از مهارت و دانش فني بالا را مي‌توان در كنشگري آنان در وبلاگ‌نويسي، كامنت نوشتن و لايك(like) كردن  مشاهده كرد. وبلاگ‌نويس، محتوا را با نام مستعار يا ناشناس منتشر مي‌كند وكامنتي كه نوشته مي‌شود بدون نام يا با نام مستعار است. شايد كاربر، چنين گمان مي‌كند كه هيچ ردي از خود باقي نگذاشته است و از پيامدهاي انتشار محتوا و كنشگري خود، در امان است. اين داوري، موجب نوعي «توهم» ناشي از كم‌اطلاعي يا بي‌اطلاعي مي‌شود. بي‌خبر از آن كه با مراجعه به «سرورهاي سرويس‌دهنده اينترنت» و دسترسي به پروفايل مشتري خدمات، مي‌توان به جزيي‌ترين اطلاعات درباره كاربر دست یافت.
در مواردي مانند دادوستدهاي مالي اينترنتي و استفاده از خدمات دولت الكترونيك، در حفاظت از اطلاعات كاربران، تعهدات بيشتري متوجه سرويس‌دهندگان مي‌شود.  كاربران براي حفاظت از اطلاعات خود، تنها بايد دقت‌هاي اوليه را در مراجعه به سايت و اطمينان از امنيت پلتفورم مورد استفاده را داشته باشند. سازوكارهايي كه سرويس‌دهندگان براي دسترسي مورد استفاده قرار می‌دهند و پيشينه آنان در كيفيت حفاظت از داده‌هاي كاربران دو عنصر اساسي در جلب اعتماد کاربران است. در اينجا استفاده از شناسه مستعار و ناشناختگي بي‌معنا است. آن‌چه مهم است، اعتماد كاربر به سازوكارهاي استفاده شده (مانند پروتكل امن https) براي حفاظت از وي است.
گونة ديگري از تمايل به «ناشناخته ماندن» و به تعبير ديگر «حفاظت از اطلاعات خود» در فضای سايبر را مي‌توان در كنشگري در شبكه‌هاي اجتماعي مشاهده كرد. تلاش کاربران براي ساختن هويت مستعار، موجب مي‌شود دغدغه چنداني پيرامون اعتماد به سايت‌هاي شبكه‌هاي اجتماعي نداشته باشند. در واقع، كنشگري با هويت مستعار در شبكه‌هاي اجتماعي از طنزهاي شيرين روزگار ما است. شكل‌گيري شبكه ‌هاي اجتماعي مبتني بر فرض‌هايي است كه با ناشناخته بودن و ناشناخته ماندن در تناقض جدي است. روابط در شبكه‌هاي اجتماعي اساساً بر پايه پروفايل كاربري است. اگر اطلاعات پروفايل، مستعار/جعلي باشد شبكة ارتباطي چگونه شكل مي‌گيرد؟ رواج اين پديده در نزد كساني كه با سازوكارهاي امنيتي سايت‌هاي شبكه اجتماعي ناآشنا هستند يا در بهره‌برداري از سايت‌ها ناكارآمدند، بيشتر است.
اگر چه بي‌معنا بودن اين گونه كنشگري و ناپايداري و كم اثر بودن كنش فرد در شبكه  آشكار است اما، چنين امكاني وجود دارد و مي‌توان با هويتي مستعار در شبكه هاي اجتماعي به فعاليت پرداخت؛ اما انتظار تأثير آن همچون اثر «دويدن در خواب» است!
* Pew Research Center’s Internet & American Life Project.
http://pewinternet.org/Reports/2013/Anonymity-online.aspx
فضاي سايبر نظر دهید

✍️ نقد کتاب روان‌ شناسی سایبری

ارسال شده توسط محمود بابايي در 4th سپتامبر 2013

گرايش به پژوهش پيرامون تعامل انسان- ماشين ، و انسان- انسان با واسطه ماشين،  به دوران جنگ جهاني دوم و تلاش براي افزايش كارآمدي سلاح ها بازمي گردد. « جامعه پژوهشي ارگونوميك ها »در سال 1949 م بنيان نهاده شد كه به مطالعه ويژگي هاي فيزيكي ماشين وسيستم ها، و تأثير آن بر عملكرد كاربران مي پرداخت. هدف ارگونومى يا مهندسى عوامل انسانى، ايجاد تناسب بين كار و انسان است. متخصصان ارگونومي، با بهينه كردن تناسب بين انسان و ساير اجزاى سيستم هاى كار، كارايي انسان و سيستم ها را بهبود مي بخشند….

کتاب ماه کلیات: اطلاعات، ارتباطات و دانش، شماره ۱۸۷، تیرماه ۱۳۹۲٫ صص ۲۶-۳۰

متن کامل PDF

 

فضاي سايبر نظر دهید

✍️ درباره توليد محتوا : وبلاگستان فارسي

ارسال شده توسط محمود بابايي در 9th آوریل 2013

وبلاگ‌ها يكي از رايج‌ترين بسترهاي ارتباطي در فضاي سايبر هستند. هم‌چنين، وبلاگ‌ها، از منابع دانش فعاليت‌هاي بشر و حاوي اطلاعات با ارزشي مانند واقعيات، ديدگاه‌ها و تجارب شخصي هستند؛ طي سال‌هاي اخير، وبلاگ‌ها مشهودترين پديده در فضاي سایبر بوده‌اند. ماهيت تعاملي وبلاگستان، منجر به ايجاد الگوي نوين تبادل پيام و ارتباطات بين فردي و گروهي شده است كه كاملاً با الگوي سنتي وب، متفاوت است. مطالعات پيشين نشان مي‌دهد كه مردم با پشتيباني شبكه‌هاي ارتباطي وسيع، از وبلاگ براي حفظ و استحكام روابط بين خود و ديگران استفاده مي‌كنند.توليد محتواي ديجيتال

سادگي و كفايت مهارت‌هاي فني ابتدايي براي استفاده،  از جمله ويژگي‌هاي وبلاگ‌ها است. اين ويژگي، خود موجب گوناگوني بيشتر وبلاگ‌ها از نظر ساختار، امكانات ارتباطي، قالب‌هاي محتوا، ارائه و نمايش محتوا، و دسترسي‌پذيري آن‌ها شده است. سرويس‌دهندگان وبلاگ، بنا به اهداف و خط و مشي تعيين شده خود، الگوهايي از طرح كلي و ساختار وبلاگ را به وبلاگ‌نويس ارائه مي‌كنند. شايد اين طرح و قالب اوليه، براي آغاز وبلاگ‌نويسي كفايت كند، اما امكانات ارتباطي، اشتراك‌گذاري و ارائه محتوا وبلاگ‌ها، مي‌تواند بسيار فراتر از  «طرح اوليه» سرويس‌دهندگان وبلاگ باشد. آنچه كه شبكه وبلاگ‌ها را به عنوان بسترهاي گفتمان، حائز اهميت مي‌سازد، استفاده از امكانات تكامل‌يافته ارتباطي براي تسهيل و ارتقاء سطح تعامل بين كنشگران در فضاي سايبر است.

موجوديت و اثرگذاري وبلاگستان مرهون محتواي آن است. اگرچه اين پديده مي‌تواند چرخشي جدي از فرهنگ شفاهي به سوي فرهنگ نوشتاري و مستند شده باشد، اما داوري در باره ماندگاري و اثربخشي آن زودهنگام است.  تولید محتوا چرخه ارتباط را معني‌دار نمود و بدان مفهوم مي‌بخشد. چرخه ارتباط در وبلاگستان با محوريت محتوا، وابسته به ابزارها و سازوكارهاي فني خاص فضاي سايبر است. از اين رو، مي‌توان چنين برداشت كرد كه در توليد محتوا و معنابخشي آن به ارتباطات فضاي سايبر، افزون بر متغيرهاي انساني، سازوكارهاي وابسته به فناوري‌هاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي نيز اثرگذار هستند.

اگر متغيرهاي دخيل در توليد محتوا را به دو گروه اصلي متغيرهاي انساني و متغیرهای مرتبط با فناوري‌هاي نوين تقسيم كنيم، به نظر مي‌رسد، ضمن حفظ اهميت و جايگاه فناوري‌هاي نوين در توليد محتوا و بسترسازي براي ارائه آن، بايد نقش عوامل انساني را در بروز رفتار مرتبط با توليد محتوا و استمرار آن برجسته‌تر ديد. فرهنگي كه روح علمي و زايش محتوا در آن نهادينه شده است، مستقل از  فناوري‌هاي نوين، توليد محتوا به عنوان يك ارزش در آن يك ارزش تلقي مي‌شود. از اين رو، به نظر مي‌رسد فناوري‌هاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي اين فرهنگ مولد را در نوزايي و توليد كمي محتوا مورد پشتيباني قرار خواهد داد. به هر حال، نمي‌توان نقش فناوري‌هاي نوين را در ايجاد بستر ارائه، زمینه‌سازی، و ترغيب كاربران در توليد محتوا ناديده انگاشت. روح علمي كه در فرايند روابط و كنشگري‌هاي رايج در اجتماعات آنلاين، شبكه‌هاي اجتماعي و وبلاگستان به دست آمده و به عنوان ارزش به كاربران منتقل مي‌شود، مي‌تواند داراي پتانسيل ايجاد تحول در حوزه توليد محتوا باشد.  در  بررسي اين «نقش‌ها» و «ارتباطات» ما در تحليل آنچه در حوزه توليد محتوا در وبلاگستان فارسي مي‌گذرد تواناتر مي‌سازد.

ضرورت توليد اطلاعات، درباره کميت و کيفيت محتواي وبلاگستان فارسي، و شفاف نمودن وضعيت موجود در حوزه توليد محتوا، منجر به اجراي پروژه « توليد محتوا در فضاي سايبر؛ مورد مطالعه: وبلاگستان فارسي» شد كه با پشتيباني صندوق حمايت از پژوهشگران همراه بود.  از دو روش پيمايش و و توليد محتوا براي آزمون فرضيه‌ها و پاسخ به پرسش‌ها استفاده شد. يافته‌هاي پژوهش، از يک سو وجود نوعي رکود در توليد محتوا و رواج کپي‌برداري وسيع از مطالب وبلاگ‌ها و سايت‌ها، و از سوي ديگر، تنوع موضوعي، به ويژه استفاده از قالب‌هاي متنوع رسانه‌اي را نمايان کرد. افزون بر اين، فقر مهارت‌هاي فني و آنچه در علوم ارتباطات بدان «سواد رسانه‌اي» اطلاق شده و  تناسب بين نوع رسانه، قالب محتوا، و مخاطب را مورد توجه قرار مي‌دهد، به شکل چشمگير در جامعه مورد مطالعه پديدار است.

ارتباطات و رسانه, فضاي سايبر, نشر الکترونيکي نظر دهید

✍️ فضاي سايبر و شبکه‌ هاي اجتماعي: مفهوم و کارکردها

ارسال شده توسط محمود بابايي در 18th سپتامبر 2012

فصلنامه علمي – پژوهشي جامعه اطلاعاتي. سال اول، شماره 1. پاييز و زمستان 1390. صص. 71-96

چکيده

فناوريهاي نوين اطلاعات و ارتباطات، زمينه ساز  پيدايش نوعي رسانه‌ اجتماعي شده‌اند که توانسته است بسترهاي مناسبي را براي
تغييرات اجتماعي ايجاد کند. اين رسانه، با دارا بودن ويژگي تعاملي و اشتراک‌گذاري، فضاي نويني را در عرصه کنشگري ايجاد مي‌کند. خاستگاه رسانة اجتماعي، پديده وب2 است که سازوکارهاي لازم را از طريق سايت‌هاي شبکه ‌هاي اجتماعي،  براي خلق فضاي نويني به نام «فضاي سايبر» فراهم مي‌سازد. اين مقاله ضمن پرداختن به مفهوم فضاي سايبر و ابزارهاي تعامل و اشتراك در اين فضا، بطور خاص به پديده شبکه ‌هاي اجتماعي سايبر مي‌پردازد.  گونه‌ شناسي، کارکردها، و آسيب ‌شناسي  شبکه‌ هاي اجتماعي، از جمله موضوع‌هايي افزودن تصویراست که درباره شبکه‌ هاي اجتماعي مورد بحث قرار گرفته است.

کليدواژه‌ها: آسيب‌شناسي؛ جنبش‌هاي اجتماعي؛ رسانة اجتماعي؛ شبکه‌هاي اجتماعي؛ فرهنگ سايبر؛ فضاي سايبر؛ وب2؛ واقعيت مجازي.

متن كامل

فضاي سايبر نظر دهید

✍️ تأثير سازوکارهاي ارتباطي اينترنت، بر الگوهاي تعامل کنشگران فضاي سايبر ايران

ارسال شده توسط محمود بابايي در 17th سپتامبر 2012

فصلنامه علمي- پژوهشي علوم اجتماعي. شماره 56، بهار 1391. صص. 73-115

چکيده
سازوكارها و ابزارهاي ارتباطي اينترنت، به دليل فراهم کردن امکان  تعامل، اشتراک‌گذاري و شکل‌گيري شبکه‌هاي ارتباطي در بين

کنشگران فضاي سايبر، از ديدگاه علوم ارتباطات و جامعه‌شناسي مقوله‌اي داراي اهميت است. بررسي تعامل انسان– انسان در فضايسايبر، و تأثير اين‌گونه تعامل‌هاي متکي به سازوکارهاي ارتباطي فناوري اينترنت، مي‌تواند منجر به طرح اين فرضيه شود که: بستر ارتباطي اينترنت، داراي پتانسيل ايجاد الگوهاي نوين کنشگري است و نوع ابزار ارتباطي مورد استفاده کنشگران و ميزان مهارت آنان در کاربرد ابزار ارتباطي،  الگو و سطح تعامل کنشگران را در فضاي سايبر تعيين مي‌کند.

در اين مقاله، تأثیر و نقش سازوکارهاي تعاملي اينترنت در شکل‌گيري  الگوهاي دسترسي، کنشگري و بياني کنشگران  فضاي سايبر ايران،شامل وبلاگستان و شبکه‌هاي اجتماعي فارسي، مورد بررسي قرار گرفته است. با توجه به ماهيت پرسش‌هاي پژوهش، از روش‌ «پيمايش» و در گردآوری اطلاعات، از پرسشنامه الکترونيکي استفاده شده است. جامعة آماري مورد مطالعه،كنشگران فعال در چهار سرويس‌دهنده اصلي وبلاگ‌نويسي فارسي و چهار سايت شبكه‌هاي اجتماعي فضاي سايبري ايران بودند. نتايج پژوهش نشان داد که بين الگوهاي کنشگري، بياني و دسترسي در نظام تعاملی انسان–انسان در اينترنت، و سازوکارهاي ارتباطي اين  فناوري‌ رابطة مثبت وجود دارد. هم‌چنين، نتايج آزمون‌ها نشان داد که ميزان اين رابطه، در حد کم است.

واژه‌هاي کليدي: الگوي بياني،  الگوي دسترسي،  الگوي کنشگري، تعامل، جامعه شبکه ‌اي، سازوکارهاي ارتباطي،  شبکه ‌هاي اجتماعي،  فضاي سايبر،  کنش ارتباطي، وبلاگستان فارسي.

متن کامل

فضاي سايبر نظر دهید

✍️ سخنراني علمي: اعتماد در فضاي سايبر

ارسال شده توسط محمود بابايي در 4th می 2012

سخنراني علمي «اعتماد در فضاي سايبر»

سخنراني علمي اعتماد در فضاي سايبر

توسط: دكتر محمود بابائي، استاديار پژوهشگاه علوم و فناوري اطلاعات ايران

زمان سخنراني: چهار شنبه 1391/2/27، ساعت دو تا چهار  بعد از ظهر

محل سخنراني: پژوهشگاه علوم وفناوري اطلاعات ايران واقع در تهران- خيابان انقلاب- تقاطع خيابان فلسطين

گزارشي از اين جلسه در لیزنا

در نشست علمی «اعتماد در فضای سایبر» مطرح شد

هویت جعلی یا مستعار در اینترنت نشان‌دهنده عدم اعتماد به فضای آن است

دکتر محمود بابایی: از نظر روانی وقتی اعتماد باشد اضطراب و تردید در تعاملات به شدت کاهش می یابد… مقوله اعتماد در اینترنت یک مقوله چند وجهی است، هویت جعلی یا مستعار یعنی ما به فضا اعتماد نداریم.

به گزارش لیزنا، نشست علمی «اعتماد در فضای سایبر» با سخنرانی دکتر محمود بابایی (عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران) عصر روز چهارشنبه (27 اردیبهشت 1391)  از ساعت 14 آغاز شد.

دکتر بابائی در ابتدا درباره اعتماد در مبادله اجتماعی گفت: در بسیاری از حوزه ها از جمله حوزه روان شناسی هم مسئله اعتماد مطرح است چه روانشناسی اجتماعی، روانشناسی عمومی و روان شناسی در سطح روابط بین فردی . روانشناسی اجتماعی یک مسئله در رابطه با درون گروه‌هاست و اعتماد هم در سطح بین گروهی و هم در سطح بین فردی نیز مورد مطالعه قرار می‌گیرد و بسیاری از شاخص‌های اندازه گیری اعتماد در حوزه روانشناسی پرورش داده شده و ساخته شده است. ما در مسائل عمدتاً یک همگرایی می‌بینیم که باعث شده به شکلی مسائل مشترک را بین حوزه های علمی پررنگ‌تر ببینیم، در حوزه مسائل اجتماعی اعتماد حرف اول را می‌زند. اگر بخواهیم کالایی را به صورت رسمی رد و بدل کنیم باز هم نگاه می‌کنیم که با چه کسی معامله می‌کنیم و در اقتصاد هم اعتماد حرف اول ماست .

وی ادامه داد: بیشترین حوزه ای که در ارتباط با اعتماد کار کرده است به امنیت در سیستم مربوط می‌شود (مقوله احساس امنیت کاربران). در حوزه تجارت الکترونیکی هم بسیار کار شده است هم از نظر پیمایش دیدگاه‌ها و هم از نظر بعد سخت افزاری و نرم افزاری . پس ما پای اقتصاددانان را هم در این مقوله می‌بینیم.

سپس دکتر بابائی با طرح این سؤال که ما اعتماد را در چه حوزه ای می‌خواهیم مطرح کنیم؟ در تعریف اعتماد در فضای سایبر گفت: حقیقتاً از نظر تعریف می‌توانیم بگوییم هیچ اتفاق نظری در این حوزه نداریم و افرادی چون بل و دیگر کسانی که در حوزه مطالعات سایبر مطالعه کرده‌اند این تعریف( تعریف اعتماد در فضای سایبر) را به گونه ای دور زده‌اند. مایکل بلدی در تعریف فضای سایبر این تعریف را ارائه کرده است: دنیای موازی که با خطوط ارتباطی و کامپیوتر های جهان خلق و نگهداری می‌شود دنیایی که در آن تردد جهانی دانش، رموز، سنجش‌ها و سرگرمی‌ها شکل می‌گیرد. فضای سایبر فضایی است که از نظر روانی فرد احساس می‌کند در زندگی دومی زیست می‌کند و این فضا جایی است که در آن تعاملات انسانی وجود دارد.

دکتر بابائی گفت: دیوید بل در مفهوم فضای سایبر نیز اظهار داشته است:فضای سایبر فضایی است که زیرساخت‌های سخت افزاری و نرم افزاری که همه چیز از جمله شبکه‌ها و پروتکل‌های را در بر می‌گیرد ، و نرم افزارهایی که از طریق آن‌ها می‌توانیم با هم ارتباط برقرار کنیم در این فضا وجود دارد…. نکته دیگر که به عنوان گزاره بیان می‌شود ناپایداری جزئی از این فضاست و هیچ چیز ثابت نیست و تنها جریان یافتن در آن ثابت است.

وی افزود: مسئله دیگر الگوهای رفتاری انسان در فضای سایبر است که با الگوهایی که در فضای واقعی از انسان سر می‌زند کاملاً متفاوت است و نکته آخر اینست که ما در فضای سایبر رفتارهای یکنواخت و استاندارد شده ای نداریم و نمی‌توانیم بگوییم سطح درگیری افراد و سهیم شدنشان در تولید محتوا یکسان است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران  با طرح سؤال «مسئله اعتماد چیست؟» گفت: متفکرین حوزه‌ی ارتباطات این را با موضوع  سرمايه اجتمعي social capital پیوند می‌زنند چرا که سرمایه اجتماعی حاصل انباشت رابطه‌هاست و این رابطه‌ها بر اساس اعتماد شکل می‌گیرد.

وی افزود: برای سنجش سرمایه اجتماعی اولین مقوله ای که مورد توجه قرار می‌گیرد اعتماد است اما سرمایه به طور کلی می‌تواند حالت فیزیکی، مالی و انسانی داشته باشد. اما سرمایه‌ی اجتماعی حاصل روابط و شبکه ارتباطات افراد با یکدیگر است و در واقع سرمایه اجتماعی افراد را توانمند می‌کند برای اینکه اقدامی انجام دهند و به اهدافی که نمی‌توانیم در حالت عادی به آن دست پیدا کنیم بتوانیم به آن‌ها دست یابیم.

وی گفت: بوردیو معتقد است سرمایه اجتماعی حاصل شبکه های با دوام از روابط کم و بیش نهادینه شده آشنایی و شناخت متقابل است. فوکومایا نیز معتقد است: سرمایه‌ی اجتماعی شکل ملموسی از هنجارهای اجتماعی است که باعث همکاری دو یا سه نفر می‌شود و سرمایه اجتماعی با اعتماد و متغیر های شناخته شده ای مثل همکاری ارتباط دارد و شکل گیری آن تحت تأثیر موارد اجتماعی و فرهنگی است و سود آن جمعی است و وقتی که از آن استفاده می‌کنیم  در واقع می‌توانیم افرادی را تحت تأثیر قرار دهیم که آن‌ها به شبکه بپیوندند.

دکتر محمود بابائی در ادامه گفت: فرضیه قابل طرح این است: گروه‌هایی که سرمایه های اجتماعی بالایی دارند توانایی تأثیر اجتماعی در سطح بالایی را دارا هستند و ما یکی از مقوله های فرعی را برسرمایه های اجتماعی ، اعتماد می دانیم و جایگاه اعتماد، جایگاه اول است.

وی ادامه داد: در مبحث اعتماد دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد که عبارتند از اعتماد به یک فرد خاص، اعتماد به دیگران و مردم در کل و اعتماد به سازمان‌ها /نهادها و سازمان‌های انتزاعی. همچنین از نظر سازو کارها می‌توان اعتماد را از نظر نوع شناختی، اعتماد مبتنی بر آگاهی، اعتماد مبتنی بر شهرت، اعتماد مبتنی بر رابطه و اعتماد مبتنی بر هماهنگی و اعتماد مبتنی بر شخصیت تقسیم کرد.  اعتماد در سطح اینترنت بر پایه‌ی اعتماد بنیادی، اعتماد بین شخصی، اعتماد سازمانی و اعتماد سیاسی ( نهادهای دولتی، قوای قانون گذاری و قضائیه) تقسیم بندی می‌شود.

دکتر بابائی با بیان اینکه مؤلفه های اعتماد در سه سطح شناختی، عاطفی و رفتاری طبقه بندی می‌شوند. گفت: زتومکا برای اعتماد کارکردهایی چون مثبت اندیشی، تحرک و انگیزه، فعالیت داوطلبانه –نوآورانه و پویا، کاهش ریسک در کنش با دیگران ، ایجاد روابط نوین و گسترش شبکه های اجتماعی در نظر گرفته است.

وی تصریح کرد: از نظر روانی وقتی اعتماد باشد اضطراب و تردید در تعاملات به شدت کاهش می‌یابد. در عضویت در شبکه های اجتماعی به این تکیه می‌شود که کاربران در حالت‌های خاص  به آن اعتماد پیدا کنند زیرا فلسفه وجود شبکه های اجتماعی شناخته شدن است. مقوله اعتماد در اینترنت یک مقوله چند وجهی است، هویت جعلی یا مستعار یعنی ما به فضا اعتماد نداریم. در جایی سرمایه اجتماعی وجود دارد که روابط اجتماعی میان افراد وجود دارد.

سپس دکتر بابائی راهکارهایی را برای افزایش اعتماد ارائه کرد: ما نیاز داریم شبکه های اجتماعی را بشناسیم و نیاز هست که ببینیم در اتاق‌های چت، گروه‌های اعتماد مباحث شبکه های اجتماعی چگونه است. همچنین در مطالعاتمان در حوزه شبکه سازی به شکل تیمی عمل کنیم و در کنار فناوری محور بودن، جامعه محور  نیز باشیم.

وی تصریح کرد: وقتی که به طور مداوم در زمینه ای هشدار می‌دهیم تعاملات مردم در آن حوزه بیشتر می‌شود. استنباط اطرافیان از این یک ارتباط خاص خواهد بود. و به طور کلی شبکه های اجتماعی یعنی پیوستگی افراد با یکدیگر برای قدرت گذاشتن و تأثیر گذاشتن بیشتر خواهد بود.

در پایان نشست پس از پرسش و پاسخ، دکتر مهدی علیپور حافظی معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران هدیه ای را برای قدردانی به دکتر بابایی اهدا کرد.

نشست علمی «اعتماد در فضای سایبر» از ساعت 14 تا 16 روز چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 در پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران برگزار شد.

گزارش: فاطمه محمودی

فضاي سايبر یک نظر

✍️ کمپین ها؛ نقاط ثقل جامعه اطلاعاتی

ارسال شده توسط محمود بابايي در 26th فوریه 2012

بیست و یکمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات

گفت وگوی الهه حسینی با دکتر محمود بابایی، با عنوان« کمپین ها؛ نقاط ثقل جامعه اطلاعاتی »

محورهاي گفتگو: مفهوم و ويژگي‌هاي فضاي سايبر؛ مزيت‌ها و محدوديت‌هاي فضاي سايبر؛ تأثير فضاي سايبر بر زندگي واقعي/فيزيکي؛ کمپين‌هاي اجتماعي و کنشگري؛ اجتماعات مجازي؛ چالش‌هاي شکل گيري اجتماعات مجازي

متن کامل


ارتباطات و رسانه, فضاي سايبر نظر دهید

■ اهميت داده‌ هاي شبكه‌ هاي اجتماعي

ارسال شده توسط محمود بابايي در 26th دسامبر 2011

سايت هاي شبكه‌ اجتماعي منبع مهمي براي داده‌هاي مربوط به رفتار طبيعي كاربران هستند. اطلاعات پروفايلها، پيوندهاي موجود در آنها، ديدگاه‌هاي منتشر يا مبادله شده منابعي غني براي تحليل‌گران شبكه به شمار مي آيند تا به الگوهاي فكري، رفتاري و شاخصهاي ديگر كنشگري كاربران دست يابند. به عنوان نمونه، گلدر (Golder)در سال 2007 مجموعه داده‌هاي مربوط به 362 ميليون پيام مبادله شدة چهار ميليون و دويست‌هزار كاربر فيس‌بوك را طي 26 ماه مورد بررسي و تحليل قرار دادند و به الگوي موقتيِ وابسته به زمان، از رفتارهاي دانشجويان Data_in_social_networksدر اين سايت شبكة اجتماعي دست‌يافتند.

 

لامپ (Lampe) و همكارانش نيز دست به چنين اقدامي بر روي تحليل روابط بين پروفايلهاي فيس‌بوك زدند. اين نوع داده‌ها، افزون بر اينكه براي «تجسمي» كردن شبكه كارآيي دارد مي‌تواند استفاده‌هاي متعددي به لحاظ تجاري، سياسي، امنيتي، جامعه‌شناختي، مردم‌شناختي و روانشناسي اجتماعي داشته باشد.

1- داده‌هايي كه كنشگران در شبكه‌هاي اجتماعي توليد مي‌كنند مانند توليد محتواي (متني، صوتي، تصويري)، برچسب‌زني (فوكسونومي)

2- سايت هاي شبكه هاي اجتماعي «پروفايل – محور» هستند. داده‌هايي كه كنشگران در  پروفايل خود درج مي‌كنند و اطلاعات مربوط به علايق و ارتباطات خود را عرضه‌ مي‌كند. اين داده ها منبع و سرمايه با ارزش و منبع درآمد بسيار مهمي براي سرويس‌دهندگان شبكه‌هاي اجتماعي است. فروش اطلاعات مربوط به علايق كاربران، آنان را در برابر حجم عظميي از تبليغات هدفمند قرار مي‌دهد. افزون بر اين، روشن است كه اطلاعات پروفايل ها، مي تواند كاربردهاي گوناگون ديگري هم داشته باشد.

3- داده‌هايي كه مي‌تواند با استفاده از روش تحليل شبكه، از نتيجه كنش‌ها و تعاملات كنشگران در شبكه  ارتباطي، استخراج نمود، تعيين نقاط ثقل ارتباط در شبكه، و «گره»هاي (node) مهم، اطلاعات گسترده و ارزشمند درباره تعاملات و ارتباطات افراد و ماهيت و جهت‌گيري اين ارتباطات در دسترس قرار مي‌دهد.

4- داده‌هايي مربوط به شبكه، سوگيري و فضاي كلي آن.

نكته: ناپايداري فضاي شبكه‌هاي اجتماعي، و تغيير در اطلاعات پروفايل ها، مناسبات و روابط بين گره‌ها، يك شاخص براي پي بردن به تغيير مداوم و لحظه‌اي داده‌ها در درون شبكه‌ها است. از اين رو، اعتبار تحليل داده‌ها نمي‌تواند طولاني باشد.

شايد دسترسي هدفمند و مطالعه علمي شبكه‌هاي اجتماعي، بدون مشاركت و همكاري گردانندگان اين شبكه‌ها، ناممكن يا بسيار دشوار باشد. گردانندگان سايت هاي شبكه‌ اجتماعي به خوبي مي دانند كه داده هاي مربوط به كاربران هم اعتبار آنان است و هم سرمايه. نبايد انتظار داشت كه كسي سرمايه و اعتبار خود را به حراج بگذارد.
پی‌نوشت:
بخش دوم سخنرانی «نویسنده» در نشست آسیب شناسی شبکه های اجتماعی: نمایشگاه الکامپ ۱۳۹۰
ارتباطات و رسانه, فضاي سايبر نظر دهید
نوشته‌های پیشین


    نوشته‌های تازه

    • ✍️قلم و نوستالژی نوشتن: آیا هوش مصنوعی تهدیدی برای نویسندگان و هویت نوشتاری است؟
    • ✍️ هوش مصنوعی: بیم و امید
    • ✍️ توهّم همه‌چیزدانی و کفایت اطلاعات
    • ✍️ رسانه‌های اجتماعی و «نوشتن»
    • ✍️ نوستالژی: بازاریابی، تبلیغات و نوستالژی (3)
    • ✍️ نوستالژی: بازنگری مفهوم  و کارکردها (2)
    • ✍️ نوستالژی: بررسی مفهومی و کارکردها (1)
    • ✍️ تحلیلی بر رابطه هویت جنسیتی جوانان با استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی
    • ✍️ مقدمه‌ای بر پروفايل‌هاي شخصي در اينترنت: نگاهي تحليلي به الگو‌ها و نقش ارتباطي
    • ✍️ عوامل تاثیرگذار بر هویت فرهنگی دانشجویان ایرانی عضو شبکه‌های اجتماعی (مطالعه موردی: فیس بوک، تلگرام و اینستاگرام)
    • ✍️ پیش‌درآمدی بر پاندمی کرونا و تغییر الگوهای ارتباط: طرح موضوع
    • ✍️ «پژوهش قلابی» در مقیاس جهانی!
    • ✍️ چشین / کشین … خانه‌ من
    • ✍️ پایان اجرای طرح « تحلیل و طراحی سامانه ملی مدیریت اطلاعات تحقیقاتی (سمات) برای پیشتیبانی…
    • ✍️ این‌روزها و آن‌روزها
    • ✍️ بررسی ویژگی‌های معنایی و هستی‌شناسانه نظام‌های بازیابی اطلاعات مبتنی بر اصطلاحنامه و هستی‌شناسی
    • ✍️ دفاع از رساله دکتری خانم المیرا کریمی
    • ✍️ تحلیل رفتار اصلاح پرس و جوی کاربر براساس ویژگی‌های معنایی: تحلیل لاگ کاربران پایگاه اطلاعات گنج (ایرانداک)
    • ✍️ شناخت انگیزه استفاده دانشجویان از شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک، اینستاگرام و تلگرام
    • ✍️ دانش ایران: مشارکت ایرانیان در دانش جهان سال ۲۰۱۴
    • ✍️ توليد محتوا در فضاي سايبر: وبلاگستان فارسی
    • ✍️ کتابداران، کلیدداران گنج دانش هستند
    • ✍️ آینده‌ «خواندن» امیدوار کننده است
    • ✍️ سازوكارهاي ارتباطي در وبلاگستان فارسي
    • ✍️ محمود بابایی: تکنوکرات مآبانه به یادگیری الکترونیک نگاه کردیم
    • ✍️ هر اقدامی برای آشتی دادن مردم با کتاب قابل تقدیر است
    • ✍️ متن کامل سه کتاب نيازسنجي اطلاعات، نشر الکترونيکي، يادگيري الکترونيکي
    • ✍️ استراتژی مجموعه سازی کتابخانه به استراتژی بازار نشر وابسته است
    • ✍️ اعتماد در شبکه‌ هاي اجتماعي فضاي سايبر
    • ✍️ کتابخانه در رسانه‌ها
    • ✍️ فساد در رسانه ها
    • ✍️ سخنراني مروري بر نشر الکترونيک در جهان
    • ✍️ کاربران اینترنت می‌توانند ساختار گردش اطلاعات را تغییر دهند
    • ✍️ آموزش الکترونیک باید خالی از تعجیل، شیفتگی و بی برنامگی باشد
    • ✍️ ويژگی‌های رسانه‌‌‌های نوين و الگوهای ارتباطی
    • ✍️ نشانه‌ شناسي اعتماد در فضاي سايبر
    • ✍️ همه‌ي عمر دير رسيديم!
    • ✍️ اعتماد در فضاي سايبر
    • ✍️ كاربران اينترنت و نمايندگي جامعه
    • ✍️ حفاظت از خود و ناشناختگي در فضاي سايبر
    • ✍️ نقد کتاب روان‌ شناسی سایبری
    • ✍️ رسانه‌‌ هايی دیجیتال : مشارکت‌ پذيری و فناوری محوری
    • ✍️ نقدي ديگر بر کتاب يادگيري الکترونيکي
    • ✍️ گفتگويي درباره پیشینه‌ تولید محتوای دیجیتال
    • ✍️ به ياد استاد
    • ✍️ درباره توليد محتوا : وبلاگستان فارسي
    • ✍️ مسئول تولید محتوا کیست؟
    • ✍️ نقد و بررسي كتاب « نظريه‌هاي جامعه اطلاعات»
    • ✍️ فضاي سايبر و شبکه‌ هاي اجتماعي: مفهوم و کارکردها
    • ✍️ تأثير سازوکارهاي ارتباطي اينترنت، بر الگوهاي تعامل کنشگران فضاي سايبر ايران
    • ✍️ مهارتهاي مورد نياز براي نشر الكترونيكي
    • ✍️ سخنراني علمي: اعتماد در فضاي سايبر
    • ✍️ کمپین ها؛ نقاط ثقل جامعه اطلاعاتی
    • ■ اهميت داده‌ هاي شبكه‌ هاي اجتماعي
    • ✍️ قدرت پنهان شبکه‌هاي اجتماعي
    • ✍️ دگرگونی‌ های اینترنت: برگشت پذیری رسانه قدیمی در انقلاب رسانه نوین
    • ✍️ آسيب‌ شناسي پذيرش مسئوليت علمي
    • ✍️ فضای سايبر و كنشهای ارتباط‍ی
    • ✍️ رسانه نوين
    • ✍️ درباره نقد کتاب يادگيري الکترونيکي
    • ✍️ برای پاسخ به دو نیاز در نشر الکترونیکی
    • ✍️ درباره فوكسونومي: رده بندي مردمي
    • ✍️ رسانه اجتماعي
    • ✍️ فضاي سايبر ايران و الگوهاي گفتماني آن
    • ✍️ کتاب « یادگیری الکترونیکی »
    • ✍️ درباره کتاب «نشر الکترونیکی»
    • ✍️ انتشار كتاب « يادگيري الكترونيكي »
    • ✍️ فضای سایبر و رفتار سیاسی: انتخابات و اینترنت
    • ✍️ یادگیری الکترونیکی در سازمان
    • ✍️ درباره کتاب نیازسنجی اطلاعات
    • ✍️ شانزدهمين جلسه نقد كتاب نيازسنجي اطلاعات
    • ✍️ دسته بندی جامع نظریه‌های ارتباطات
    • ✍️ مهارتهای نشر الکترونیکی
    • ✍️ سوء تفاهم علمی!
    • ✍️ فضاي سايبر و الگوهاي گفتماني: نقش سازوکارهاي اينترنت در شكل‌گيري الگوهاي تعامل گفتماني فضاي سايبر ايران
    • حفاظت شده: ✍️ تکالیف و پروژه‌های دانشجویان دوره دکتری
    • ✍️ رزومه محمود بابايي
    • ✍️ صفحه ویژه دانشجویان
    • ✍️ اعتماد در فضاي سايبر (متن کامل)
    • ✍️ ساماندهي نشر الكترونيكي

    کتاب‌ها

    اطلاعات بيشتر

    اطلاعات بيشتر

    اطلاعات بيشتر

    کانال تلگرام

    ▌ ایجاد تنوع در دسترسی به محتوا، کاری مفید است. اگر چه برای هر محتوایی باید رسانه ویژه و مناسب آن محتوا را یافت و استفاده کرد. به نظرم رسید که برخی از مطالب این سایت این قابلیت را دارد که از راه رسانه‌ اجتماعی «تلگرام» به مخاطبان عرضه بشود.

    https://t.me/mahmoud_babaie

    © حقوق نشر

     استفاده از مطالب سايت، با ذكر كامل «عنوان»، «نويسنده» و «درج پيوند» آزاد است.
     نقل كامل مطالب يا چاپ آنها منوط به كسب اجازه از نويسنده است.

    ■ رمزینه پاسخ پرشتاب / QR Code


نوشته‌های تازه

  • ✍️قلم و نوستالژی نوشتن: آیا هوش مصنوعی تهدیدی برای نویسندگان و هویت نوشتاری است؟
    25 - 08 - 2025
  • ✍️ هوش مصنوعی: بیم و امید
    28 - 07 - 2025
  • ✍️ توهّم همه‌چیزدانی و کفایت اطلاعات
    06 - 02 - 2025

دیدگاه‌های تازه

اطلاعات

  • ورود
  • پیگیری نوشته ها با RSS
  • پیگیری پاسخ ها با RSS

Translate >>